در ایران اگر دو دورهٔ تأثیر از معماری غرب را در نظر بگیریم، در آثار معماری قرن بیستم بیشتر مسئلهٔ اجتماعی سوسیالیسم و مردم مطرح بود و میگفتند ما برای مردم کار میکنیم. چون با این معماری ساده میشد خیلی راحت ساخت. پروژههای ساختمانی در این دوره اوج گرفت. {…} الان کل خیابان طالقانی و مطهری همان معماری سادهٔ مدرنیستی است. اما در ده، بیست سال گذشته معماری به خاطر تأثیرات همین معماران به اصطلاح ستارهای چون زاها حدید و آیزنمن و… تغییرات عمدهای کرده است. آثار این معماران بسیار جذاب است اما دیگر مسئلهٔ اجتماعی در آنها اهمیت ندارد. البته آنها بیشتر موزه و نمایشگاه ساختند و آثارشان جنبههای توریستی دارد. موزهٔ بیلبائو کار فرانک گهری در شهر کوچکی از اسپانیا باعث پیشرفت قابل توجه این شهر شد و امروز باید بلیت بخری و در صف بایستی تا بتوانی از آنجا دیدن کنی، منتها پروژههای این معماران روی دانشجوهای معماری، به ویژه دانشجویان معماری ایران اثر زیادی گذاشته است. از آنجایی که دانشجویان بر کامپیوتر هم مسلط هستند کارهای زیبایی میکشند اما اینها اصلا قابل تکرار و حتی قابل ساخت نیست. یک معمار در زندگیاش مگر چند بار موزه میسازد، اصلاً شاید در زندگیاش هیچگاه امکان ساخت موزه نداشته باشد. با این حال طرحهای مجسمهوار در کشوری مثل ایران که نه امکانات سازهای آنها وجود دارد و نه بودجهٔ اینها تامین میشود، معنی ندارد.
زاها حدید یکی از معمارانی بود که کارهایش روی دانشجویان معماری ایران بسیار اثر گذاشته و من شاهد این تأثیرات هستم. اما همانطور که گفتم تأثیرات حدید هم مثبت است و هم منفی. دانشجویی که با این ایدهها بیرون میآید دیگر نمیتواند یک مجموعهٔ مسکونی در شمال و جنوب تهران بسازد. تصور کنید یک خیابان بخواهد با احجام منحنی کپیبرداریشده از آثار حدید پر شود. به نظرم مضحک از آب در میآید. این معماری مد روز شده است. مسائل محیط زیست و اجتماعی تعیینکننده است و دیگر ما هر چیزی را در هر جایی نمیتوانیم بسازیم بلکه باید جنبههای محیط زیستی و اکولوژیستی کار را حتما در نظر بگیریم. معماری برای مردم است، آن هم در درازمدت.
{…} خانم حدید در شصت و پنج سالگی فوت کرد و آثار زیادی از خود به جای گذاشت. روحشان شاد باشد. من از کارهای ایشان به عنوان کارهای مجسمه خوشم میآید، اما خوشم نمیآید که به هیچ وجه در ایران از ایشان تقلید یا تکرار شود. (در گفتگو با افسانه شفیعی به مناسبت درگذشت زها حدید، منتشر شده در روزنامهٔ شرق، سال ۱۳۹۵)