دسته‌ها
رنزو پیانو

رنتسو پیانو: بناها همچون فرزندان معماران‌اند؛ ما مشتاقیم که فرزندانمان خوشحال باشند و خدا را شکر بیشتر بناهای من زندگی‌ای شاد داشته‌اند

بناها همچون فرزندان {معماران} هستند؛ شما {هم مثل هر پدر و مادری} بسیار مشتاقید که بچه‌هایتان خوشحال باشند. برخی از آنها زندگی‌ای شاد دارند و برخی از آنها ندارند، و در حالت دوم رنج می‌برید.

خدا را شکر بیشتر بناهای من زندگی‌ای شاد داشته‌اند؛ برخی اوقات زندگی سختی {برای یک بنا} در پیش است، اما یک زندگی مدنی زندگی خوبی است، چرا که دارید مکانی برای مردم ایجاد می‌کنید.

و نخستین چیزی که برای حقیقتاً خوشحال بودن نیاز دارید این است که دوست داشته شوید؛ این که پذیرفته شوید، حتی اگر رسیدن به آن زمان طولانی‌ای را طلب کند. {داستان بناها هم همین است.} (در گفت‌وگو با Jackie Daly، منتشر شده در وب‌سایت Financial Times، سال ۲۰۲۱)

دسته‌ها
کریستیان دپورتزآمپارک

کریستیان دوپورتزامپارک: هیچ‌کس جز یک معمار می‌تواند مشکلات شهر معاصر را حل کند

در سال ۱۹۶۶ یک سال را در نیویورک به سر بردم. آنجا درگیر زندگی هنرمندانه، از جمله اشتغال به نقاشی، موسیقی، تئاتر، مطالعه بودم و به این می‌اندیشیدم که نقاش یا نویسنده شوم. آن موقع می‌خواستم بسیاری از امکانات و احتمالات را بسنجم و تجربه کنم. قرار بود در یک دفتر معماری کار کنم، پل رودولف و ادوارد لارابی بارنز را ببینم، اما در عوض کار کردن در مقام متصدی یک میخانه در خیابان پنجاه و هفتم را انتخاب کردم، چرا که می‌توانستم پول بیشتری نسبت به یک نقشه‌کش در دفتر معماری دربیاورم و از دیدن افراد و بودن در شهر لذت ببرم. دیگر از این که بخواهم معمار شوم دست کشیده بودم، اما علاقه به معماری در من به‌خاطر علاقه به سیاست و جامعه‌شناسی، و دلواپسی‌ام برای مردمی که در محله‌های شلوغ و آپارتمان‌های ترسناکشان زندگی شادی نداشتند دوباره شعله‌ور شد و {از آن زمان تا امروز} هیچ‌گاه از درک فضا به مثابه یک واسطهٔ هنری دست نکشیدم. من فهمیدم که هیچ‌کس جز یک معمار نمی‌تواند مشکلات شهر معاصر را حل کند. (در گفتگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت ArchDaily، سال 2017)