دسته‌ها
وینی ماس

وینی ماس: امیدوارم معماران جوان از طریق انتقاد و تدارک دلیل برای آن ما معماران نسل قبل را نابود کنند

دو چیز هست که امیدوارم معماران نسل بعد انجام دهند. یکی این که سراپا کنجکاوی باشند و دوم این که از طریق منتقد بودن و تدارک دیدن دلایلی برای آن ما {معماران نسل پیش از خود} را به سرعت نابود کنند، همانطور که ما این کار را برای معماران نسل پیش از خود انجام دادیم. شاید هر نسل متمایل است که این کار را انجام دهد. امیدوارم این کار به طرزی ژرف و هوشمندانه و به طریقی جذاب انجام شود.

وقتی به گذشته فکر می‌کنم، می‌بینم عاشق روشنفکری معماری امریکای جنوبی بوده‌ام و همین مرا به کنکاشی برای پاسخ به آن واداشته بود؛ نه به روشی مشابه، بلکه به روشی فرمی و فضایی. و این همان چیزی است که به نظر من وضعیت یک معمار را مشخص می‌کند. البته همزمان با بالا رفتن سن و سالم امیدوارم که این سطح از اندیشه و این مرحله از رویکرد فکری برای نسل بعد جذاب باقی بماند و امید دارم از آن اقتباس کنند. (در گفت‌وگوی منتشر شده در وب‌سایت designboom، سال ۲۰۱۰)

دسته‌ها
بهرام شیردل

بهرام شیردل: نمی‌فهمم معماران در ایران چه‌کار می‌کنند، وقتی هیچ‌کدام از تقاضاهای جامعه را نمی‌توانند جواب دهند

در ایران حدود صد و بیست سال، یعنی از زمان مشروطه، وقتی به معماری معاصر ایران نگاه می‌کنیم می‌بینیم که رویکرد معماری معاصر ایران یک رویکرد صوری و تصویری بوده است. حالا برخی دوست دارند که این تصویر به اصطلاح از غرب بیاید بعضی‌ها دوست دارند این تصویراز معماری اسلامی بیاید. در معماری این صد و بیست سال رویکرد یک رویکرد صوری است، یک رویکرد ساختاری نیست. ما در آن زمان یک ساختار معماری را که همان سنت معماری بود کنار گذاشتیم و آن را با یک معماری صوری که از غرب آمد جایگزین کردیم. در صورتی که ما در کشور و در تمدنی هستیم که تا قبل از این صد و بیست سال معماری‌اش همیشه ساختاری بوده و ساختار کامل و جامعی داشته. حتی صادر هم کرده، قرن‌ها و قرن‌ها ایران صادر کننده معماری در سراسر جهان بوده؛ نمونه‌اش هم در هندوستان هست هم در خود آمریکا.

{…} من فکر می‌کنم آن ساختار باید تداوم پیدا می‌کرد و همینطور تحول هم پیدا می‌کرد. من کاری که دارم می‌کنم این است که سعی می‌کنم آن ساختار ادامه پیدا کند و متحول هم بشود. من معماری هستم که ساختار معماری هر دو طرف را می‌دانم. بعد از آن گسست ما دیگر معماری نداریم. مثلا فرودگاه جوابگوی این جمعیت نیست. به همین ترتیب معماری مسکن هم نمی‌تواند پاسخگو باشد. در جامعه یک تقاضای مسکن وجود دارد که این تقاضا فقط اقتصادی نیست اجتماعی هم هست و راهکارش معماری است نه چیز دیگری. من نمی‌فهمم معماران در ایران صد و بیست سال است چه‌کار می‌کنند، وقتی که هیچکدام از تقاضاهای جامعه را نمی‌توانند جواب بدهند؛ می‌خواهد مسکن باشد، فرودگاه باشد، بیمارستان باشد یا مقر حکومت باشد. مقر حکومت ایران کجاست؟ کاخ سفید ایران کجاست؟ مابه‌ازای فضایی ندارد. این معماران هستند که مردود شده‌اند برای اینکه نتوانستند مابه‌ازای فضایی هیچکدام از این فعالیت‌ها را جواب بدهند‌. (در گفتگو با کوروش رفیعی، منتشر شده در مجلهٔ معماری و ساختمان، ش ۴۶، سال ۱۳۹۵)