من شهرسازی را از گرایشهای رشتهٔ معماری میدانم؛ البته شهرسازی دانش جدیدی است که آن را به برنامهریزی شهری و طراحی شهری تقسیم میکنند. من در این بحث اشاره به طراحی شهری دارم در هر مقیاس، این رشته ابتدا در دانشکدهٔ هنرهای زیبا دانشگاه تهران آغاز شد و تمامی صاحبنامان آن فارغالتحصیلان رشتهٔ معماری بودهاند.
به عبارتی فارغالتحصیلان رشتهٔ معماری گروهی به کار معماری مشغول شدهاند و عدهای از طریق استخدام در سازمانهای دولتی به دنبال شهرسازی رفتند. طبیعی است که گروهی که کارمند سازمانهای دولتی بودهاند به تدریج به بوروکراتهایی تبدیل شدند که در حوزهٔ معماری فرصت تمرین معماری خلاقانه نیافتند و در نتیجه توانایی طراحی آنها محدود باقی ماند. این گروه در عرصهٔ رقابت با معماران حرفهای و اظهار وجود آرامآرام به سیستم آموزش پناه بردند، چون نظام آموزشی نیز به جهت خالی شدن آن از معماران خلاق و حرفهای نیاز به بسط و توسعه نظریهپردازی داشت.
نتیجهٔ این پیوند فربه شدن تئوری و کاهش تدریجی واحدهای طراحی از برنامههای آموزشی شد. توصیهٔ من این است که دوستان شهرساز باید از فرصت استفاده کنند و به تمرین معماری بپردازند. (در گفتوگو با فریار جواهریان، منتشر شده در مجلهٔ معماری و ساختمان، ش ۳۹، تابستان ۱۳۹۳)