دسته‌ها
حسین شیخ زین‌الدین

حسین شیخ زین‌الدین: اگر بخواهیم در آینده چیزی از خود داشته باشیم، باید گذشته را به خوبی بشناسیم

اگر قرار باشد در آینده سهمی از ساخت تمدن داشته باشیم، آگاهی از سنت‌ها و میراث فرهنگی به جای مانده از گذشته اهمیت فراوان دارد. برای ما آینده‌ای جدا از گذشته متصور نیست. گذشته پایهٔ آینده است. حتی در مفهوم فلسفی به تعبیر وایت‌هد، فیلسوف معروف انگلیسی، تبدیل گذشته به حال و آینده است که آینده را قابل درک می‌سازد. بنابراین اگر بخواهیم در آینده چیزی از خود داشته باشیم، یعنی سهمی در ساختن تمدن بشری نصیب ما شود، باید گذشته را به خوبی بشناسیم.

اگر ما حرفی برای گفتن داشته باشیم این حرف به زبان ما باید باشد. تا به زبان خود مسلط نشویم و به زبان خود حرف نزنیم، به زبان دنیا حرف نخواهیم زد. اصولاً هیچ انسان بی‌هویتی به مفهوم بزرگی دست پیدا نخواهد کرد. اگر حتی می‌خواهیم پیشرو باشیم و طرحی نو دراندازیم باید طرح قدیم را بدانیم. اگر ما اطلاع و دانش کافی از میراث خویش داشته باشیم و به آن به صورت یک پایه یا مادهٔ اولیه نگاه کنیم، آنگاه شاید بتوانیم چیزی بیافرینیم که بتوان نام ابداع بر آن نهاد. تاریخ نشان نمی‌دهد که اقوامی از تاریکی درآمده باشند و تمدنی را بر هیچ استوار کرده باشند. (در پاسخ به پرسش‌هایی دربارهٔ «معماری ایرانی»، منتشر شده در مجلهٔ آبادی، ش ۱۹، سال ۱۳۷۴)

دسته‌ها
فرامرز پارسی

فرامرز پارسی: اگر می‌خواهیم شهری زنده و سرحال داشته باشیم باید گذشتهٔ شهر را به خوبی حفظ کنیم

ما چه کنیم تا معماران امروز بهتر معماری کنند؟ من معتقدم یکی از اصول این است که معماران امروزمان به فرهنگ گذشته خود توجه داشته باشند. یعنی بناهای با ارزشی که هنوز وجود دارند بعضی‌ها مانند من رسالت‌شان را در این می‌بینند که یک زبانی که تا حدی داشت از بین می‌رفت را زنده کنند. بعضی‌ها هم به این نتیجه می‌رسند که فقط خوب است بدانند و در برخی موارد هم از آن استفاده می‌کنند که این هم خوب است اما مشروط بر آن‌که به طور آگاهانه از آن استفاده شود.

پس بهتر است که معماری گذشته‌مان را درست بشناسیم تا بتوانیم به مشتری‌مان کالای باکیفیتی را ارائه کنیم، اما برای این کار باید چه بکنیم؟ آیا باید نظام آموزشی‌مان را عوض کنیم؟ بله حتماً باید این کار را بکنیم که این بحث پیچیده‌ای است. اما من یک راه راحت‌تر را ارائه می‌دهم. ما باید امکان برخورد مردم با معماری­‌های خوب را زیاد کنیم یک دسته از این معماری‌های خوب کارهای گذشته‌مان است و یک دسته دیگر نیز معماری‌های جدید است؛ بنابراین مردم می‌توانند برج آزادی یا آثار آرشیتکت‌های خوب معاصر را ببینند.

ما واقعاً آرشیتکت‌های خوبی داریم و می‌بینیم ایران جوایز بین‌المللی خوبی را به دست آورده است که نشان می‌دهد ما زیاد هم از معماری دنیا عقب نیستیم و دسته دیگر ابنیه و بافت‌های تاریخی با ارزش ماست. اما در مورد بناهای تاریخی حرف آخرم را می‌زنم. اکنون که این بناها خیلی خوب هستند، در وهله اول باید بناهای خوبی که داریم را حفظ کنیم. در واقع وظیفه ما حفظ بناهای تاریخی‌مان است. شاید 40 یا 60 سال پیش تعداد این بناها آن‌قدر زیاد بود که ما می‌گفتیم اگر در یک خیابان کشی چند بنا هم از دست برود زیاد مهم نیست، اما امروزه دیگر چیز زیادی برای ما باقی نمانده است و به هیچ بهانه‌ای نباید آنها را خراب کنیم. مشکلات سازه‌ای و تأسیساتی این بناها قابل حل است و نباید آنها را تخریب کنیم. پس آخرین توصیه‌ام این است که اگر می‌خواهیم شهر زنده و سرحالی داشته باشیم، یکی از مهمترین الزاماتش این است که گذشتهٔ شهر را به خوبی حفظ کنیم و باقی الزامات را نیز دیگران می‌دانند. (در گفتگو با سمیه باقری، منتشر شده در وب‌سایت هنرآنلاین، سال ۱۳۹۸)

دسته‌ها
مهدی حجت

مهدی حجت: مراجعه به معماری قدیم ما حکم حل کردن حل‌المسایل را دارد

من همیشه گفته‌ام که مراجعه به معماری قدیم ما حکم حل کردن حل‌المسایل را دارد. دانشجوی ریاضیات، حل‌المسایل دارد. می‌داند که در امتحان همان سوال‌ها را نمی‌دهند ولی آنها را حل می‌کند. وقتی به معماری گذشته مراجعه می‌کنیم، داریم به یک حل‌المسایل نگاه می‌کنیم. می‌بینیم که وقتی می‌خواستند فلان احساس را به وجود بیاورند، این کار را کرده‌اند. ما نمی‌خواهیم هیچ وقت مثل او عمل کنیم ولی باید ببینیم که سوال چه بوده، جواب چه بوده، چه راه‌حل‌هایی با توجه به فرهنگ و سلیقه و ذوق ایرانی و با مواد و مصالح و تکنولوژی موجود در کشورمان، پیدا شده.

اگر بخواهیم معماری آینده‌مان فرزند خلف معماری گذشته باشد و در امتداد آن حرکت کند و دوباره ما را برگرداند به همان افتخاراتی که در گذشته در حوزه معماری داشتیم، باید معماری گذشته را درک کنیم. کسی که تقلید می‌کند، همیشه از مقلد خودش عقب‌تر است. ما در تمام طول تاریخ از نقطه نظر معماری سرآمد بوده‌ایم. اما الان صد، دویست سالی است که به تقلید افتاده‌ایم. در حالی که گنجینه عظیمی داریم که با ذوق و فرهنگ ما هم سازگار است. ما فرزندان این آب و خاکیم؛ فرزندان تجربیات تاریخی خودمان. مجموعه تاریخ و باورهای این سرزمین است که ما را «ایرانی» می‌کند. برای اینکه معماری ما به قول امروزی‌ها، معماری اسلامی-ایرانی باشد، ما نیاز داریم قواعد را بشناسیم. وگرنه مثل این است که من بخواهم فارسی حرف بزنم اما زبان فارسی بلد نباشم. اگر می‌خواهید معماری‌تان ایرانی باشد، باید معماری ایرانی را ببینید تا بفهمید معماری ایرانی چه طوری است. اگر می‌خواهید معماری‌تان اروپایی باشد، خب بروید معماری آنها را ببینید و از آنها یاد بگیرید.

اگر فرزند این مملکت هستیم و می‌خواهیم معماری این سرزمین را تداوم و ارتقا ببخشیم، اول باید الفبایش را یاد بگیریم. در این صورت است که می‌توانیم به آن زبان هر چه می‌خواهیم، بگوییم. خاصیت زبان این است. وقتی زبان یاد بگیریم، چون زبان را بلدیم و از گذشتگان آموخته‌ایم، حرف آنها را تکرار نمی‌کنیم. حرف خودمان را به زبان آنها می‌زنیم. باید زبان را بیاموزید تا بتوانید حرفی متناسب با امروز بزنید. (در گفتگو با نفیسه حاجاتی، منتشر شده در روزنامهٔ شرق، سال ۱۳۹۰)