دسته‌ها
رنزو پیانو

رنتسو پیانو: مرکز پمپیدو را طراحی نکردیم که صرفاً یک چیز متفاوت خلق کرده باشیم؛ این بنا گواه گویای زمانهٔ درحال تغییرش بود

همین حالا ما در حال تکمیل یک بیمارستان کوچک جراحی اطفال در اوگاندا هستیم و معتقدم این بنا حتی انقلابی‌تر از مرکز پمپیدو خواهد بود، چرا که داریم دیوارهای خیلی ضخیم را از خاک می‌سازیم که انرژی خورشید را جذب می‌کند و این بنا بسیار زیبا نیز خواهد بود، موضوعی که برای یک بیمارستان بسیار مهم است. {همچنین} طرح ما برای آکادمی علوم کالیفرنیا در سان‌فرانسیسکو بخاطر استفاده از فن‌آوری‌های پایدارْ انقلابی بود؛ این بنا نخستین بنای عمومی با گواهی پلاتینیوم استاندارد لید در کل کشور بود.

می‌دانید، من به پمپیدو فکر نمی‌کنم. آن چه مرا رو به جلو می‌راند آنچه انجام داده‌ام نیست، بلکه آن چیزی است که هنوز انجام می‌دهم. ما خوش‌شانس بودیم که در زمان درست با یک طرح درست به چالش کشیده شدیم. پمپیدو آن زمان را، زمان تغییر بزرگ را، نمادپردازی کرد. فراموش نکنید که آن بنا فقط چند سال بعد از جنبش دانشجویی ماه مه سال شصت و هشت ساخته شد. و در واقع، کسی گفت که طرح ما برای مرکز پمپیدو تنها شاهد بصری از ماه مه سال شصت و هشت میلادی است.

{…} شما راست می‌گویید {که دیگر نمی‌شود چنین بنایی ساخت}، آن هم در پاریس! مطمئناً نمی‌شود. و صادقانه بگویم که فکر نمی‌کنم فرانسوی‌ها واقعاً درک می‌کردند که چه چیزی نصیبشان خواهد شد. هر زمان که از ما سوالی پرسیده می‌شد ما به فرانسوی می‌گفتیم: «حرفتان را نمی‌فهمیم». [می‌خندد.]

من مطمئنم که چیزهای جدید همچنان می‌تواند رخ دهد. فقط نیازمند یک لحظهٔ خاص هستید. با مقداری شانس و کنجکاوی می‌تواند رخ دهد. همچنین شما باید خطر کنید. اگر فقط ترسیم کنید می‌دانید که به هیچ جا نخواهید رسید. در معماری تغییر یک اصل است. ما مرکز پمپیدو را طراحی نکردیم که صرفاً یک چیز متفاوت خلق کرده باشیم. این بنا از حیث بصری یک گواه گویای زمانهٔ درحال تغییرش بود. (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۱۹)

دسته‌ها
سیروس باور

سیروس باور: معماری علمی است دیالکتیکی که از علوم و هنرهای مختلف نتیجه می‌شود

معماری هر دوره‌ای شاخص تمدن و استخوان‌بندی فرهنگی اجتماعی همان زمان است. در حال حاضر بینش معماری در فرهنگ اجتماعی {کشور ما} چندان پیشرفتی نکرده است که بتوان آن را عاملی برای ارتقاء سطح کیفی معماری دانست.

معماری علمی است دیالکتیکی که از علوم و هنرهای مختلف نتیجه می‌شود. بنابراین برای شناخت آن و وارد عمل معمارانه شدن نیاز به شناخت علوم و هنرهای دیگر هست تا بتوان واقعاً به روند معماری مردمی کمکی کرد. (در گفتگوی منتشر شده در مجلهٔ معماری و شهرسازی، ش ۳۱ و ۳۲، سال ۱۳۷۵)

دسته‌ها
محمد مهدی محمودی

محمد مهدی محمودی: معماری معاصر ما همانند ساعتی است که زمان صحیح را دیگر نشان نمی‌دهد

وقوع انقلاب اسلامی در سال ۵۷ و حدوث جنگ تحمیلی بین سال‌های ۵۹ تا ۶۷ از وقایع مهمی بودند که به سبب رخ‌داد آنها کلیهٔ جنبه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور و به تبع آن معماری و هنر نیز تحت تاثیر قرار گرفت. در عرصهٔ هنر مانند نقاشی، فیلم و موسیقی شاهد بروز نوعی هنر انقلابی، اسطوره‌ای یا حماسی هستیم که آیینهٔ روح زمانهٔ خویش است و سبب خلق آثاری گردید بسیار تاثیرگذار و صریح. {…} متاسفانه در چند سال اخیر رد بسیاری موارد این روند تبدیل گردید به حرکتی که نتیجهٔ آن سبب ایجاد نقاشی‌های تزئینی گران‌قیمت یا فیلم‌ها و موسیقی‌های عوام‌پسند شد.

در عرصهٔ معماری نیز سیر تحولی وجود ندارد و ما شاهد خلأ بزرگی هستیم که در آن هیچ نشانی از پیوند امروز و گذشته نمی‌توان یافت. افرادی با بکارگیری عناصر معماری قدیم ایرانی در کل و یا اجزاء بنا که برای عموم آشناتر است راهی را طی می‌کنند که امن‌تر به نظر می‌رسد و برخی دیگر نیز به نوعی مدرنیسم بسیار متأخر متوسل می‌شوند. بسیاری هم با طرح ساختمان‌های پرتجمل و پرتفنن سعی در جلب سلیقهٔ عموم و بازار و شهر را دارند.

در این میان هستند معماران پیشتازی که به دنبال یافتن راه صحیح با پشتوانهٔ تئوری و تکنولوژی آثاری را خلق و اجرا کنند که متفاوت است. {…} بطور خلاصه معماری یا هر بخش دیگری از هنر اگر با توجه به سه عرصهٔ تاریخ، روحیات انسانی و دنیای متغیر امروز شکل بگیرد، آنچه در خلال این جستجو حاصل می‌گردد تجربه‌ای است در تداوم گذشته اما با تعاریف تازه. جایی از هنرمند بزرگ معاصری نقل شده که هنر به ساعت بسیار ظریف پیچیده‌ای می‌ماند که اگر ندانیم چطور تعمیرش کنیم می‌ایستد، ظاهرش را دارد اما زمان را نشان نمی‌دهد. در معماری نیز اینگونه است، معماری معاصر ما ظاهری همانند ساعت را دارد اما زمان صحیح را دیگر نشان نمی‌دهد. (در مقاله‌ای با عنوان «هنر معماری؛ تئوری، طراحی، ساخت، بهره‌وری» منتشر شده در مجلهٔ معماری و شهرسازی، ش ۸۴، سال ۱۳۸۵)