دسته‌ها
فرشید موسوی

فرشید موسوی: معماری همچون قایق راندن بر دریایی ناشناخته است

هیجان‌انگیزترین پروژهٔ {حال حاضر} ما مرکز اسماعیلی در هیوستون است. این پروژه بسیار ویژه است، چون مرکزی اجتماعی است و برای کسب سود مادی انجام نشده است. کارفرمای این پروژه، آقاخان، از حامیان معماری است که اعتقاد دارد معماری خوب کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد، یا {حتی} با آن مترادف است. او معتقد است که معماری می‌تواند الهام‌بخش باشد و به منزلهٔ راهی برای گرد هم آوردن مردم اهمیت دارد. بنابراین اگر ما کارمان را درست انجام ندهیم تقصیرش بر عهدهٔ خود ماست، {نه کارفرما}!

البته که ساخت بناها زمان‌بر است و عوامل بسیاری غیر از تصمیمات معمار یا کارفرما در کار است. معماری همچون قایق راندن بر دریایی ناشناخته است. چه کسی فکرش را می‌کرد که در اوکراین ناگهان جنگ دربگیرد، یا مصالحی که ما از پیش بر اساس آنها طراحی کرده بودیم دیگر در دسترس نباشد؟ با این حال این پروژه فرصتی شگفت‌انگیز است. کار بر روی آن فوق‌العاده است و همین حالا در حال ساخت است و سرمان حسابی شلوغ است. (در گفت‌وگو با Izzy Kornblatt، منتشر شده در وب‌سایت Architectural Record، سال ۲۰۲۲)

دسته‌ها
ریچارد راجرز

ریچارد راجرز: مسائل زیست‌محیطی و اجتماعی درهم‌تنیده‌اند؛ بی‌عدالتی اجتماعی ظرفیت یک شهر را برای پایداری زیست‌محیطی تضعیف می‌کند

شهرها در حال ایجاد نوع فجیعی از ناپایداری اجتماعی هستند که موجب زوال بیشتر محیط زیست می‌شود. به رغم افزایش جهانی ثروت که سرعت آن بسیار بیشتر از افزایش جمعیت است، {وضعیت} فقرای دنیا از حیث تعداد آنها و از حیث {شدت} فقر در حال وخیم‌تر شدن است. بسیاری از این مردم فقیر در کثیف‌ترین محیط‌ها زندگی می‌کنند و در معرض منتها درجات فقر محیطی هستند و چرخهٔ فرسایش و آلودگی را تداوم می‌بخشند.

قرار است که شهرها بخش بزرگ و بزرگ‌تری از مردم فقیر دنیا را در خود جا بدهند. نباید تعجب‌آور باشد که جوامع و شهرهایی که فاقد برابری‌های اولیه هستند از محرومیت‌های شدید اجتماعی رنج می‌برند و آسیب‌های زیست‌محیطی بزرگ‌تری ایجاد می‌کنند. مسائل زیست‌محیطی و اجتماعی در هم تنیده‌اند.

فقر، بیکاری، بیماری، تحصیلات ضعیف -به طور خلاصه بی‌عدالتی اجتماعی در هر شکل آن- ظرفیت یک شهر را برای پایداری زیست‌محیطی تضعیف می‌کند. شهرهایی که تجربهٔ جنگ‌های داخلی دارند مثل بیروت، شهرهایی که از فقر شدید رنج می‌برند، مثل بمبئی، شهرهایی که بخش بزرگی از جمعیت‌شان را از زندگی رایج بیگانه کرده‌اند، مثل لس‌آنجلس، یا شهرهایی که سود مادی را به منزلهٔ تنها انگیزه‌شان دنبال کرده‌اند، مثل سائوپائولو، محیط زیست را تا سرحد آسیب به همه تخریب کرده‌اند.

بدون حقوق اولیهٔ انسانی و صلح توازن شهری یا بهبود حقیقی زیست‌محیطی نمی‌تواند وجود داشته باشد. (در کتاب Cities For a small planet، منتشر شده در سال ۱۹۹۷)

دسته‌ها
بهرام فریور صدری

بهرام فریور صدری: فرهنگ است که معماری را خلق می‌کند، معمارها فقط یک گوشه از کار را می‌گیرند

فرض کنیم وقتی یک طرح توسعهٔ شهری یا طرح راهبردی شهری {…} آماده شد باید به سطوح پایین‌تر برسد و جزئیات بیشتری پیدا کند و بعد برسد به طراحی شهری، برسد به نقشه‌های اجرایی و سرانجام روی زمین پیاده بشود. اما در این مسیر صدتا گیر و گرفتاری خواهد داشت و هیچ‌وقت به آن آخر آخر نمی‌رسد. از اول و شروع کار تا وقتی که دست حرفه‌ای‌هاست یک ذره تمیزتر است. ولی همین که از حرفه درمی‌آید و می‌رود به سوی جریان اجرا و سازماندهی، نقش مسئولین و قوانین و فساد و دزدی و کثافتکاری و نادانی و عقب‌افتادگی و غیره دائم رنگ و شدت بیشتری می‌گیرد. دست آخر هم هیچ چیزی روی زمین نمی‌نشیند. یعنی این همه برای شهرهای ما طرح‌های مختلف تهیه شده است، در مقیاس‌های مختلف، مثل طرح جامع، طرح تفصیلی، طرح‌های هادی و غیره. ولی شما می‌بینید در هیچ‌کدام از شهرهای ما هیچ یک از این طرح‌ها اثری روی زمین نگذاشته‌اند. در فضا، حتی در معماری هم همین‌طور.

معماری ما آن مفهومی است که اصطلاحاً من می‌گویم تبلور فضایی فرهنگ یک جامعه. آن معماری، آن فضا، و آن مفهوم که شما فرهیختگان به آن می‌گویید معماری، نتیجهٔ مقیاسی از توسعه و مرحله‌ای از پیشرفت فرهنگی (تکنولوژی موجود در جامعه، روش‌های ساخت و ساز، مجموعهٔ حرفه‌مندان، معماران و طراحان، منابع مالی در دسترس و غیره) است. تبلور فضایی این چنین فرهنگی در شرایط توسعه‌یافته به گونه‌ای دیگر خواهد بود. در شرایطی که در فرهنگ ما، زمین بازی و سودجویی حاکم است و صاحبان سرمایه، بخش خصوصی بخش دولتی همه‌شان به دنبال سودجویی هستند، نتیجه‌اش می‌شود این فضا.

البته معمار هم در گوشه‌ای از این مجموعه حضور دارد ولی واقعا فقط معمارها نیستند که معماری را خلق می‌کنند. این فرهنگ است که معماری را خلق می‌کند. فرهنگ ما مثلاً در دوره صفویه فرهنگ دیگری بوده است، در دوره رضاشاه فرهنگ دیگری شده و الان هم در جمهوری اسلامی شکل دیگری است. الان هم فرهنگ حاکم بر جامعه این فضا را ایجاد می‌کند. معمارها تنها یک گوشه از کار معماری را می‌گیرند. معمولاً شما محققین و دانشمندان عادت دارید فوکوس می‌کنید روی معماران {…}. ولی اینها تنها یک گوشه از بازی را دارند. یک درصد یا حتی فقط یک در هزار این فضاها را آنها خلق کرده‌اند، تازه با بدبختی‌ها و فشارهایی که زیر این شرایط خاص کشیده‌اند. ولی در مجموع معماری شهر تهران را ما معمارها خلق نکرده‌ایم. فرهنگ ما آن را خلق کرده است. (در گفتگو با علی کیافر در سال ۱۳۹۵، منتشر شده در کتاب «آتشگهی در خواب آتش‌ها»)

دسته‌ها
گیتی اعتماد

گیتی اعتماد: آن مهندسی که در حریم رودخانه ساختمان می‌سازد بیشتر از شهرداری مقصر است

بی‌قانونی، سودجویی و رانت‌خواری از دلایل مهم بروز این چالش {ساخت‌وساز در حریم رودخانه‌ها و جنگل‌ها} است. از سوی دیگر رشوه دادن به شهرداری‌ها باعث می‌شود که مسئولان شهرداری نیز چشم خود را بر روی خلاف‌هایی که عده‌ای افراد سودجو و نوکیسه انجام می‌دهند ببندند.

{…} ما امروز می‌بینیم که در مناطق اطراف شهر تهران مثل اوشان و فشم و شکراب در بستر کوه‌ها ویلاسازی می‌کنند. بالاخره مسئولان دهیاری و بخشداری آن مناطق این مسائل را می‌بینند؛ اما آیا به جز این است که دم و دود آنها دیده می‌شود و هیچ‌کس صدایش درنمی‌آید؟ اما بعد که یک سیل می‌آید و همه را بیچاره می‌کند تازه به یاد این موضوع می‌افتند که باید به دنبال اقدامات لازم بروند. از طرف دیگر همانطور که ما نمی‌توانیم برای هر فردی یک پلیس قرار دهیم تا ضوابط رانندگی را رعایت کند، در بخش ساخت‌وساز هم به همین ترتیب است. خود مردم باید الزامات و اصول را رعایت کنند و در این زمینه فرهنگ‌سازی شود.

{…} مهندسان هم در این بخش مسئول هستند. یعنی واقعا آن مهندسی که در حریم یک رودخانه ساختمان می‌سازد بیشتر از شهرداری مقصر است. تمام کسانی که در حرفهٔ مهندسی مرتکب خلاف می‌شوند مقصرند. نباید در جاهایی که خطرساز است، ساخت‌وساز انجام شود. در حرایم و جنگل‌ها نباید از طرف شهرداری اجازه و مجوز ساخت‌وساز داده شود و هیچ مهندسی نباید آن نقشه را امضا کند. (در گفتگوی منتشر شده در مجلهٔ ساختمان، ش ۹۷، اردیبهشت ۱۳۹۸)