من بیشتر به کارفرماها میگویم که برای بحث سازه و تأسیسات به نسبت معماری اولویت بگذارند و در این قسمت، خست به خرج ندهند تا ساختمان سالم بماند. ما که «زیبای بیمار» نمیخواهیم. بحث سلامتی ساختمان اولویت دارد به زیبایی. (گفتگو با مجلهٔ معمار، 1393)
برچسب: رویکرد طراحی
رویکرد طراحی: در این صفحه سخن معماران راجع به رویکرد طراحی قرار گرفته است. برای مشاهدهٔ دستهبندیهای بیشتر به صفحهٔ اصلی وبسایت گفتار معمار سر بزنید.
من آدمي هستم که دوست دارم کاغذ بگذارم جلو رويم و معماري کنم، فکر کنم و ايده بپرورانم. هنوز به دست معمار عقيده دارم و اينکه با اين دست چه مي تواند طراحي کند، بسازد و خلق کند. به مهارتي که از دست مي آيد، اعتقاد دارم اما به صورت ناخواسته و غيررسمي و حتي تعارفي، من ليدر معماري ايران هستم. اگرچه معماري کشور سازماني ندارد! بايد اين طور بگويم من ليدر معماري ايران هستم اما در سايه. خيلي از معماراني که من را قبول دارند و من را استاد خطاب مي کنند، اگرچه در دانشگاهي تدريس نمي کنم ناخواسته اين عنوان را به من مي دهند. (گفتگو با روزنامهٔ شرق، 1395)
مردم تلاش میکنند که بگویند نام من در معماری یک برند است، اما خودم اینطور فکر نمیکنم. فکر نمیکنم خودم را تکرار کرده باشم. من مکررا از فلز استفاده میکنم، اما در ساختمانهای غیر تکراری. شما نمیتوانید از امضای خود فرار کنید. میس وندرروهه هم که یکی از بزرگترین معماران قرن بیستم بود بینهایت خود را تکرار کرد. اگر چیزی خوب است، تکرار آن هم خوب است. (گفتگو با فایننشال تایمز، 2013)
معنی اثر معماری مانند معانی آثار هنری دیگر مثل نقاشی آبستره یا قطعهٔ موسیقی در خودش مستتر است و همان است که هست. کار معماری یک هنر کاربردی است. درست است که میگوییم فرم تابع عملکرد است، اما برای یک عملکرد و برنامهٔ فیزیکی همانطور که در مسابقات میبینیم راه حلهای مختلفی هست. پس اینکه فرم از عملکرد تبعیت میکند حرف درستی است، اما معنایش این نیست که عملکرد فرم را ایجاد میکند. این معمار است که فرم را ایجاد میکند. (مجلهٔ معمار، ش 28، سال 1383)
هنگام طراحی باید توجه داشت که ما از معماری چه میخواهیم. جز ایجاد فضای بهتر، شادتر و اجتماعی خوشبینانهتر برای مردم به صورت عام؟ در زمانهای مانند امروز، معماری وسیلهای برای مال اندوزی و تجارت بازار شده و دیگر نقش اساسی خود را که همان امکان بهتر زندگی کردن باشد از دست داده است. بنا بر این در چنین فضایی با چنین سردرگمیای که آینده را تاریک مینمایاند من در کارهایم کوشیدهام که به فضاهای جدیدی که منعکس کردن فرم و شکلی از محتوا باشد بپردازم. سعی کردهام که معماری را از حالت مکعبهای عظیم و حجیم و یکنواخت خارج و حجمهای خالی شده در مکعب عظیم را به یک فضای قابل زیست و مکمل فضاهای خصوصی تبدیل کنم که مانند گلخانه، نارنجستان یا یک آلاچیق بزرگ کار کند تا فضای سبز و با طراوت در ارتفاعات بنا وجود داشته باشد. (مجلهٔ معمار، ش 27، 1383)
من اصولا پی به وجود آوردن پلاستیک جدید نیستم. البته نمیگویم اشخاص دیگر هم نباشند. ممکن است برخی آرشیتکتها پی خلق فضاهای جدید باشند. و این را هم منکر نمیشوم که وقتی روی یک مجموعه و یا ساختمان کار میکنم فضا برای من خیلی مهم است. من فضا را از نظر هندسی نگاه نمیکنم. از نظر فضایی نگاه نمیکنم. بلکه از نظر فعالیت انسانی به آن نگاه میکنم. مثلا میگویم این بابائی که نشسته کنار این پنجره میخواهد 100 متر نگاه کند و چون آن طرف یک عمارت کثیفی هست من 6 تا درخت میگذارم که این را ببندم از جلوی چشمش. و یا میخواهم شب که تاریک میشود ستارهها را روی آسمان ببیند. پس این به من فضا میدهد. (مجلهٔ معمار، ش ۲)
کامپیوتر نمیتواند به خودی خود طراحی کند. مغز شما باید مدام فکر کند، تصویر را ببیند و تصمیم بگیرد که به چه دلیلی کاری را انجام میدهد یا چیزی را انتخاب میکند. (مجلهٔ شارستان، ش 30 و 31)
گفتگو در باب معماری ممکن است در ابتدای امر به اندازهٔ طراحی مهم و حیاتی جلوه نکند، اما هرکس که اندکی دست به کار معماری باشد یا بخواهد اثری را درک کند یا حتی برای خودش ترجیحی قائل شود و اثری را خوب به شمار آورد یا بد، زود درمییابد که گفتگو در باب معماری بسیار اهمیت دارد. (مجله معمار، ش 23)