دسته‌ها
ابراهیم حقیقی

ابراهیم حقیقی: دانشجویان هنر را باید تک‌تک فهمید

در این سی سال که {در دانشگاه} حضور داشتم {…} از روز اول شرط کردم که من هیچ‌گاه حضور و غیاب نمی‌کنم. به دانشجو می‌گفتم اگر علاقه‌مند هستید در کلاس حضور پیدا خواهید کرد اگر نیستید بیهوده آمده‌اید. بیایید بگویید برای چه آمده‌اید. می‌دیدم سن‌شان بالاست، می‌گفتم آمده‌اید که حقوقتان بالا برود؟ می‌گفتند بله، کارمند هستیم، آمده‌ایم که رتبه بگیریم. از آنها خواهش می‌کردم که اگر دلشان نمی‌خواهد تشریف نیاورند. گفتم نمرهٔ قبولی شما تضمین شده است. ورقهٔ حضور و غیاب را سفید تحویل می‌دادم یا همه را حاضری می‌زدم.

از نگاه دانشگاه من کلاهبرداری می‌کردم اما بقیهٔ دانشجویانم را نجات می‌دادم. که یک عده بیهوده نمی‌آمدند که وقت تلف کنند، تمام آن نود درصد باقی‌مانده علاقه‌مند بودند و روزها تا ساعت هشت شب می‌نشستند، کار می‌کردند و بیرون هم نمی‌رفتند.

آموزش هنر با حضور و غیاب و دستورات از بالا فرق می‌کند. آموزش هنر با دانشجو و هنرجو تک‌به‌تک است، کلاس بیش از پانزده نفر نباید باشد، با تک‌تک آنها باید حرف زد. با روحیات‌شان باید آشنا شد. در طول این سی سال باید تمام خلقیات دانشجویانم را می‌فهمیدم. ازدواج کرده؟ نامزد دارد؟ فرزند دارد؟ فرزند شهید است؟ جبهه رفته؟ چه آسیب‌هایی دیده است؟ کار می‌کند؟ چه کار انجام می‌دهد؟ چه حقوقی دارد؟ وقتی دیر می‌آید چرا دیر می‌آید؟ با خانواده‌اش دعوا کرده؟ از خانواده پنهان کرده که دیر می‌آید؟ اینکه اینقدر علاقه دارد کجا و چه چیز را پنهان می‌کند که می ترسد بروز کند؟ پول دانشگاه خود را چگونه تأمین می‌کند؟

من اگر اینها را نمی‌دانستم نمی‌توانستم با یک‌یک آنها مثل نزدیک‌ترین شخص به عنوان یک امانت‌دار ارتباط برقرار کنم و آنها را رشد دهم. دانشجویان هنر را باید تک‌تک فهمید، دستشان را بگیریم تا او را یک طبقه بالا ببریم. اصلاً جمعی نمی‌شود حرف زد. یک چیزی را روی تخته‌سیاه فرمول نوشت و همه آن را از بر کنند و فردا بیایند. (در گفت‌وگو با حمیدرضا صالحیه یزدی، منتشر شده در مجلهٔ چیدمان، ش ۶، سال ۱۳۹۳)

دسته‌ها
ایرج کلانتری

ایرج کلانتری: مدرس معماری باید سعی کند شخصیت دانشجو را پرورش دهد، نه این که شخصیت خود را به او تحمیل کند

به نظر من هر اثر ارزشمند باید واجد دو خصوصیت عمده باشد؛ اول تازه بودن یا نوآوری به نحوی که فراخور زمان باشد و دوم آنکه امکان تاریخی شدن را پیدا کند. چگونه می‌توان این خصوصیات را به دانشجو انتقال داد؟ شک دارم از طریق بحث‌های منطقی بتوان به چنین هدفی رسید. استفاده از تجربهٔ کار حرفه‌ای از ابزار مهم این انتقال است که متأسفانه در نظام آموزشی ما برای این مهم جایی قائل نیستند. اصولاً در زمینهٔ کار حرفه‌ای نیز استفاده از تجربهٔ خود چندان امکان‌پذیر نیست. کندی بسیار در اجرای کار و فاصلهٔ طولانی بین طراحی تا تکمیل بنا امکان ارزیابی طرح از ایده تا اجرا را از معمار سلب می‌کند.

نکتهٔ دیگری که باید به آن اشاره کرد پافشاری اساتید دانشگاه‌ها بر پیش‌فرض‌ها و نظام ارزشی خودشان است. آنها حاضر نیستند در دیدگاه‌های گذشتهٔ خود تجدید نظر کنند. برای مثال کسی که در دورهٔ تسلط مدرنیسم در دانشگاه‌های داخل یا خارج پرورش یافته بر ذهنیت قبلی خود پافشاری می‌کند، در صورتی که دانشجویان شاید به علت جوانی با سرعت بیشتری تغییرات را پذیرا می‌شوند و به گرایش‌های جدید جلب می‌گردند. به عنوان یک تذکر به همکارانی که در زمینهٔ آموزشی فعالیت می‌کنند باید بگویم که سعی کنند شخصیت دانشجو را پرورش دهند نه این که شخصیت خود را به او تحمیل کنند. اگر کسی عهده‌دار تدریس است خود نیز باید جستجوگر باشد و دایماً بیاموزد. (در گفتگوی منتشر شده در مجلهٔ آبادی، ش ۴، بهار ۱۳۷۱)

دسته‌ها
سید محسن حبیبی

سید محسن حبیبی: هنرجویان بهترین دانشکده‌های هنری بیش از آن که از استاد و امکانات بیاموزند از فضای دانشکده می‌آموزند

باید متوجه این باشیم که از دانشکدهٔ هنری چه توقعی داریم. آیا دانشکدهٔ هنری جایی است با شاخص‌ترین هنرمندان یک سرزمین که قرار است در مدت زمان مشخصی هر کسی را که به آن وارد شد، تحت تأثیر تعالیم خود به هنرمند تبدیل کند؟ چنین ذهنیتی در هیچ جای جهان هم وجود ندارد، حتی لزوماً هنرمندان شاخص هم در دانشکده‌ها نیستند، که البته آن دلایل متنوعی دارد. هرچند ما در هنرهای زیبا، حداقل در بعضی از رشته‌ها، شاخص‌ترین‌های کشور را هم داریم.

اما اصلاً مسئله چیزی دیگری است؛ در بهترین دانشکده‌های هنری جهان هنرجویان بیش از آن که از استاد و امکانات و… بیاموزند، از فضای دانشکده می‌آموزند. معتقدم دانشکدهٔ هنرهای زیبا دارای این فضاست و به دلیل دارا بودن این فضا معتبر است. ضمن این که دانشجویان، پیش از آن که از گفتار استادان و دیگران بیاموزند، از رفتار آنها می‌آموزند. این رفتار در فضای هنرهای زیبا در مراودات دانشجویان رشته‌های مختلف وجود دارد. (در گفتگوی منتشر شده در مجلهٔ تندیس، ش ۱۶۳، سال ۱۳۸۸)

دسته‌ها
معرفی کتاب

معرفی کتاب: لویی کان- گفتگو با دانشجویان، LOUIS I. KAHN – Conversations with Students

[et_pb_section admin_label=”Section” fullwidth=”off” specialty=”off” transparent_background=”off” background_color=”#ffde00″ allow_player_pause=”off” inner_shadow=”off” parallax=”off” parallax_method=”off” padding_mobile=”off” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on” make_equal=”off” use_custom_gutter=”off”][et_pb_row admin_label=”Row” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on” use_custom_gutter=”off” padding_mobile=”off” allow_player_pause=”off” parallax=”off” parallax_method=”off” make_equal=”off” parallax_1=”off” parallax_method_1=”off” column_padding_mobile=”on”][et_pb_column type=”4_4″][et_pb_post_title admin_label=”Post Title” title=”on” meta=”off” author=”on” date=”on” categories=”on” comments=”on” featured_image=”on” featured_placement=”below” parallax_effect=”on” parallax_method=”on” text_orientation=”center” text_color=”dark” text_background=”off” text_bg_color=”rgba(255,255,255,0.9)” module_bg_color=”rgba(255,255,255,0)” title_all_caps=”off” use_border_color=”off” border_color=”#ffffff” border_style=”solid” title_line_height=”1.3em” title_font_size=”26″ meta_font_size=”10″] [/et_pb_post_title][/et_pb_column][/et_pb_row][/et_pb_section][et_pb_section admin_label=”Section” fullwidth=”on” specialty=”off” transparent_background=”off” background_color=”#222222″ allow_player_pause=”off” inner_shadow=”off” parallax=”off” parallax_method=”off” padding_mobile=”off” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on” make_equal=”off” use_custom_gutter=”off” custom_padding=”0px|0px|0px|0px”][et_pb_fullwidth_header admin_label=”Fullwidth Header” title=”حسین رهنما” background_layout=”dark” text_orientation=”center” header_fullscreen=”off” header_scroll_down=”off” parallax=”off” parallax_method=”off” content_orientation=”center” image_orientation=”center” custom_button_one=”off” button_one_letter_spacing=”0″ button_one_use_icon=”default” button_one_icon_placement=”right” button_one_on_hover=”on” button_one_letter_spacing_hover=”0″ custom_button_two=”off” button_two_letter_spacing=”0″ button_two_use_icon=”default” button_two_icon_placement=”right” button_two_on_hover=”on” button_two_letter_spacing_hover=”0″ title_font_size=”19″] [/et_pb_fullwidth_header][/et_pb_section][et_pb_section admin_label=”Section” fullwidth=”off” specialty=”off”][et_pb_row admin_label=”Row” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on” use_custom_gutter=”off” custom_padding=”0px||0px|” padding_mobile=”off” allow_player_pause=”off” parallax=”off” parallax_method=”off” make_equal=”off” parallax_1=”off” parallax_method_1=”off” column_padding_mobile=”on”][et_pb_column type=”4_4″][et_pb_text admin_label=”Text” background_layout=”light” text_orientation=”right” use_border_color=”off” border_color=”#ffffff” border_style=”solid”]

آشنایی با آراء معماران برجسته‌ی جهان یکی از منابع ارزشمند نظری در معماری است که به دانشجویان معماری و حتی افراد حرفه‌ای کمک می‌کند تا دیدگاه جامع‌تری نسبت به معماری و طراحی معماری پیدا کنند. بررسی دیدگاه‌ها و مبانی فکری معماران – خصوصاً زمانی که از زبان خود آن‌ها بیان شده باشد – و تطابق دادن آن با محصول نهایی دیدگاه‌هایشان یکی از روش‌ها ارتقاء طراحی است.

گفتگوهایی که به زبان ساده و با هدف مخاطب قرار دادن دانشجویان صورت می‌پذیرد، معمولاً نکات ظریفی در دل خود دارند که حاصل یک عمر فعالیت حرفه‌ای است. دانشگاه پرینستون در مجموعه‌ای ارزشمند گفتگوها و مصاحبه‌های معماران برتر را جمع‌آوری کرده و منتشر کرده است. یکی از گفتگوهای انجام شده در این مجموعه، با لویی کان، معمار شهیر قرن گذشته صورت پذیرفته است. لویی کان به دلیل سبک خاص طراحی و برقراری گفتمان موثر با کارفرما، همواره درک مناسبی از خواسته‌های کارفرما و کاربر داشته و با اضافه کردن چاشنی مناسب به آن خواسته‌ها، معماری‌های ارزشمندی را خلق کرده است.

کتاب «لویی کان گفتگو با دانشجویان» «LOUIS I. KAHN – Conversations with Students» شامل یک مقدمه، متن اصلی، و یک مؤخره است. مقدمه به قلم پیتر پاپادیمتریو است که لویی کان را به نحوی شاعرانه «لو آی کان» خطاب می‌کند. متن اصلی کتاب شامل سخنرانی لویی کان با عنوان «نور سفید، سایه سیاه» و سپس پرسش و پاسخی با دانشجویان و استادان است که برای آن عنوان «طراحی حرکت صورت به سمت حضور است» انتخاب شده است. مؤخره کتاب را لارس لیراپ، رئیس پیشین دانشکده معماری پرینستون، نوشته و در آن به نسبت میان دست و وجود و اندیشه معمار پرداخته است.

کتاب لویی کان گفتگو با دانشجویان توسط افرا غریب‌پور ترجمه شده و توسط انتشارات علمی به چاپ رسیده است. برای خرید اینترنتی کتاب فارسی و دانلود نسخه انگلیسی آن می‌توانید به لینک‌های زیر مراجعه کنید:

(توجه: لینک خرید کتاب قرارگرفته در این صفحه تنها یک پیشنهاد است و به معنای تأیید وب‌سایت فروشنده نیست. گفتار معمار مسئولیتی در قبال صحت مدعای سایت فروشنده ندارد و نفعی نیز از این معرفی نمی‌برد.)

[/et_pb_text][/et_pb_column][/et_pb_row][/et_pb_section][et_pb_section admin_label=”Section” fullwidth=”off” specialty=”off”][et_pb_row admin_label=”Row”][et_pb_column type=”1_2″][et_pb_image admin_label=”Image” src=”http://goftaar.ir/wp-content/uploads/2019/03/Book-Intro-11-2-web.jpg” show_in_lightbox=”on” url_new_window=”off” use_overlay=”off” animation=”off” sticky=”off” align=”left” force_fullwidth=”off” always_center_on_mobile=”on” use_border_color=”off” border_color=”#ffffff” border_style=”solid”] [/et_pb_image][/et_pb_column][et_pb_column type=”1_2″][et_pb_image admin_label=”Image” src=”http://goftaar.ir/wp-content/uploads/2019/03/Book-Intro-11-1-web.jpg” show_in_lightbox=”on” url_new_window=”off” use_overlay=”off” animation=”off” sticky=”off” align=”left” force_fullwidth=”off” always_center_on_mobile=”on” use_border_color=”off” border_color=”#ffffff” border_style=”solid”] [/et_pb_image][/et_pb_column][/et_pb_row][/et_pb_section][et_pb_section admin_label=”Section” global_module=”4602″ fullwidth=”off” specialty=”off” transparent_background=”off” background_color=”#ffffff” allow_player_pause=”off” inner_shadow=”off” parallax=”off” parallax_method=”off” padding_mobile=”off” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on” make_equal=”off” use_custom_gutter=”off” custom_padding=”0px|0px|0px|0px”][et_pb_row global_parent=”4602″ admin_label=”Row” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on” use_custom_gutter=”off” padding_mobile=”off” allow_player_pause=”off” parallax=”off” parallax_method=”off” make_equal=”off” parallax_1=”off” parallax_method_1=”off” column_padding_mobile=”on”][et_pb_column type=”4_4″][et_pb_divider global_parent=”4602″ admin_label=”Divider” color=”#000000″ show_divider=”on” divider_style=”solid” divider_position=”top” hide_on_mobile=”on”] [/et_pb_divider][/et_pb_column][/et_pb_row][/et_pb_section][et_pb_section admin_label=”Section” fullwidth=”off” specialty=”off” transparent_background=”off” background_color=”#ffde00″ allow_player_pause=”off” inner_shadow=”off” parallax=”off” parallax_method=”off” custom_padding=”0px||0px|” padding_mobile=”off” make_fullwidth=”off” use_custom_width=”off” width_unit=”on” make_equal=”off” use_custom_gutter=”off”][et_pb_row admin_label=”Row”][et_pb_column type=”4_4″][et_pb_button admin_label=”Button” button_url=”http://darbook.org/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-louis-i-kahn-conversations-with-students” url_new_window=”off” button_text=”دانلود رایگان نسخهٔ انگلیسی کتاب” button_alignment=”center” background_layout=”light” custom_button=”on” button_letter_spacing=”0″ button_use_icon=”default” button_icon_placement=”right” button_on_hover=”on” button_letter_spacing_hover=”0″ button_text_color=”#222222″ button_border_color=”#222222″] [/et_pb_button][et_pb_button admin_label=”Button” button_url=”http://opizo.com/l7QCfL” url_new_window=”off” button_text=”خرید اینترنتی نسخهٔ فارسی” button_alignment=”center” background_layout=”light” custom_button=”on” button_letter_spacing=”0″ button_use_icon=”default” button_icon_placement=”right” button_on_hover=”on” button_letter_spacing_hover=”0″ button_text_color=”#222222″ button_border_color=”#222222″] [/et_pb_button][/et_pb_column][/et_pb_row][/et_pb_section]

دسته‌ها
بهرام شیردل

بهرام شیردل: استاد معماری باید مبانی نظری‌ای را تدریس کند که خودش به آن رسیده است

کسی که استاد درس طراحی معماری است باید مبانی نظری خود را داشته باشد و با این مبانی کار کرده و عملا آن را تجربه کرده باشد. در غیر این صورت دانشکده معنایی نمی‌دهد. کسی که استاد معماری است نمی‌تواند مبانی نظری را که خود به آن نرسیده و تدوین نکرده تدریس کند.

این روزها دانشجویان معماری یا افراد علاقه‌مند می‌توانند از طریق اینترنت از مبانی نظری و مباحث خاص آنها باخبر شوند. ولی اگر قرار است که کسی مبانی را تدریس کند باید خودش مولف آن باشد. یعنی باید این مبانی از کار خودش تراوش کرده باشد وگرنه بی‌معناست. منظورم این است که استاد معماری مثل اینترنت نیست که مبانی نظری معماری اساتید دیگر را در اختیار شما بگذارد. آقای آیزنمن مبانی نظری را در کلاس تدریس می‌کند و پروژه‌ها در طول یک ترم بر اساس این مبانی نظری کار می‌شوند. آیزنمن مبنای نظری لیبسکیند را ارائه نمی‌دهد. یا من وقتی تدریس می‌کنم مبانی کار کس دیگری را ارائه نمی‌دهم و فقط به دلیل مبانی نظری که در کارم به آن رسیده‌ام و نه به هیچ دلیل دیگر، مرتبهٔ استادی یافته‌ام. (در گفتگو با هومن طالبی و رضا جعفری‌نژاد، منتشر شده در مجلهٔ معمار، ش 5، تابستان ۱۳۷۸)

دسته‌ها
محمدرضا جودت

محمدرضا جودت: کمتر معلم معماری را می‌توان یافت که به‌جای تحمیل خود، راهنمای طرح دانشجو شود

لحظهٔ خلق را نمی‌توان آموخت. بحث خلاقیت خارج از هر دستورالعملی قرار می‌گیرد. هیچ نظام آموزشی‌ای نمی‌تواند این لحظه را آموزش دهد. مکتب باهاوس تمام کوشش خود را بر همین مسئله متمرکز کرده بود. از 1919 تا 1926 که گروپیوس به‌خاطر گرایش سیاسی از دانشکده استعفا داد هنوز دپارتمان معماری را برپا نکرده بود. چراکه معتقد بود دانشجویان هنوز آمادهٔ معماری نیستند. ایجاد کارگاه‌های متنوع و مختلف از تئاتر و سینما تا شیشه‌گری در این درسه برقرار بود تا دانشجو را آمادهٔ لحظهٔ خلق کند. هانس مایر وقتی رئیس باهاوس شد سرانجام دپارتمان معماری را گشود. امروزه تعداد انگشت‌شماری از مؤسسات آموزشی وجود دارد که می‌توان این اتصال ویژه میان معلم و دانشجو را در آنها یافت. با وجود این که امکانات فراوان است اما دیالوگ خاصی که میان معلم و دانشجو برقرار می‌شود از کیفیت دیگری برخوردار است. این دیالوگ است که همه‌چیز را می‌سازد. {…} باهاوس اگرچه پروژه‌های اجتماعی را اجرا کرد (کوشید برای حفظ مدرسه با صنعت مناسباتی بسازد) اما هرگز تعریفی از هنر ارائه نکرد. گروپیوس نسبت به خلاقیت بسیار حساس بود. معتقد بود معلم حق ندارد به دانشجو بگوید چه بکند، بلکه باید کار دانشجو را هدایت کند. ابتدا ایدهٔ او را درک و در پرواندنش کمک‌رسانش باشد و سقف آن ایده را بنمایاند. اما در اینجا و در هیچ‌کجای دیگر این شیوه رایج نیست. کمتر معلمی را می‌توان یافت که آنقدر فروتن باشد تا به‌جای تحمیل خود، تنها راهنمای طرح دانشجو شود. (در گفتگو با شروین طاهری و علی گلستانه در مجلهٔ تندیس، ش 345، اسفند سال 1395)