دسته‌ها
آلبرتو کامپو بائسا

آلبرتو کامپو بائسا: معماری بدون نور وجود ندارد، دقیقاً همانطور که موسیقی بدون هوا وجود ندارد

من از واژه‌ی مینیمالیست متنفرم. هدف من این است که مینیمالیست یا پیوریست و بی‌نقص نباشم. نه، نه، نه، من یک گناهکارم و از آن شرمنده نیستم! [می‌خندد] آنچه برای من مهم است این است که پاکیزه، ساده و گاهی حتی واضح باشم. هیچ اشکالی در واضح بودن نیست. چه چیزی می‌تواند واضح‌تر از کار کردن با نور خورشید باشد؟

معماری بدون نور وجود ندارد، دقیقاً همانطور که موسیقی بدون هوا وجود ندارد. به نظرم ساز موسیقایی استعارهٔ خوبی برای یک بناست، چرا که ما در مقام معمار بناهایمان را کوک می‌کنیم، درست مثل نویسندگان که می‌نویسند و بازنویسی می‌کنند تا نوشته‌هایشان واضح‌تر، مشخص‌تر و دقیق‌تر، درست مثل تیغ جراح. ما همگی در حال کوک کردن و تیز کردن ایده‌ها هستیم، در حال تعالی ابعاد، تناسبات، فواصل بین ستون‌ها، انتخاب بین فرم‌های مربع یا مستطیل، {یافتن} چگونگی پنهان کردن اتصال گوشه‌ها و مواردی از این دست هستیم.

شما کوک می‌کنید و کوک می‌کنید تا وقتی که موقعش می‌شود و ساختمان شما باید به کار گرفته شود. معماری چیست؟ به نظر من به نظم درآوردن و وضوح بخشیدن به چیزهاست، به نظم دراوردن یک اتاق، یک خانه، یک شهر است. (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
ریچارد میر

ریچارد مایر: نور طبیعی به اندازهٔ بتن و سنگ مصالح ساختمانی است

نور طبیعی در همهٔ کارهای ما نقشی اساسی دارد و به اندازهٔ بتن و سنگ مصالح ساختمانی است. نور طبیعی می‌تواند فضا را شکل و گذر زمان را نشان دهد. وقتی نور {به فضایی که در آن هستید} وارد می‌شود احساس خوبی به شما دست می‌دهد. لازم نیست که بیرون نشسته باشید تا از آن لذت ببرید.

راه‌های زیادی برای بهره‌برداری از نور وجود دارد. شما می‌توانید آن را افقی یا عمودی {به داخل فضا} وارد کنید. نورگیرهای سقفی و همچنین دیوارهای شیشه‌ای نور را وارد فضا خواهد کرد. (در گفت‌وگو با Lisa Heffernan، منتشر شده در وب‌سایت Long Island Pulse، سال ۲۰۱۶)

دسته‌ها
استن الن

استن الن: استفادهٔ لوکوربوزیه از نور تحت تأثیر سینما بود

یکی از وجوه مهم کار لویی کان حس لایه‌بندی فضایی است؛ «پیچیدن ویرانه‌ها دور بنا»، که اجازه می‌دهد نور مستقیم و غیر مستقیم -همانطور که در میان لفافهٔ ساختمان حرکت می‌کند- بر چندین سطح مختلف فرود آید. لویی کان در یکی از جملات معروفش تصریح می‌کند که «پرتو واحد نور است که تاریکی حقیقی را نمایش می‌دهد». با این حال، نور برای او به خودی خود هدف نبود، بلکه بخشی از پندارهٔ خلق فضاهایی بزرگ‌تر برای گردهم‌آیی مردم بود.

در مورد لوکوربوزیه، مهم‌ترین اصلی که باید در نظر گرفت رابطه با بدن است. معماری لوکوربوزیه باید در حرکت درک شود، در حالی که معماری لویی کان در خلق فضاهای متمرکز و رقص مسیری که به آن مکان می‌رسد ایستاتر است. در مورد لوکوربوزیه، {معماری} بیشتر دربارهٔ مسیر کارگردانی‌شدهٔ بینندهٔ {بنا} است. همین است که رابطهٔ میان نور و معماری را به کار می‌اندازد، چرا که شما ناچارید اطراف آن حجم‌های منحنی راه بروید تا ببینید که نور در حین حرکت شما تغییر می‌کند. من فکر می‌کنم استفادهٔ لوکوربوزیه از نور، {در مقایسه با} استفادهٔ میس یا کان، بیشتر تحت تأثیر سینما بود؛ از طریق ادراک حالت پویای نور و نمایش بیست و چهار فریم در ثانیه که توهم حرکت را ایجاد می‌کند. (در گفتگو با Isabel Concheiro، منتشر شده در نشریهٔ dAP: Digital Architectural Papers، ش ۱۵، سال ۲۰۱۴)