دسته‌ها
راج روال

راج روال: فناوری باید با شاعرانگی ازدواج کند؛ هیچ راه دیگری نیست

امروز فناوری با سرعت سرسام‌آوری پیش می‌رود. منظورم این است که روش‌های ساخت تغییر خواهد کرد، حتی در هند. ما از این نظر یک مقدار کند عمل می‌کنیم، اما در اروپا هر پنج سال یک جنبش به وجود می‌آید {…}. همه‌ی این جنبش‌ها به اندازه‌ی حدود پنج سال جذابیت دارند و بعد توسط چیز دیگری از رونق می‌افتد.

اما من فکر می‌کنم اگر به این وضعیت به شیوه‌ای منطقی‌تر نگاه کنید، {می‌بینید که} این فناوری است که واقعاً سریع حرکت می‌کند. من با این امر موافقم که فناوری باید با شاعرانگی ازدواج کند؛ هیچ راه دیگری نیست. پس نوعی زیبایی‌شناسی وجود دارد که برگرفته از فناوری است و بر پایه‌ی ارزش‌های ابدی معماری بنا شده است. (در گفت‌وگو با Narendra Dengle در سال ۲۰۰۲، منتشر شده در کتاب Dialogues with Indian Master Architects)

دسته‌ها
بهرام فریور صدری

بهرام فریور صدری: فرهنگ است که معماری را خلق می‌کند، معمارها فقط یک گوشه از کار را می‌گیرند

فرض کنیم وقتی یک طرح توسعهٔ شهری یا طرح راهبردی شهری {…} آماده شد باید به سطوح پایین‌تر برسد و جزئیات بیشتری پیدا کند و بعد برسد به طراحی شهری، برسد به نقشه‌های اجرایی و سرانجام روی زمین پیاده بشود. اما در این مسیر صدتا گیر و گرفتاری خواهد داشت و هیچ‌وقت به آن آخر آخر نمی‌رسد. از اول و شروع کار تا وقتی که دست حرفه‌ای‌هاست یک ذره تمیزتر است. ولی همین که از حرفه درمی‌آید و می‌رود به سوی جریان اجرا و سازماندهی، نقش مسئولین و قوانین و فساد و دزدی و کثافتکاری و نادانی و عقب‌افتادگی و غیره دائم رنگ و شدت بیشتری می‌گیرد. دست آخر هم هیچ چیزی روی زمین نمی‌نشیند. یعنی این همه برای شهرهای ما طرح‌های مختلف تهیه شده است، در مقیاس‌های مختلف، مثل طرح جامع، طرح تفصیلی، طرح‌های هادی و غیره. ولی شما می‌بینید در هیچ‌کدام از شهرهای ما هیچ یک از این طرح‌ها اثری روی زمین نگذاشته‌اند. در فضا، حتی در معماری هم همین‌طور.

معماری ما آن مفهومی است که اصطلاحاً من می‌گویم تبلور فضایی فرهنگ یک جامعه. آن معماری، آن فضا، و آن مفهوم که شما فرهیختگان به آن می‌گویید معماری، نتیجهٔ مقیاسی از توسعه و مرحله‌ای از پیشرفت فرهنگی (تکنولوژی موجود در جامعه، روش‌های ساخت و ساز، مجموعهٔ حرفه‌مندان، معماران و طراحان، منابع مالی در دسترس و غیره) است. تبلور فضایی این چنین فرهنگی در شرایط توسعه‌یافته به گونه‌ای دیگر خواهد بود. در شرایطی که در فرهنگ ما، زمین بازی و سودجویی حاکم است و صاحبان سرمایه، بخش خصوصی بخش دولتی همه‌شان به دنبال سودجویی هستند، نتیجه‌اش می‌شود این فضا.

البته معمار هم در گوشه‌ای از این مجموعه حضور دارد ولی واقعا فقط معمارها نیستند که معماری را خلق می‌کنند. این فرهنگ است که معماری را خلق می‌کند. فرهنگ ما مثلاً در دوره صفویه فرهنگ دیگری بوده است، در دوره رضاشاه فرهنگ دیگری شده و الان هم در جمهوری اسلامی شکل دیگری است. الان هم فرهنگ حاکم بر جامعه این فضا را ایجاد می‌کند. معمارها تنها یک گوشه از کار معماری را می‌گیرند. معمولاً شما محققین و دانشمندان عادت دارید فوکوس می‌کنید روی معماران {…}. ولی اینها تنها یک گوشه از بازی را دارند. یک درصد یا حتی فقط یک در هزار این فضاها را آنها خلق کرده‌اند، تازه با بدبختی‌ها و فشارهایی که زیر این شرایط خاص کشیده‌اند. ولی در مجموع معماری شهر تهران را ما معمارها خلق نکرده‌ایم. فرهنگ ما آن را خلق کرده است. (در گفتگو با علی کیافر در سال ۱۳۹۵، منتشر شده در کتاب «آتشگهی در خواب آتش‌ها»)

دسته‌ها
پائولو مندز دا روشا

پائولو مندز دا روشا: معماری همچون سخنرانی است؛ سامان دادن واژه‌هاست که در آن اهمیت دارد نه خلق واژهٔ جدید

این روزها بر بهترین تکنیک‌های ساخت و ساز این عقیده سایه افکنده است که برای خلق معماری تازه به ساخت‌مایه‌ها یا متریال‌های تازه نیاز است. اما همیشه اینطوری نیست. اگر شما بخواهید چیزی که به هیچ‌وجه سابقه نداشته خلق کنید، برای مثال تصور کنید می‌خواهید معماری تازه‌ای را برای سیاره‌ای دیگر توسعه دهید، بدیهی است که نیازمند فن‌آوری‌های رایانه‌ای جدید، {دانش} و مواد مربوط به استخراج و عمل‌آوری فلزات، آلیاژها و چیزهایی از این قبیل هستید. اما ایدهٔ ساخت شهرکی تازه یا ایدهٔ حل مشکلاتی که همهٔ ما رؤیای پیدا کردن پاسخشان را داریم، مثلاً تهیهٔ خانهٔ مناسب برای همهٔ مردم، و سایر ایده‌هایی این‌چنینی نیازی به {خلق} تکنیک‌های جدید ندارد، بلکه نیاز است تکنیک‌های معمول موجود به بهترین شکل مورد استفاده قرار گیرد.

معماری همچون سخنرانی است؛ آنچه در آن مهم است سامان دادن {درست} واژه‌هاست، {نه خلق واژهٔ تازه}. در معماری، تکنیک یا روش ساخت به معنای به کاربردن مواد و متریال‌های غیر معمول نیست، تکنیک صرفاً بر تکنیک دلالت می‌کند. (در گفت‌وگو با Ruth Verde Zein، منتشر شده در مجلهٔ BOMB، سال ۲۰۰۸)

دسته‌ها
فرانک لوید رایت

فرانک لوید رایت: هر بنای راستین کیفیتی دارد برگرفته از روح معمار آن و درک او از هماهنگی و تناسب

بدیهی است که منطق در پلان نمی‌تواند وجود داشته باشد مگر آنکه حاصل مقیاس و مصالح و روش ساختمان باشد. اما اگر تمام اینها هم درست و با هم جمع بیایند، باز در هر حرکتی که انجام می‌گیرد معادلهٔ انسانی است که مهم است و دخالت دارد. معمار تمامی درک خود را از کل در درون این معادله می‌تند. حرفش را می‌زند و آنچه دوست دارد برجسته‌تر نشان می‌دهد.

مهم نیست که منطق او از لحاظ تکنیکی تا چه حد به مقیاس و مصالح و روش او وفادار مانده است، در ورای همهٔ اینها و در فضایی که از ارکستراسیون آنها خلق شده، سبک جولان می‌دهد. کیفیتی که تعریف‌شدنی نیست. سبکی زاده از فرمی که خود انسان آن را دیده است. و در عین حال که این سبک از همهٔ آن موضوعات مهم مقیاس و مصالح و روش ساختمان با آدمی سخن می‌گوید، احساسی از وقار و زیبایی و آرامش و شادی و قدرت و جدیت و ظرافت و نظم، همچون نوای موسیقی استادان در انسان ایجاد می‌کند، درست مثل موسیقی. معمولأ وقت کار این نوا به گوشتان می‌رسد، اما همیشه هم اینطور نیست.

پس هر بنای راستین کیفیتی دارد برگرفته از روح یک انسان و درک او از هماهنگی و «تناسب»- که خود گونه‌ای دیگر از هماهنگی است- و به درجات مختلف در فرآیند کار انسان جایزالخطا مشهود است. و حاصل کار او با شکوه تمام، در تعلق تام به مکان خود، قد برمی‌افرازد و چون کار خوب انجام گرفته است، تا زمانی که سیر وقایع انسانی یا جهل ارادی انسان بنای او را نابود نکند، این پیام را به شیوه‌ای کاملاً طبیعی در روح بیننده می‌دمد. (در مقالهٔ منطق پلان، سال ۱۹۲۸، ترجمهٔ فرزانه طاهری، منتشر شده در مجلهٔ آبادی، ش ۳، سال ۱۳۷۰)

دسته‌ها
اسکار نیمایر

اسکار نیمایر: اجازه ندهید که ملاحظات فنی معماری بر اکتشافات خلاقانه‌تان تأثیر منفی بگذارد

توصیهٔ من به آنهایی که می‌خواهند معمار شوند این است که هیچ‌گاه اجازه ندهند که ملاحظات فنی معماری باعث تضعیف قدرت کشف و شهود نوآورانه‌شان شود یا آن را تحت تاثیر منفی قرار دهد. همچنین هیچ‌گاه اهمیت مطالعه را دست کم نگیرند. بر معماران واجب است که مطالعه کنند، علی‌الخصوص در موضوعات مرتبط با حرفهٔ معماری. (در گفتگو با وب‌سایت Archdaily، سال 2011)

دسته‌ها
نادر خلیلی

نادر خلیلی: مقایسهٔ طاق و گنبد با سقف‌های تیرآهن و مسطح همانند مقایسهٔ قالی کرمان با موکت ماشینی است

متخصصین ما و مردم عادی که تقریباً همگی با فضاهای انسانی و زیبای طاق و گنبد غریبه شده‌اند اگر دوباره این فضاها را لمس کنند دلباختهٔ آنها خواهند شد. مقایسهٔ طاق و گنبد با سقف‌های تیرآهن و مسطح همانند مقایسهٔ بافتن و داشتن قالی کرمان و موکت ماشینی است. مردم عادی و حتی مهندسین به خاطر تجربه نداشتن در این فضاها و یا ساختن آنها خودشان را نسبت به آنها غریبه می‌دانند و مطابق روند روز آنچه که آسانتر به دست می‌آید را دنبال می‌کنند.

بنده شخصاً فکر می‌کنم که اگر ارزش نهادی این فرم‌ها دوباره شناخته شود و به طور همگانی در کشورمان مصرف شود ایران می‌تواند ارمغان باارزشی به مردم خود و به مردم جهان سوم جهت تامین اسکان هدیه کند. زیرا سرزمین ما نه تنها مهد آفرینش آنها بوده است بلکه از هر کجای دنیا بیشتر در کاربرد آنها تجربه و ابتکارات تاریخی دارد. امروزه که جهان غرب با نیروی هرچه بیشتر کوشش می‌کند از انرژی‌های طبیعی مانند آفتاب و باد بناها را خودکفا کنند، جای تعجب نیست که فرم‌های طاق و گنبد نیز هرچه بیشتر در معماری غرب با دید جدیدی وارد میدان می‌شود. (در گفتگو با مجلهٔ معماری و شهرسازی، سال 1369)

دسته‌ها
فرشید موسوی

فرشید موسوی: معمار تنها متخصصی است که باید بین دیگر متخصصان درگیر در یک پروژه پل بزند

هرچه یک پروژه از حیث ارتباط با حوزه‌های دیگر دانش پیچیده‌تر باشد، متخصصان بیشتری درگیر آن می‌شوند. بر خلاف نظر کسانی که نقش معمار را کمرنگ می‌بینند، شما می‌بینید که در اینگونه پروژه‌ها حضور معمار بیش از سایر مواقع ضروری است. زیرا معمار تنها متخصصی است که باید ارتباط جانبی را در بین همهٔ دیگر متخصصان برقرار کند. قرار نیست تخصص همهٔ همکاران حرفه‌ای در یک پروژه روی هم تلنبار شود، بلکه همهٔ این متخصصان گرد هم آمده‌اند تا در کنار یکدیگر کار کنند و همکاری‌شان سبب ارزش افزوده شود.  (در گفتگو با مجلهٔ The Architectural Review، سال 2014)

دسته‌ها
لوکوربوزیه

لوکوربوزیه: معماران باید بر امور سازه و ساخت مسلط باشند

تقریبا هر دورهٔ معماری با امر پژوهش در زمینهٔ ساخت ارتباط داشته است. نتیجه‌ای که اغلب از آن گرفته شده این بوده است که معماری امر ساختن است. این برداشت می‌تواند از آنجا ناشی شود که معماران عمدتا بر روی مسائل ساختِ زمانِ آن دوره متمرکز می‌شده‌اند و این امر دلیلی برای اختلاط چیزهای متفاوت نیست. کاملا منطقی است که معمار باید همان قدر در امر ساخت دست داشته باشد که متفکری در دستور زبان دارد. ساختن بسیار دشوارتر است و در قیاس با دستور زبان علم پیچیده‌ای به شمار می‌آید. بخش عمده‌ای از تلاش حرفه‌ای معمار روی این امر متمرکز است، اما او نباید وقت خود را در این باره به هدر دهد. (در کتاب به سوی معماری جدید، سال 1923)

دسته‌ها
موشه سفدی

موشه سفدی: در ساختمان‌های بومی روش‌های طرح و ساختمان به صورت جزئی از فرهنگ تکامل پیدا می‌کنند

در ساختمان بومی در یک سرزمین بومی، روش‌های طرح و ساختمان همراه با زمان و به صورت جزئی از فرهنگ عمومی آن سرزمین تکامل پیدا می‌کنند تا به نحو کاملی جوابگوی نیازهای اجتماعی، تکنیکی، اقلیمی و دیگر نیازهای مردم آن سرزمین باشند. از این رهگذر روش‌های ساختمان و شکل‌های ساختمانی‌ای زاییده می‌شوند که گویای حقیقت منظور و هدف و مناسب‌ترین روش کاربرد مصالح موجود برای ساختن پناهگاهی هستند و نیازهای اقلیمی، روش‌های زندگی، مشکلات کلی اجتماعی، مسئلهٔ هماهنگی با وضع طبیعی زمین و آسایش روحی ساکنانش را نیز جوابگو هستند. در این روش، تراس‌ها برای ساختن فضاهای خارجی، دیوارها برای ایجاد فضاهای خلوت خصوصی و بافت هندسی گنبدها و طاق‌ها و خرپاها برای در بر گرفتن فضاهای راحت و مجموعهٔ پنجره‌ها برای راه دادن به نورهای ملایم، پره‌های بادگیر به منظور خنک کردن، سایه‌بان‌ها برای سایه‌ها و فرورفتگی‌های فضاهای داخلی برای استفاده به عنوان انبار آفریده می‌شوند. (در مقالهٔ «به سوی محیط بومی جهانی برای زندگی امروز»، مجلهٔ هنر و معماری، سال 1974)