دسته‌ها
برنارد خوری

برنارد خوری: ما معماران باید از شجاعت کافی برای گلاویز شدن با واقعیت‌های بیرون از حرفه‌مان برخوردار باشیم

ای کاش جمعیت‌های {دست‌اندرکار در حوزه‌ها و رشته‌های} خلاق به جای بازنمایی و زیباجلوه‌دادن آنچه شاهدش هستند شروع کنند به تولید معنا. ژست‌های هنری اغلب بر شالودهٔ انتزاع‌های ساده‌انگارانه ساخته شده است. من به کنش‌های هنری‌ای که نسبت به موضوعاتشان فاصلهٔ امن را رعایت می‌کنند علاقه‌ای ندارم.

اغلب قریب به اتفاق هنرمندان، طراحان و معماران تمایل دارند که حوزهٔ کاری خویش را همچون رشته‌ای خودمختار {و مستقل از اتفاقات پیرامونی} در نظر بگیرند. این زمانی رخ می‌دهد که هنر خودش را به بازنمایی ابتدایی وقایع پیچیده‌ای که بر آن مقدم است محدود می‌کند.

من همچنان معتقدم که معماری باید کنشی سیاسی باشد. ما باید شجاعت و دلبستگی {کافی} برای دستکاری و گلاویز شدن با سایر واقعیت‌هایی که از قلمرو بسیار محدود کنش‌های خاص خودمان بیرون می‌زند داشته باشیم. (در گفتگو با Nadine Khalil، منتشر شده در مجلهٔ Canvas، ش ۹۴، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
مائوریتسیو کاتلان

مائوریتسیو کاتلان: ما بی‌حس شده‌ایم

من از این که هجو نکتهٔ اصلی کارهای من باشد به‌هیچ‌وجه مطمئن نیستم. کمدین‌ها {که کارشان هجو است} واقعیت‌ها را دستکاری و مسخره می‌کنند، در حالی که من در حقیقیت فکر می‌کنم واقعیت بسیار بسیار برانگیزاننده‌تر از آثار هنری من است. شما باید در خیابان قدم بزنید و فقرای واقعی را ببینید، نه مجسمه‌های جعلی من از آنها را. شما باید شاهد تجمع واقعی کله‌پوستی‌ها {گروهی از سفیدپوستان عمدتاً نژادپرست} باشید.

من فقط اینها را برمی‌گیریم؛ من همیشه در حال وام گرفتن قطعات، یا در واقع خرده‌هایی از واقعیت هستم، واقعیت‌های روزمره. اگر فکر می‌کنید آثار من خیلی برانگیزاننده است، این معنی را می‌دهد که دنیای واقعی بی‌نهایت برانگیزاننده است و ما هیچ عکس‌العملی نسبت به آن نشان نمی‌دهیم. شاید ما دیگر به شیوه‌ای که در این جهان زندگی می‌کنیم توجهی نشان نمی‌دهیم. ما به طور فزاینده‌ای، آن طور که شما می‌گویید، «دیگر دردی احساس نمی‌کنیم». ما بی‌حس هستیم. (در گفت‌وگوی منتشر شده در وب‌سایت Artspace، سال ۲۰۱۷)