اساسا همهٔ ما {انسانها} موجوداتی اسطورهای هستیم. و ایدهٔ یک بنا که ما آن را معماری مینامیم به منتها اندازهای که ممکن است به ایدهٔ اسطورهای بودن انسان نزدیک است و به این حقیقت که معماری در واقع توسعهٔ بدن آدمی است و نه چندان متفاوت با لباسی که میپوشیم. بنابراین برای من معماری ظهور جسمانی و مادی و بازنمایی دقیق این است که انسان بودن چه معنایی دارد.
معماری همهاش دربارهٔ مذاکره با بستر بلافصل و محیط ماست، اما در سطحی دیگر معماری دربارهٔ این است که ما چگونه میتوانیم این ایدهٔ موجود یا جانور اسطورهای را با جهان ترکیب کنیم؛ این برای من استعداد معماری است. موضوع کنش معماری خلق فضاست، نه خلق یک ساختمان یا یک شیء. بله، معماری به فرم احتیاج دارد، فرم مهم است. اما برای من کشف این که هر مکان چگونه پژواک مییابد مهمتر است. من به این که معماری میتواند جهان را نجات دهد معتقد نیستم، اما معماری میتواند با گوهر یک فضای خاص طنین اندازد. (در گفتوگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وبسایت archdaily، سال ۲۰۱۶)