دسته‌ها
روی لیکتنستاین

روی لیکتنستاین: برخلاف آنچه به ما آموخته‌اند، طراحان امروز پیش از کشیدن نقاشی می‌دانند نتیجهٔ کارشان چه شکلی خواهد بود

به نظر من یک نفر برای تولید اثر هنری به چیزی بیشتر از ارادهٔ محض نیاز دارد. به عبارت دیگر، قصد من برای به نمایش گذاشتن کارم منجر به خلق اثر هنری نمی‌شود، بلکه کارتونیست حقیقی رسالتی به عهده دارد. او داستانی را به معرض نمایش می‌گذارد و بسیار هم در این کار خبره است و خیلی هم جالب است اما این واقعا مبتکرانه و شکل‌گرفته نیست. به نظر من این کار فقط در صورتی مبتکرانه است که ناگهان از خلق اثر دست بکشی و به آن نگاه کنی و بگویی خدای من. ببین چه بر سر این تصویر آمده. مثلا این یک چشم است و این هم سایه‌ای زیر چانه است و ببین واقعا چه شکلی شده! اما این موضوع از نسل طراحان به نسلی دیگر منتقل شده و هر کدام چیز بیشتری به آن آخری اضافه کرده‌اند و این تبدیل شده به نوعی زبان جهانی. برای همین هم من به چیزی علاقه‌مندم که بدترین جنبه هنر تجاری به شمار می‌رود. فکر می‌کنم این تنشی است میان چیزی که به نظر سفت و سخت و کلیشه به نظر می‌آید و این واقعیت که هنر واقعا نمی‌تواند این گونه باشد. چیزی که امروز برای آدمها جذاب است این است که قبل از اینکه شروع به کشیدن نقاشی‌ای بکنی دقیقا می‌دانی که نتیجه کار چه شکلی خواهد بود. نوعی تصویر ذهنی. درست برعکس چیزی که به ما در مدرسه آموزش دادند، اینکه ما خودمان را رها می‌کردیم تا با عناصر در حالی که رخ می‌دهند ارتباط برقرار کنیم. این ویژگی به شدت محدودکننده هنر است که برای من جذاب است. و کلیشه، این حقیقت که یک چشم، یک ابرو، یک دماغ می‌تواند به شکل خاصی کشیده شود؛ از همان محدودهایی است که تنشی به نقاشی اضافه می‌کند. (مصاحبه با دیوید سیلوستر منتشر شده در وبسایت ASX ، سال 1966)

دسته‌ها
چارلز تامسون

چارلز تامسون: به‌جای جبهه‌گرفتن در برابر مردمی که کارهایشان را دوست ندارم، بر کارهایی که دوستشان دارم تمرکز می‌کنم

برایم مهم است که با خودم صادق باشم و از قضا راه‌اندازی جنبش استاک به من کمک کرد تا بسیار رشد کنم. همچنین فکر می‌کنم که مانیفست‌های استاک کمک کرد تا چیزهایی را راجع به زندگی خودم ببینم و شاید بهتر متوجه چیزهای خاصی شوم که آنها را امروز ارزشمندتر می‌یابم. من علاقه‌مندم که در حین انجام کارها خلاق باشم. من لزوما دنبال این نیستم که به چشم بیایم و بدرخشم. لزوما علاقه‌ای ندارم که در برابر مردمی جبهه بگیرم که کارهایی برخلاف میل من می‌کنند. بلکه بیشتر علاقه دارم بر انجام دادن کارهایی که دوست دارم تمرکز کنم، بنا بر این در حال حاضر به نوشتن می‌پردازم. من از سال 1979 که به کالج می‌رفتم اهل شعر گفتن و هنر بودم. بعد در سال 1982 نقاشی را کنار گذاشتم و تمام وقت به شعر پرداختم. بعد در سال 1997 دوباره به سمت نقاشی مایل شدم و شعر را کنار گذاشتم. فعلا هم به نثر چیزهای بسیاری می‌نویسم. داستان نه، بیشتر ایده‌های مستندی راجع به دنیای هنر. این نوع از نوشتن وجود من را تازه می‌کند چون حوزهٔ تازه‌ای است که می‌توانم بر آن مسلط شوم. (در گفتگو با Enka از وب‌سایت stuckismwales، سال 2005)

دسته‌ها
رنزو پیانو

رنزو پیانو: تا داستان خوبی برای گفتن نداشته باشید، نمی‌توانید ساختمانی خوب بسازید

بسیار مشکل است که بتوانید ساختمان خوبی بسازید اگر داستان خوبی برای گفتن نداشته باشید. همچنین زمانی که داستان خوبی برای گفتن نداشته باشید، نمی‌توانید فیلم‌ساز خوبی شوید. به همین شکل نمی‌توانید رمان خوبی بنویسید اگر داستان خوبی برای گفتن نداشته باشید. البته که شما باید نویسندهٔ و فیلمساز و معمار خوبی باشید، که همهٔ اینها وابسته به این است که داستان خوبی داشته باشید، در غیر این صورت دچار دردسر می‌شوید. (در گفتگو با David Plick نویسندهٔ وب‌سایت The Value of Architecture، سال 2015)