دسته‌ها
رنزو پیانو

رنتسو پیانو: مرکز پمپیدو را طراحی نکردیم که صرفاً یک چیز متفاوت خلق کرده باشیم؛ این بنا گواه گویای زمانهٔ درحال تغییرش بود

همین حالا ما در حال تکمیل یک بیمارستان کوچک جراحی اطفال در اوگاندا هستیم و معتقدم این بنا حتی انقلابی‌تر از مرکز پمپیدو خواهد بود، چرا که داریم دیوارهای خیلی ضخیم را از خاک می‌سازیم که انرژی خورشید را جذب می‌کند و این بنا بسیار زیبا نیز خواهد بود، موضوعی که برای یک بیمارستان بسیار مهم است. {همچنین} طرح ما برای آکادمی علوم کالیفرنیا در سان‌فرانسیسکو بخاطر استفاده از فن‌آوری‌های پایدارْ انقلابی بود؛ این بنا نخستین بنای عمومی با گواهی پلاتینیوم استاندارد لید در کل کشور بود.

می‌دانید، من به پمپیدو فکر نمی‌کنم. آن چه مرا رو به جلو می‌راند آنچه انجام داده‌ام نیست، بلکه آن چیزی است که هنوز انجام می‌دهم. ما خوش‌شانس بودیم که در زمان درست با یک طرح درست به چالش کشیده شدیم. پمپیدو آن زمان را، زمان تغییر بزرگ را، نمادپردازی کرد. فراموش نکنید که آن بنا فقط چند سال بعد از جنبش دانشجویی ماه مه سال شصت و هشت ساخته شد. و در واقع، کسی گفت که طرح ما برای مرکز پمپیدو تنها شاهد بصری از ماه مه سال شصت و هشت میلادی است.

{…} شما راست می‌گویید {که دیگر نمی‌شود چنین بنایی ساخت}، آن هم در پاریس! مطمئناً نمی‌شود. و صادقانه بگویم که فکر نمی‌کنم فرانسوی‌ها واقعاً درک می‌کردند که چه چیزی نصیبشان خواهد شد. هر زمان که از ما سوالی پرسیده می‌شد ما به فرانسوی می‌گفتیم: «حرفتان را نمی‌فهمیم». [می‌خندد.]

من مطمئنم که چیزهای جدید همچنان می‌تواند رخ دهد. فقط نیازمند یک لحظهٔ خاص هستید. با مقداری شانس و کنجکاوی می‌تواند رخ دهد. همچنین شما باید خطر کنید. اگر فقط ترسیم کنید می‌دانید که به هیچ جا نخواهید رسید. در معماری تغییر یک اصل است. ما مرکز پمپیدو را طراحی نکردیم که صرفاً یک چیز متفاوت خلق کرده باشیم. این بنا از حیث بصری یک گواه گویای زمانهٔ درحال تغییرش بود. (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۱۹)

دسته‌ها
اودیل دک

اودیل دک: از کار کردن بر روی پروژه‌ای که شبیهش را هیچ‌وقت تجربه نکرده‌ام بیشترین لذت را می‌برم

هدف من این است که کارفرماهایم استعدادهایی تازه را کشف کنند. امیدوارم که این مسیر به سود اقتصادی هم منجر شود، اما واقعاً هیچ‌چیز معلوم نیست. این همان خطر کردنی است که از آن سخن می‌گویم. این راه و روش من برای کشف معماری است؛ من همیشه به کارفرماهای خود گوش می‌دهم، اما چیز دیگری به آنها پیشنهاد می‌دهم. کارفرماهای من می‌دانند که همیشه غافلگیر خواهند شد. علت این که به سراغ من آمده‌اند نیز همین است.

آنچه من بیشترین لذت را از آن می‌برم کار کردن بر روی نوعی از پروژه است که شبیهش را هیچ‌وقت تجربه نکرده‌ام، آن هم در مکانی که هیچ‌وقت پیش از این در آنجا نبوده‌ام. این که کارفرما برنامه‌ای بسیار معین را به دستم دهد دوست ندارم. ترجیح می‌دهم با امکانات ممکن بازی کنم تا تناقض‌های برنامهٔ طرح را پیدا کنم و از آنها به مثابه نقاط شروع کار بهره ببرم. اگر هیچ درز و رخنه‌ای در دستور اولیهٔ کار وجود نداشته باشد، به سختی می‌توان کار جذابی انجام داد. (در گفتگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۲۰)