دسته‌ها
کنزو تانگه

کنزو تانگه: آفرینش معماری شکل ویژه‌ای از دریافتن واقعیت است

آفرینش معماری شکل ویژه‌ای از دریافتن واقعیت است. این {نوع از آفرینش} از طریق ساختن یک ابژهٔ مادی قابل استفاده بر عالم واقع اثر می‌گذارد و آن را دگرگون می‌کند. از سوی دیگر، فرم هنری این ابژه کیفیت دوگانهٔ انعکاس واقعیت و غنا بخشیدن به آن را دارد.

این فهم از واقعیت که از طریق آفرینش معماری صورت می‌گیرد مستلزم آن است که آناتومی واقعیت، یعنی ساختار ذاتی و معنوی آن، به منزلهٔ یک کل درک شود. (در مقاله‌ای با عنوان Creation in present-day architecture and the Japanese tradition، منتشر شده در کتاب Kenzo Tange، نشر George Braziller، سال ۱۹۶۲)

دسته‌ها
کنگو کوما

کنگو کوما: پایداری نباید همچون یک گزینه، بلکه باید همچون رکن اصلی هر نوع معماری در نظر گرفته شود

معماری و طراحی به طور کلی بر حدی از دگرگونی دلالت دارند و هر گونه مداخله مقدار مشخصی از تخریب را پیش‌فرض می‌گیرد. دانش پایداری، به سبب کاستن از منابع مورد استفاده، ابزاری را برای استراژی‌های آگاهانه‌تر و مسئولانه‌تر در زمینهٔ مدیریت تخریب فراهم می‌کند.

بخاطر همین است که در محلی همچون امهات {در عربستان}، تصمیم گرفته‌ایم که ساختمان‌هایی طراحی کنیم که بتوان قطعات آنها را از هم جدا کرد و بدون برجا گذاشتن آسیب محیطی جدی آنها را برچید. پیش‌ساختگی در این وجه از طراحی نقشی اساسی ایفا کرد. پایداری نباید همچون یک گزینه {تلقی شود}، بلکه باید همچون رکن و جهت اصلی هر نوع معماری و تخصصی در نظر گرفته شود. ما در جهانی شکننده زندگی می‌کنیم و مسئولیت ما در مقام گونهٔ انسان این است که از آن محافظت کنیم. (در گفت‌وگوی منتشر شده در وب‌سایت designboom، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
تادائو آندو

تادائو آندو: می‌کوشم که از طریق معماری به موضوع انسان و طبیعت بپردازم

من می‌کوشم که از طریق معماری به موضوع انسان و طبیعت بپردازم. در این زمینه من بنیان یا شالوده‌ای را به کار برده‌ام که همانا دیدگاه سنتی ژاپنی راجع به طبیعت است که من آن را جذب کرده‌ام. ژاپنی‌ها از دیرباز از «خویش» به مثابه چیزی همپای «طبیعت» تعبیر کرده‌اند. اگر درست درک کرده باشم، آنچه در این معنی نهفته است تلاش برای خالی کردن «خویش» و نزدیک‌تر کردن این «خویش» به «طبیعت» است. عبارت مصطلح ژاپنی «طبیعی زیستن» شرایط مطلوبی را در پیش روی ما می‌نهد که ما باید در آن شرایط به آرزو کردن بپردازیم. اندیشهٔ طبیعت عمیقاً در زندگی روزمرهٔ ژاپن ریشه دارد. زندگی و مرگ انسان بخشی از امور طبیعت است و هنگامی که انسان «طبیعت‌زده» شود، طبیعت او را جذب می‌کند و در نتیجه او «هیچ» می‌شود. من اعتقاد دارم که این شکل بودیستی هیچ‌انگاری است که موجوکان نامیده می‌شود.

با این حال من احساس می‌کنم که چنین دیدگاه سنتی راجع به طبیعت به خودی خود کفایت نمی‌کند. خودت بهتر می‌دانی که ما دیگر در ژاپن سنتی زندگی نمی‌کنیم. آنچه در گذشته به عنوان یکی شدن با طبیعت مطلوب می‌نمود، اکنون از واقعیت بس دور افتاده است. همان‌گونه که تمدن و فرهنگ دگرگون شده‌اند، طبیعت نیز شده است. محیطی که من در آن زندگی می‌کنم از برخی جنبه‌ها همان محیطی است که تو در آن زندگی می‌کنی. من فکر می‌کنم در چنین دورانی رابطهٔ میان انسان و طبیعت باید بی‌چون و چرا دگرگون شود. (در نامه‌ای به پیتر آیزنمن در سال ۱۹۸۹، ترجمهٔ حمید خادمی، منتشر شده در مجلهٔ معماری و شهرسازی، ۴۶ و ۴۷، سال ۱۳۷۷)

دسته‌ها
انیش کاپور

انیش کاپور: درک ما از زیبایی همیشه در حال دگرگونی است

زیبایی چیزی نیست که همیشه ثابت باشد. زیبایی همواره تغییر می‌کند، درک ما از زیبایی همیشه در حال دگرگونی است. {چنین درکی} به ناظر آن بستگی دارد. هیچوقت یک چیز نیست. هر چقدر هم که یک نفر یا هر چیز دیگری زیبا باشد، همیشه از وجه دیگری هم می‌شود به آن نگاه کرد. «اوه، بله بسیار زیباست، اما….» و بسته به شرایط و زمان و چیزهای دیگر، موقعیت حساسی است و من فکر می‌کنم تشخیص این نکته ضروری است. زیبایی و زشتی هر دو متغیرند. (در گفتگو با Kaleem Aftab منتشر شده در وب‌سایت The Talks، سال ۲۰۱۵)