فرض کنیم وقتی یک طرح توسعهٔ شهری یا طرح راهبردی شهری {…} آماده شد باید به سطوح پایینتر برسد و جزئیات بیشتری پیدا کند و بعد برسد به طراحی شهری، برسد به نقشههای اجرایی و سرانجام روی زمین پیاده بشود. اما در این مسیر صدتا گیر و گرفتاری خواهد داشت و هیچوقت به آن آخر آخر نمیرسد. از اول و شروع کار تا وقتی که دست حرفهایهاست یک ذره تمیزتر است. ولی همین که از حرفه درمیآید و میرود به سوی جریان اجرا و سازماندهی، نقش مسئولین و قوانین و فساد و دزدی و کثافتکاری و نادانی و عقبافتادگی و غیره دائم رنگ و شدت بیشتری میگیرد. دست آخر هم هیچ چیزی روی زمین نمینشیند. یعنی این همه برای شهرهای ما طرحهای مختلف تهیه شده است، در مقیاسهای مختلف، مثل طرح جامع، طرح تفصیلی، طرحهای هادی و غیره. ولی شما میبینید در هیچکدام از شهرهای ما هیچ یک از این طرحها اثری روی زمین نگذاشتهاند. در فضا، حتی در معماری هم همینطور.
معماری ما آن مفهومی است که اصطلاحاً من میگویم تبلور فضایی فرهنگ یک جامعه. آن معماری، آن فضا، و آن مفهوم که شما فرهیختگان به آن میگویید معماری، نتیجهٔ مقیاسی از توسعه و مرحلهای از پیشرفت فرهنگی (تکنولوژی موجود در جامعه، روشهای ساخت و ساز، مجموعهٔ حرفهمندان، معماران و طراحان، منابع مالی در دسترس و غیره) است. تبلور فضایی این چنین فرهنگی در شرایط توسعهیافته به گونهای دیگر خواهد بود. در شرایطی که در فرهنگ ما، زمین بازی و سودجویی حاکم است و صاحبان سرمایه، بخش خصوصی بخش دولتی همهشان به دنبال سودجویی هستند، نتیجهاش میشود این فضا.
البته معمار هم در گوشهای از این مجموعه حضور دارد ولی واقعا فقط معمارها نیستند که معماری را خلق میکنند. این فرهنگ است که معماری را خلق میکند. فرهنگ ما مثلاً در دوره صفویه فرهنگ دیگری بوده است، در دوره رضاشاه فرهنگ دیگری شده و الان هم در جمهوری اسلامی شکل دیگری است. الان هم فرهنگ حاکم بر جامعه این فضا را ایجاد میکند. معمارها تنها یک گوشه از کار معماری را میگیرند. معمولاً شما محققین و دانشمندان عادت دارید فوکوس میکنید روی معماران {…}. ولی اینها تنها یک گوشه از بازی را دارند. یک درصد یا حتی فقط یک در هزار این فضاها را آنها خلق کردهاند، تازه با بدبختیها و فشارهایی که زیر این شرایط خاص کشیدهاند. ولی در مجموع معماری شهر تهران را ما معمارها خلق نکردهایم. فرهنگ ما آن را خلق کرده است. (در گفتگو با علی کیافر در سال ۱۳۹۵، منتشر شده در کتاب «آتشگهی در خواب آتشها»)