دسته‌ها
فرشید موسوی

فرشید موسوی: معماری همچون قایق راندن بر دریایی ناشناخته است

هیجان‌انگیزترین پروژهٔ {حال حاضر} ما مرکز اسماعیلی در هیوستون است. این پروژه بسیار ویژه است، چون مرکزی اجتماعی است و برای کسب سود مادی انجام نشده است. کارفرمای این پروژه، آقاخان، از حامیان معماری است که اعتقاد دارد معماری خوب کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد، یا {حتی} با آن مترادف است. او معتقد است که معماری می‌تواند الهام‌بخش باشد و به منزلهٔ راهی برای گرد هم آوردن مردم اهمیت دارد. بنابراین اگر ما کارمان را درست انجام ندهیم تقصیرش بر عهدهٔ خود ماست، {نه کارفرما}!

البته که ساخت بناها زمان‌بر است و عوامل بسیاری غیر از تصمیمات معمار یا کارفرما در کار است. معماری همچون قایق راندن بر دریایی ناشناخته است. چه کسی فکرش را می‌کرد که در اوکراین ناگهان جنگ دربگیرد، یا مصالحی که ما از پیش بر اساس آنها طراحی کرده بودیم دیگر در دسترس نباشد؟ با این حال این پروژه فرصتی شگفت‌انگیز است. کار بر روی آن فوق‌العاده است و همین حالا در حال ساخت است و سرمان حسابی شلوغ است. (در گفت‌وگو با Izzy Kornblatt، منتشر شده در وب‌سایت Architectural Record، سال ۲۰۲۲)

دسته‌ها
آنوپاما کوندو

آنوپاما کوندو: بیش از آن که نگران از دست رفتن اشیاء باستانی باشم، نگران از دست رفتن توانایی انسان‌ها برای خلق چیزها هستم

اینطور نیست که من صنایع سنتی را مشتاقانه و محض خاطر خودشان ترویج کرده باشم. کارهای نخستین من در سیاق روستایی هندوستان نتیجهٔ پیدا کردن روش‌هایی بود برای بهره‌گیری زیرکانه از آنچه که در منطقه در دسترس بود؛ نه فقط از حیث ساخت‌مایه که همچنین از حیث مهارت‌ها. با توجه به دغدغه‌های اساسی‌تر اقتصادی اجتماعی و محیطی، من مشتاق بودم که بخش بزرگ‌تری از بودجهٔ ساختمان را، به جای این که برای «مصالح صنعتی قابل ابتیاع» صرف کنم -که لازم بود از راهی دور به آن منطقه حمل شوند- صرف «نیروی کار {محلی}» کنم.

من هیچ نوع کشش نوستالژیک به صنایع هندی نداشته‌ام، اما نگران این هستم که جهان صنعتیِ راه‌حل‌های زیاده‌ازحد استانداردسازی شده و فرهنگ تجارت شرکتی در حال کاهش کیفیت زندگی و همچنین امکانات بیان خلاقانه هستند.

من بیش از آن که نگران از دست رفتن بسیاری از اشیاء هنرمندانهٔ باستانی باشم، نگران از دست رفتن توانایی انسان‌ها برای خلق چیزها هستم. ما همچنان از پیامدهای اجتماعی این که دیگر کارهای پایه، مثل دوختن یک دکمه روی لباس، را با دست انجام نمی‌دهیم کاملاً آگاه نیستیم. ساختن بر روی ذهن و روند تکامل آن تأثیرگذار است. ساختن یکی از راه‌های اندیشیدن است و من به تطویل فرصت اندیشیدن با دست علاقه‌مندم. بر همین اساس برایم جالب است که اگر به فن‌آوری‌های دست‌ساز متوسل شویم، می‌توانیم هر چیزی را که تصور کنیم بسازیم، بدون هیچ‌کدام از محدودیت‌هایی که ماشین‌ها، بر مبنای کاری که برای انجامش طراحی شده‌اند، با خود دارند. (در گفت‌وگوی منتشر شده در وب‌سایت designboom، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
کارلو راتی

کارلو راتی: شهرهای ما به سرعت در حال شبیه شدن به «رایانه‌هایی در فضای باز» هستند

آنچه امروز در ساحت شهرها در حال وقوع است به آنچه دو دهه قبل در مسابقات فرمول یک رخ داد شبیه است. تا دو دهه پیش موفقیت در دور مسابقه در درجهٔ نخست به مهندسان خودرو و قابلیت‌های راننده نسبت داده می‌شد. سپس اما فن‌آوری سنجش از راه دور شکوفا شد. خودروها تبدیل به رایانه‌ای شدند که در لحظه توسط هزاران حس‌گر رصد می‌شد. نتیجه آن که خودروها هوشمند و قادر شدند که به اوضاع مختلف مسابقه پاسخ دهند.

در مسیری مشابه، در طول دههٔ گذشته فن‌آوری‌های دیجیتال شروع کردند به پوشاندن شهرهای ما و ستون قفراتی از یک زیرساخت بزرگ و هوشمند را شکل دادند. شبکه‌های ارتباطی بی‌سیم و فیبرنوری پهن‌باند در حال پشتیبانی از موبایل‌ها، تلفن‌های هوشمند و تبلت‌هایی‌اند که روز به روز به‌صرفه‌تر می‌شوند. به موازات این، بانک‌های آزاد اطلاعاتی که مردم می‌توانند آنها را بخوانند و به آنها بیفزایند -به‌ویژه پایگاه‌هایی که از طرف دولت پشتیبانی می‌شود- هرگونه اطلاعاتی را در دسترس قرار می‌دهد. کیوسک‌ها و نمایشگرهای عمومی نیز به مردم باسواد یا بی‌سواد کمک می‌کنند که به این پایگاه‌ها دسترسی پیدا کنند. شبکه‌ای از حس‌گرها و فن‌آوری‌های کنترل دیجیتال را که بی‌وقفه در حال رشد است و توسط رایانه‌های ارزان‌قیمت و پرقدرت به یکدیگر پیوند خورده بر این شالوده بیفزایید. نتیجهٔ همهٔ اینها این است که شهرهای ما به سرعت در حال شبیه شدن به «رایانه‌هایی در فضای باز» هستند. (در گفتگوی منتشر شده در وب‌سایت ژورنال The Smartcity در سال ۲۰۱۴)

دسته‌ها
رنزو پیانو

رنزو پیانو: ساختمان عمومی باید با خیابان صحبت کند

من فکر می‌کنم ساختمان‌های عمومی، مخصوصا ساختمان‌هایی که برای اهداف فرهنگی ساخته می‌شوند از جمله ساختمان‌هایی همچون کتابخانه، مدرسه یا دانشگاه، لازم است نوعی کیفیت در دسترس و باز بودن داشته باشد. چون این نوع از کیفیت در بناها باعث می‌شود شهر به جایی بهتر برای زیستن تبدیل شود. شهر بر اساس تعامل کاربران و ساختمان‌ها بنا شده است. شهرهایی که مبنای آنها مالکیت حقوقی بناهاست در واقع شهر نیستند. در این شهرها ساختمان‌ها با مردم حاضر در خیابان ارتباط بر قرار نمی‌کنند. زمانی که شما بخواهید ساختمانی با کاربری عمومی بسازید وضع فرق می‌کند. شما باید ساختمانی بسازید که با خیابان صحبت کند. باید کیفیتی خلق کنید که نوعی حس ارتباط بین مردم و ساختمان ایجاد کند، حس تعلق به یک جامعهٔ شهری. (مصاحبه با وبسایت The value of Architecture، سال 2016)