دسته‌ها
هانیبال الخاص

هانیبال الخاص: یکی از بدبختی‌های هنر از روزگاران دور همین بوده که تنها در زمان رفاه به آن پرداخته شده است

یکی از بدبختی‌های هنر از روزگاران دور همین بوده که تنها در زمان رفاه به آن پرداخته شده است. برای مثال در ایتالیا، «مدیچی‌ها» که افراد پولدار و هنردوستی بودند با صرف هزینه و بودجه‌های هنگفت برای رافائل‌ها و میکل‌آنژها دوره‌ای پرفروغ را در خلق آثار هنری به وجود آوردند.

بد نیست تجربه‌ای شخصی را در این زمینه نقل کنم. همین چند هفتهٔ پیش قرار بد تابلویی را در یکی از پارک‌های تهران شروع کنم که در آن شعرای کلاسیک روی یک دیوار و شعرای معاصر روی دیوار مقابل آن نقاشی می‌شد. بدین ترتیب در این پارک فضایی به وجود می‌آمد تا مردم در حین عبور از بین این دو دیوار دربارهٔ مردان بزرگی که زادهٔ این خاک هستند تأمل کنند. کارگزاران این امر در شهرداری زمانی که با کمبود بودجه مواجه شدند -از زبان شهردار تهران- اظهار داشتند که از این پس قرار است برای عمران و توسعه هزینه کنند و به این ترتیب بودجه‌ای برای هنر تخصیص نمی‌یابد.

متأسفانه این گونه نگرش در کشور ما غلبه دارد. اما من در برابر این گونه برخوردها همیشه گفته‌ام «دریغ که نمی‌دانند چه سرمایه‌ای در هنر نهفته است». وقتی که پارک‌های ما از هنر خوب خالی شد مثل این است که از اکسیژن خالی شده باشد و از نشاط و از عشق نیز. وقتی که این بودجه را قطع می‌کنند گویی اصلا متوجه نیستند که زیبایی را از بین می‌برند و به تبع آن حتی به اقتصاد پارک نیز آسیب می‌رسانند. (در گفتگو با ایرج اسدی، منتشر شده در مجلهٔ شهرداریها، ش ۴۵، بهمن ۱۳۸۱)

دسته‌ها
پیتر آیزنمن

پیتر آیزنمن: معمارستاره‌ها سرگرم می‌کنند، آنها اثر هنری خلق نمی‌کنند

ببینید، وقتی من تدریس را شروع کردم، ما به دانشجویان فرانک لوید رایت را، لوکوربوزیه را، استرلینگ را، آلدو روسی را، ونتوری را درس می‌دادیم. ما کتاب‌های این معماران را روی میزهایمان داشتیم. اما الان هیچ چیز نیست. دانشجویان چنین کتاب‌هایی روی میزشان ندارند. آنها الگوهایی مرجع و مقتدر ندارند.

{…} ما باید به دانشجویان دستورزبان را بیاموزیم، نه یک سبک را، دستور زبان را. ما باید معماری کلاسیک را درس بدهیم. من معماری کلاسیک درس می‌دهم، آنچه امروز رخ می‌دهد را درس نمی‌دهم. من معتقدم که دانشجویان نیاز دارند تا درک کنند که آلبرتی چه کرد، پالادیو چه کرد، برونلسکی، برامانته و دیگران چه کردند.

{…} به معماران برجستهٔ امروز نگاه کنید. آیا هیچ‌کدام از آنها مرجعیتی را که یک زمان ونتوری داشت دارند؟ ونتوری دیگر یک معمار مرجع نیست. فرانک گری، بیارکه اینگلس و… اینها معماران مرجع نیستند. آنها ستاره هستند. دیوید فاستر والاس نویسنده می‌گوید: «هنر باید با سرگرمی متفاوت باشد». معمارستاره‌ها سرگرم می‌کنند، آنها اثر هنری خلق نمی‌کنند. (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۱۶)