چون من معمارم، آدمی خوشبین هستم. ساختن {یک بنا} یعنی ساختن {و مقاومت کردن} در برابر سکون و در برابر چیزهایی که شما را پس میزند؛ مقررات، کمیسیونها، عرصههای آزاد. ساختن یک بنای مزخرف واقعاً دشوار است، ساختن یک بنای خوب فقط کمی دشوارتر است. تمایل {ما آدمها} به این است که در برابر چیزهایی که در کار مخالفت با ماست به سادگی رضایت دهیم. {اما} یک تعریف مفید از معماریِ خوب برابر است با توانایی نه گفتن و همچنان ساختن. این جمله متناقض به نظر میرسد، اما واقعاً نه گفتن مهم است.
همانطور که بروس گراهام به من گفت «معماری کار آدمهای بزدل نیست». و واقعاً همینطور است. معماری کار آدمهای مستحکم است. اگر قرار است یک معمار واقعی باشید، ناچار هستید که واقعا چیزهایی بسازید و آنها را بر اساس بیشترین توانایی خویش بسازید. بهترین بنایی که میتوانید بسازید دشوارترین {بنای ساخته شده به دست شما} خواهد بود، چراکه همهچیز {همچون مانع} در برابر شما ایستادگی خواهد کرد. (در گفتوگو با Brandon Biederman و دیگران در سال ۲۰۱۲، منتشر شده در مجلهٔ Fresh Meat، شمارهٔ ۶، سال ۲۰۱۳، به نقل از وبسایت MAS Context)