دسته‌ها
آلوارو سیزا

آلوارو سیزا: وجه کارکردی یک بنا هیچ‌گاه نباید آسیب ببیند اما دستیابی به زیبایی اولویت اصلی هر نوع معماری است

معماری کردن نوعی خدمت است. وقتی کارفرما چیزی بخواهد، معماران وظیفهٔ اخلاقی دارند تا طرحی عرضه کنند که به مجموعهٔ مشخصی از منظورها پاسخی تا حد ممکن دقیق بدهد. اما باید به یاد داشته باشیم که معماری باید آزاد بماند. معماری باید تلاش کند که چیز دیگری بشود، نه فقط راه حلی برای کارکردها.

در مقام یک معمار، نمی‌خواهم که فقط مشغول حل مشکلات باشم. موضوعات دیگری نیز در معرض خطر است. موضوع حقیقی حفظ تعادلی نیکوست. وجه کارکردی یک بنا هیچ‌گاه نباید آسیب ببیند، اما معماری باید بسیار بیشتر از آن باشد و دستیابی به زیبایی اولویت اساسی هر نوع معماری است. (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۱۷)

دسته‌ها
هرنان دیاز آلونسو

هرنان دیاز آلونسو: ما معماران باید کاری را انجام دهیم که اگر مردم می‌دانستند که چه می‌خواهند، آن را از ما طلب می‌کردند

من دوست دارم دانشجویان را تشویق کنم تا علایق شخصی خودشان را با خود {به آتلیه} بیاورند و آنها را به بخشی از دستور کار طراحی تبدیل کنند. چرا که فکر می‌کنم در نهایت ما {معماران} همواره کودک هستیم. فکر می‌کنم یکی از علل این که ما دوست داریم معمار باشیم این است که آدم‌هایی طفل‌مانند و رشدنیافته‌ایم. و علتی در این هست، نوعی شیدایی به سادگی {در همهٔ ما} وجود دارد، این که ما چیزهایی مشخص را دوست داریم و از چیزهایی خاص لذت می‌بریم. و این چیزها معمولاً آنهایی است که ما از موسیقی، سینما، مد، هنر و سایر چیزهای عامه‌پسند اخذ کرده‌ایم. هنگامی که ما این چیزها را وارد بازی می‌کنیم نباید به هیچ‌وجه خجالت‌زده باشیم.

برای من چندان مهم نیست که این مسئله منطقی هست یا نه. به نظرم این بخشی از وجه وجودی انسان است، این که ما همگی به شکل منفرد کار می‌کنیم، اما در انتهای کار می‌فهمیم که ما همگی مسحور چیزی مشابه شده‌ایم. ما همه فکر می‌کنیم که یک چیز را {فقط خودمان} کشف کرده‌ایم. حالا پرسش این است که ما چگونه می‌توانیم این را به بخشی از تولید بشردوستانه و با شعار «فرهنگ والا کافیست» تبدیل کنیم. و من فکر می‌کنم معماری باید این کار را انجام دهد. معماری باید سطح بالا باشد تا بتواند وظیفه‌اش را درک کند. می‌دانم که بسیاری از آدمها این را دوست ندارند، اما من دوستش دارم. من فکر نمیکنم که لازم باشد آنچه مردم از ما می‌خواهند را انجام دهیم. ما معماران باید آن کاری را انجام دهیم که اگر مردم می‌دانستند که چه می‌خواهند، آن را از ما طلب می‌کردند.

کار ما به چالش کشیدن جامعه است، برانگیختن است. هم‌پا کردن کار معماری با فرهنگ عامه ما را در رسیدن به این هدف کمک می‌کند، چرا که این کار حس خاصی از اُنس یا آشنایی ایجاد می‌کند. برای کسی همچون من که به امر گروتسک، مخوف و غریب علاقه دارد، آشنایی باعث شدیدتر شدن هر کدام از این امور می‌شود. هیچ‌چیز مخوف‌تر از چیزی آشنا نیست، هیچ چیز گروتسک‌تر از چیزی آشنا نیست. به این معنا، فرهنگ عامه در مسیر تغییر دادن و تاباندن امر آشنا به چیزی بسیار سطح بالاتر فوق‌العاده مفید است. (در گفت‌وگوی منتشر شده در وب‌سایت suckerPUNCH در سال ۲۰۱۳)

دسته‌ها
سیمون آیوازیان

سیمون آیوازیان: بدترین ضایعه‌ای که در معماری ایران میبینم، تعدد دانشکده‌های معماری و فارغ‌التحصیلان بیشمار آنهاست

بزرگ‌ترین و بدترین ضایعه‌ای که امروزه در معماری میبینم، فارغ‌التحصیلان معماری و تعدد دانشکده‌های معماری در ایران است، مثلاً در دانشگاه آزاد سالی نزدیک به دو هزار نفر فارغ‌التحصیل می‌شوند که محال است از بین‌شان دو معمار خوب پیدا کنید، در صورتی که زمان ما در هر سال هفت، هشت نفر فارغ‌التحصیل بودند که حتماً دو نفرشان از معماران خوبی بودند. معماران خوب دانشگاه آزاد مربوط به سال‌های هفتاد و دو تا هفتاد و پنج هستند، البته نیمی از آنها هم به خارج رفته‌اند، با این وضعیت شما چه آینده‌ای می‌خواهید ببینید.

من همیشه به تمام اطرافیانم توصیه می‌کنم که در هر خانواده یک معمار کافیست. در حال حاضر هم بچه‌های دوره لیسانس بعد از فارغ‌التحصیلی می‌توانند بعد از دو سال پروانهٔ ساخت بگیرند. در انگلیس بعد از فارغ‌التحصیلی باید بین یک تا دو سال در دفاتر کار کنند و گواهینامه واقعی بگیرند و سپس ادامه تحصیل در مقطع ارشد را پی گیرند، ولی در ایران اینچنین نیست.

{…} و در ادامه، مسئله این است که مشکل ما مشکل اقتصادی است، یعنی اگر معماران ما مانند جواد حاتمی با کار و کارفرما برخورد کنند، معماری کشور می‌تواند شکوفا شود، اما زمانی که معمارمان مجبور باشد که برای امرار معاش به تمام خواسته‌های کارفرما پاسخ مثبت دهند، معماری ما شکوفا نخواهد شد و وضع اینچنین می‌شود. (در گفت‌وگوی منتشر شده در کتاب «اندیشهٔ معماران معاصر ایران»، جلد پنجم، تألیف محمد اسدی و الهه مایانی، سال ۱۳۹۹)

دسته‌ها
لویی کان

لویی کان: بدون نور هیچ معماری‌ای نیست

آنچه دربارهٔ اتاق شگفت‌انگیز است این است که نوری که از پنجره‌های آن اتاق می‌تابد متعلق به اتاق است. و خورشید نمی‌فهمد پس از ساخت اتاق، چقدر حیرت‌انگیز شد. بنابراین ساختهٔ انسان، ساختن یک اتاق، دست‌کمی از معجزه ندارد، اندیشیدن به اینکه انسان می‌تواند تکه‌ای از خورشید را از آن خود کند. حال وقتی شما دستورالعملی از مدیریت مدرسه می‌گیرید که می‌گوید: «ما ایده‌ای عالی داریم: در مدرسه نباید پنجره بگذاریم چرا که عزیزان حاضر در کلاس برای نقاشی‌هایشان، بیش از هر چیز، به دیوار نیاز دارند نه پنجره. وانگهی پنجره ممکن است حواس معلم را هم پرت کند.» اما کدام معلمی لایق چنین مراقبتی است؟ می‌خواهم بدانم. افزون بر این، پرندهٔ بیرون، انسانی که دوان‌دوان به دنبال پناهگاهی می‌گردد، [بارش] باران در حالی که شما در داخل ایستاده‌اید، برگ‌هایی که از درختان فرو می‌افتند، ابرهایی که عبور می‌کنند، آفتابی که به داخل رخنه می‌کند، همهٔ این چیزها عالی است. خود اینها درس است. پنجره برای مدرسه الزامی است.

شما از نور ساخته شده‌اید پس باید با این حس زندگی کنید که نور مهم است. فقط دستورالعمل مدیریت مدرسه یا یک معلم نیست که حرفی بزند و به شما بگوید تمام زندگی برای چیست. در برابر آن باید مقاومت کرد. بدون نور هیچ معماری‌ای نیست. (در سخنرانی در دادگاه منطقه‌ای ایالات متحد امریکا در سال ۱۹۷۱، برگرفته از کتاب «لویی کان؛ متون اصلی»، به کوشش رابرت تومبلی، ترجمهٔ محمدرضا رحیم‌زاده، مهنام نجفی، سیده میترا هاشمی)

دسته‌ها
فرامرز شریفی

فرامرز شریفی: باید با فهم مهندسی کارفرما را راضی نگه داشت، نه این که هرچه خواست بگوییم چشم

من همیشه به بچه‌ها توصیه می‌کنم که اگر پروژه‌ای گرفتید حتماً زمان تحویل را در ساعتی که مطمئن هستید کار را به اتمام می‌رسانید به کارفرما اعلام کنید، زیرا اگر بداند بدقول هستید دیگر به سراغ شما نمی‌آید.

پس در معماری پیمان‌ها، راضی نگه‌داشتن کارفرما و با کیفیت خوب کار کردن بسیار مهم است، به شرطی که با فهم مهندسی صاحب کار را راضی نگه دارید، نه این که هرچه از شما خواست چشم بگویید. در آن لحظه ظاهراً کارفرما راضی است ولی نتیجهٔ کار در نهایت مطلوب نیست. اگر او از شما درخواستی برخلاف میل کرد اول آن را بپذیرید اما آن کار خوب‌تر مد نظر خودتان را به او نشان دهید و آن را انجام دهید. (در گفتگوی منتشر شده در کتاب «گفت‌وگو با معماران»، به کوشش جلال حسن‌خانی و رامین جلیله‌وند، سال ۱۳۹۸)

دسته‌ها
هوشنگ سیحون

هوشنگ سیحون: معماری حال حاضر ایران نه فرنگی است و نه ایرانی

به نظر من این هرج و مرج {در شهرهای ما} زاییدهٔ تحول بی‌مقدمهٔ معماری ماست. تا چهل سال پیش ما یک روش قدیمی ساختمانی داشتیم و کمابیش با اصول کهن و دیرینه (مخصوصاً در مورد مساکن و منازل) عمل می‌کردیم که به طور کلی عبارت بود از در نظر گرفتن جهت ساختمان و ایجاد بادگیر و حوض‌خانه و تناسب قسمت‌های خالی (یعنی پنجره‌ها) با قسمت‌های پر ساختمان (یعنی دیوارها) و قطر دیوارها و طرز بنای سقف‌ها و ایوان‌ها و سایه‌بان‌ها و شکل باغچه و حیاط و انتخاب درخت‌ها و غیره.

تمام این جزئیات بنا بر مطالعات مفصل و تجربیات چندین صد ساله انجام می‌گرفت و معماران ما به جایی رسیده بودند که هدف خود یعنی ایجاد زندگی راحت برای صاحب کار را تأمین می‌کردند. در گذشته موضوع زیبایی نیز در معماری ما منطقی بود. تناسب و رنگ مصالح که در نما و در داخل بنا به کار می‌رفت و هم‌آهنگی آنها با هم و جزئیات گچ‌بری یا آجرکاری و برجستگی‌ها و فرورفتگی‌ها و تطبیق آنها با نور طبیعی (مخصوصاً در طهران که درخشندگی آفتاب کوچک‌ترین برجستگی را نمایان می‌سازد) و بازی حجم‌های هندسی و مخصوصاً سادگی این اشکال تمام مسایلی بودند که معماران ما (حتی در خانه‌های کوچک) به آنها سخت توجه داشتند.

ولی از تاریخ ورود معماری مدرن بدبختانه ما خواستیم کورکورانه و بی‌توجه به سنن و اصول از معماری غربی تقلید کنیم و در نتیجه سبک خودمان را فراموش کردیم و روش اروپایی را هم (آن طوری که از نظر کشور ما باید قابل قبول باشد) به کار نبردیم. به این دلیل معماری ما نه فرنگی است و نه ایرانی. (در گفتگو با فرخ غفاری، منتشر شده در مجلهٔ آرش، ش ۵، سال ۱۳۴۱)

دسته‌ها
اودیل دک

اودیل دک: از کار کردن بر روی پروژه‌ای که شبیهش را هیچ‌وقت تجربه نکرده‌ام بیشترین لذت را می‌برم

هدف من این است که کارفرماهایم استعدادهایی تازه را کشف کنند. امیدوارم که این مسیر به سود اقتصادی هم منجر شود، اما واقعاً هیچ‌چیز معلوم نیست. این همان خطر کردنی است که از آن سخن می‌گویم. این راه و روش من برای کشف معماری است؛ من همیشه به کارفرماهای خود گوش می‌دهم، اما چیز دیگری به آنها پیشنهاد می‌دهم. کارفرماهای من می‌دانند که همیشه غافلگیر خواهند شد. علت این که به سراغ من آمده‌اند نیز همین است.

آنچه من بیشترین لذت را از آن می‌برم کار کردن بر روی نوعی از پروژه است که شبیهش را هیچ‌وقت تجربه نکرده‌ام، آن هم در مکانی که هیچ‌وقت پیش از این در آنجا نبوده‌ام. این که کارفرما برنامه‌ای بسیار معین را به دستم دهد دوست ندارم. ترجیح می‌دهم با امکانات ممکن بازی کنم تا تناقض‌های برنامهٔ طرح را پیدا کنم و از آنها به مثابه نقاط شروع کار بهره ببرم. اگر هیچ درز و رخنه‌ای در دستور اولیهٔ کار وجود نداشته باشد، به سختی می‌توان کار جذابی انجام داد. (در گفتگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
لبیوس وودز

لبیوس وودز: معماری باید رویدادهای اجتماعی را رهبری کند

به نظر من کافی نیست که معماری رویدادهای اجتماعی را دنبال کند، بلکه معماری باید رویدادهای اجتماعی را رهبری کند. {…} شما در مقام معمار و از طریق اجرای کنش‌های معماریانه بافت اجتماعی و بافت سیاسی جامعه را متحول می‌کنید. اینجاست که معماری انگیزاننده یا آغازگر یک تحول می‌شود.

این همان چیزی است که من همیشه مبلغش بوده‌ام، و البته این مشکل‌ترین کارها برای انجام دادن است. معماران ممکن است با خودشان بگویند: «خب… این کارفرمای من است و او اجازه نخواهد داد که چنین کاری انجام دهم» یا «من باید همان کاری را انجام دهم که کارفرمایم می‌گوید». برای همین است که من هیچ کارفرمایی ندارم. [می‌خندد] این حقیقت دارد. حداقل من می‌توانم ایده‌هایم را {بدون ترس از موافقت نکردن کارفرما} منتشر کنم و بعد ممکن است به طریقی همین ایده‌ها از صافی‌های مختلف عبور و به مرحلهٔ بعدی رسوخ کند. (در گفتگو با Geoff Manaugh، منتشر شده در وب‌گاه BLDGBLOG در سال ۲۰۰۷)

دسته‌ها
محمد مجیدی

محمد مجیدی: هر جا موفق شده‌ایم ایدهٔ جالبی بدهیم، فقط به این علت بوده که صورت‌مسئلهٔ اصلی پروژه را تشخیص داده‌ایم

‌بازبینی صورت‌مسئله‌ای که کارفرما به شما ارجاع می‌کند همیشه به نظر من بسیار راهگشاست. به خصوص امروزه که در کشور ما انگیزه‌های اقتصادی پروژه‌ها بسیار پر رنگ‌تر از انگیزه‌های کیفی آن هستند. به این علت که سیستم به هر صورت به روشی کمی با مسائل روبه رو می‌شود. شهرداری پهنه‌هایی را برای پروژه‌ها تعریف می‌کند و کارفرما حداکثر آن متراژ را از شهرداری می‌خرد. معمولاً پروژه‌ها در شب عید کلید می‌خورد چون تراکم قرار است در سال آینده گران شود و بدبختانه نقشه‌ای هم به سرعت برای جواز آن تهیه می‌شود و خیلی وقت‌ها مجبوریم با اعداد و ارقام احمقانه و غلطی که در صورت‌مسئله گنجانده شده کار بکنیم.

پس واقعیت این است که باید در صورت‌مسئله شک کرد. گروه‌های اقتصادی کارفرما معمولاً تحلیل می‌کنند که در چه شرایطی کارفرما بیشترین سود را دارد. ولی چون نگاه معماری ندارند تحلیل‌های شان بعضاً سرتاپا غلط است و این کار ما را سخت می‌کند، چون مجبوریم با تحلیل‌هایی کیفی به مبارزه با اعداد و ارقام ریالی برویم. تحلیل‌های کیفی ما توانایی این را دارد که سود پروژه را بیشتر کند. معمولاً تمامی این تحلیل‌ها لازم هستند ولی در نتیجه‌گیری نهایی می‌بایست تحلیل‌های کمی و کیفی روی هم انداخته شوند و بعد از آن تصمیم‌گیری شود. به هر صورت به این شکل نیست که بگویند با ارائهٔ صورت‌مسئله بشود به سرعت طراحی کرد، وقتی به پروژه‌های دفترمان نگاه می‌کنم، هر جا موفق شده‌ایم ایدهٔ جالبی بدهیم، فقط به این علت بوده که موضوع و صورت‌مسئلهٔ اصلی پروژه را تشخیص داده‌ایم. یعنی اگر ما زمان طراحی را به صد قسمت تقسیم کنیم شاید فکر کنید اغراق است که ۸۵ درصد آن متعلق به تحلیل و تمرکز روی صورت‌مسئله و تدوین استراتژی است، چون شما همزمان با این کار ناخودآگاه طراحی هم می‌کنید و در صورت تشخیص درست، طراحی در زمان بسیار کوتاهی شدنی می‌شود. (در میزگردی با عنوان «در تکاپوی کیفیت» در مجلهٔ معمار ، ش ۹۲، سال ۱۳۹۴)

دسته‌ها
رم کولهاس

رم کولهاس: گفت و شنود با کارفرما یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر پروژه است

همیشه این موضوع مطرح است که که آیا شما در مقام معمار فرمانبردار کارفرما هستید یا نه؟ به نظر من هم بله و هم نه. برای مثال، ما همیشه مسائل کارفرما را جدی می‌گیریم، این که چند متر مربع فضا در نظر دارند، یا چه چیزی را می‌پسند و پرسش‌های دیگری از این دست. در واقع گفت و شنود با کارفرما یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر پروژه است. در عین حال این وظیفهٔ حرفه‌ای ماست که خواسته‌های کارفرما را به بهترین پیشنهادها برای او تبدیل کنیم. پس اصلاً مسئله این نیست که به آنها اجازه دهید تا به شما بگویند که چه کار کنید، بلکه این است که آن کاری را انجام دهید که آنها از شما می‌خواهند و گاهی نیز به آنها نشان دهید که چه گزینه‌های بهتری از آنچه آنها فکر می‌کنند که میخواهند وجود دارد. (در گفتگو با Imelda Akmal منتشر شده در وب‌گاه مجلهٔ ARCHINESIA، سال 2018)