دسته‌ها
یوجین تسوی

یوجین تسوی: ساختمان‌ها دارند ما را می‌کشند و معماران از اعتراف به این امر امتناع می‌ورزند؛ این جنایت است

ما معماران با نساختن بناهایی که بتوانند در برابر سونامی، زلزله، سیل، آتش‌سوزی، طوفان و گردباد مقاومت کنند، دررسیدگی به بلایای طبیعی شکست خورده‌ایم. ما در زمینهٔ رسیدگی به آلودگی‌هایی که از طریق مصالح ساختمانی همچون فولاد، بتن، سلول‌های خورشیدی و شیشه ایجاد می‌شود شکست خورده‌ایم، بگذریم از سیستم‌های الکتریکی و مکانیکی گرمایش و سرمایش و تهویهٔ مطبوع. ساختمان‌های ما دارند ما را می‌کشند و ما آن را نمی‌بینیم، و معماران از اعتراف به این امر امتناع می‌ورزند، که این جنایت است.

{…} حقیقت این است که سیارهٔ ما در حال مرگ است، و این تقصیر ماست. معماران مسئول چهل و پنج درصد از کل آلودگی‌های سیارهٔ زمین هستند. ساختمان‌ها تلهٔ مرگ هستند. نه فقط معماران، بلکه مدارس معماری سرتاسر جهان مقصرند. شیوهٔ ساخت بناها از دههٔ ۱۸۶۰ تا به امروز تغییر نکرده و این دسیسه از سوی مدارس معماری ما سرچشمه می‌گیرد.

مدارس معماری این نگرش را رواج می‌دهند که کاری از دست معماران -برای خلق سازه‌هایی که نیروهای مخرب بلایای طبیعی را خنثی کند یا سیستم‌های مکانیکی آلوده‌کننده را بهبود ببخشد یا از بین ببرد- برنمی‌آید. شیوه‌های بهتری برای خلق سازه وجود دارد تا ساختمان‌هایی ایجاد شود که سبک‌تر و مستحکم‌تر باشد. راه ساده‌تری وجود دارد. ما باید آن را بیابیم. ما باید باور داشته باشیم که پاسخی وجود دارد. جایگزین‌هایی وجود دارد. (در گفت‌وگو با Nolan Boomer، منتشر شده در مجلهٔ PIN-UP، شمارهٔ ۳۱، سال ۲۰۲۱)

دسته‌ها
ژاک هرتزوگ

ژاک هرتزوگ: بر عهدهٔ ما معماران است که تغییری ایجاد کنیم؛ چون ممکن است عناصر لازم برای تغییرِ ممکن را کمی زودتر از دیگران بازشناسیم

مباحث مرتبط با پایداری، منابع و انرژی امروزه ورد زبان هر کسی است. ما نیز با پرسش‌هایی دربارهٔ شهر بدون کربن‌دی‌اکسید درگیریم و از خود می‌پرسیم که معماری قادر است چه کاری برای کمک {به این وضعیت} انجام دهد. به جای بازسازی ریشه‌ای شهرها، محتمل است که شاهد ابداعاتی خواهیم بود همچون سلول‌های خورشیدی که می‌توانید آنها را منطبق با موقعیت خورشید تنظیم کنید تا انرژی بیشتری جمع‌آوری کنید. اما شاید به موازات اینها پیشرفت‌های بنیادین‌تری رخ دهد، جایی که بخش‌هایی از شهر ما چشم‌اندازهایی از قرن بیست و یکم را تحقق بخشند. اگر نظر مرا بخواهید، این امر تنها از طریق زیرساخت‌ها ممکن است.

تغییرات بنیادین فقط از طریق اموری که باید به شیوهٔ سخت بیاموزیم سر می‌رسد. ما همین امر را در بحث راجع به نیروگاه‌های هسته‌ای می‌بینیم: ما پیش از این نیز می‌دانستیم که امکان ندارد {انرژی مورد نیاز} دنیا را از طریق انرژی هسته‌ای تأمین کنیم، حتی پیش از فاجعهٔ رخ داده در ژاپن، چرا که دفع دائمی {زباله‌های} آن برای هزاران سال قابل تضمین نیست.

اما تغییری در اندیشه فقط زمانی رخ می‌دهد که چاقویی روی گلوی شما باشد و نیمی از گلویتان بریده شده باشد. آنگاه است که شما واکنشی از سر ترس خواهید داشت. رسم دنیا و سرشت انسان همین است: بیشتر واکنشگر است تا کنشگر. و به همین خاطر است که شهرهای ما به این شکل هستند؛ چون فشار به اندازهٔ کافی زیاد نیست تا چیزی را تغییر دهد.

اما این بر عهدهٔ ما معماران است که بکوشیم و تغییری ایجاد کنیم، چون ممکن است آنچه را که دیگران هنوز ندیده‌اند -یعنی عناصر لازم برای تغییرات ممکن را- کمی زودتر بازشناسیم. با این حال ما دستورالعملی هم که بتوان آن را بی‌درنگ تشخیص داد در دست نداریم. (در گفتگو با Hubertus Adam و J. Christoph Bürkle، منتشر شده در وب‌سایت ژورنال Places، در سال ۲۰۱۲)