دسته‌ها
نورمن فاستر

نورمن فاستر: معماران جهان، آیا صدای من را می‌شنوید؟ لطفاً خودتان را خیلی جدی نگیرید!

بسیاری از معماران فقط به معماری و منحصراً به معماری علاقه دارند. کافیست کلمه‌ی زیرساخت را بشنوند تا موهایشان سیخ شود. اگر باور کنید {به زعم آنها} این وظیفه‌ی شهرسازان است و هیچ ربطی به آنها ندارد. اما بدون زیرساخت‌ها کجا بودیم؟ هر کسی می‌تواند این را به چشم خود ببیند. وقتی از هامبورگ به ژنو سفر کردید، چون قرار بود اینجا همدیگر را ببینیم، چه چیزی بر برداشت شما از شهر تأثیر گذاشت؟ به احتمال زیاد، حس و حال عبور از منطقه‌ی شهری، اینکه اینجا پر سر و صدا است یا بوی بد می‌دهد یا احساس خوشایندی به شما منتقل می‌کند. در واقع در بادی امر، {برداشت شما} به معماری بستگی ندارد.

{…} معماران جهان، آیا صدای من را می‌شنوید؟ لطفاً خودتان را خیلی جدی نگیرید! (می‌خندد) {…} من فقط دارم در مورد تکبر هشدار می‌دهم. چیزهای زیادی در دنیا وجود دارد که مهم‌تر از معماری هستند. البته، این بدان معنا نیست که من از آرزوهای معماری‌ام دست می‌کشم. اگر، برای مثال، در حال ساخت پل هزاره در لندن باشم، پس برایم مهم است که این سازه چگونه به نظر می‌رسد و چگونه ساخته شده است. اما بسیار مهم‌تر از ظاهر یا ساختار، این واقعیت است که سالانه هفت میلیون نفر از این پل عبور می‌کنند و بنابراین دو بخش از شهری را که معمولاً شلوغ هستند که به هم متصل می‌کند. منظور من همین است. این نوع زیرساختی است که برای من اهمیت دارد. (در گفت‌وگوی منتشر شده در کتاب Talking architecture: interviews with architects در سال ۲۰۰۸)

دسته‌ها
نسرین فقیه

نسرین فقیه: طرح شیخ بها برای اصفهان و حومه گران‌بهاتر از تمام تجربیات شهرسازی غرب است

در ایران دست کم سی سال است که یک تیپولوژی آپارتمان تکرار می‌شود و آن عبارت است از سلول‌های روز و شب که کم و بیش دور یک هال مرکزی می‌چرخد. اینکه این تیپولوژی از کجا آمده مورد بحث امروز ما نیست. اما آیا حوصله شما از این یکنواختی سر نرفته است؟ فکر نمی‌کنید که زندگی خانوادگی ایرانی خیلی با زندگی خانواده هسته‌ای غربی فرق دارد؟

البته برخی معماران به ظاهرِ معماری گذشته توجه پیدا کرده‌اند و این به جای خود قدمی است مثبت، اما من دلم می‌خواهد که اگر امروز فرصتی برایم در ایران پیش بیاید از این قبیل نواندیشگی‌ها بکنم. به ساختار عمیق واحد مسکونی توجه کنم و برای خانواده ایرانی واحد آپارتمانی مناسب خودش بیندیشم. اینها به نظر من تکان دادن قالب‌های پیش‌ساخته است.

یک مثال دیگر می‌زنم و آن هم سنت شهرسازی است. زیدی آمد و یک شبکه اتوبان به نام طرح جامع تهران تهیه کرد و برای گلگون کردن آن با مدادرنگی‌های متعدد تراکم‌هایی را تعیین کرد. بیش از سی سال است که این نسخه دستور کار شهرسازی ایران شده است. آیا موقع آن نرسیده است که این دستورالعمل را در قفسه کتابخانه بایگانی کنیم و دنبال ارزش‌های عملی و امروزی برای شهرهایمان باشیم؟

حالا اگر از من بپرسید ابایی ندارم که بگویم طرح شیخ بها برای اصفهان و حومه از نظر شخص من گران‌بهاتر از تمام تجربیات شهرسازی غرب است. به این طرح محدداً نگاه کنید؛ توازن، عقلایی بودن، قابلیت تطبیق با کلیه‌ی تجهیزات و شبکه‌های ارتباطی مدرن- جداً می‌گویم، حتماً دوباره فرصت کنید و این طرح را ببینید. (در گفت‌وگو با فریار جواهریان، منتشر شده در مجلهٔ آبادی، ش ۱۵، سال ۱۳۷۳)

دسته‌ها
الیزابت دیلر

الیزابت دیلر: مهم‌ترین نقش معمار این است که معادل کارگردان سینما باشد

در همین روزها هم حوزه‌های معماری، اوربانیسم و منظر در حال انحلال هستند. در عین حال ما در دنیایی که تدریجاً تخصصی شده زندگی می‌کنیم، دنیایی که افراد دارای دانش عمومی {یا جنرالیست‌ها} دانشی اندک راجع به همه‌چیز دارند، اما دانش‌شان {برای داشتن تخصص} راجع به هیچ‌چیز کافی نیست. مهم‌ترین نقش معمار این است که معادل یک کارگردان سینما باشد.

{…} در یک پروژهٔ فرهنگی معمولی شاید در حدود سی متخصص از حوزه‌های متفاوت وجود دارد؛ از جمله متخصص آکوستیک، مشاور آب‌بندی، مشاور دسترسی‌های عمودی، مشاور نما، {…} و مخصوصاً مشاور کنترل آفات! اما حقیقت این است که یک جنرالیست هیچ‌گاه نمی‌تواند به قدر کافی در حوزه‌هایی عمیق شود که از حیث علمی برای پشتیبانی از پروژه‌های بزرگ‌تر و پیچیده‌تر از قبل تکامل یافته‌اند، با این حال شما همچنان برای سازمان دادن به متخصصان به معمار نیاز دارید. (در گفت‌وگو با Anthony Vidler، منتشر شده در مجلهٔ Log، ش ۲۸، سال ۲۰۱۳)

دسته‌ها
محمدرضا حائری

محمدرضا حائری: در کشور ما نقض قانون بسیار بیشتر از نقص قانون است

بی‌قانونی و غیر عقلایی بودن، زندگی در کلان‌شهرهای کشور را بسیار مشکل کرده است. مبارزه برای استقرار قانون که از عهد مشروطه صورت نهادی به خود گرفت و به استقرار پارلمان و مشروط کردن قدرت خودکامه منجر شد، تا امروز برای برنشاندن قانون به جای بی‌قانونی ادامه دارد. در کشور ما اگرچه به اندازه کافی قانون وجود ندارد یا قوانین‌مان از دقت و عمق کافی برخوردار نیست، اما رعایت همین مقدار قانون می‌تواند شرایط معقول‌تر و منطقی‌تری را برای زندگی در شهرها و کلان‌شهرهای ما فراهم کند.

از آنجا که نقض قانون در کشور ما بسیار بیشتر از نقص قانون است، توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که سرمایه‌داری تمرکزگرای بی‌قانون و عدم پایبندی مدیریت شهری به قوانین و طرح‌های شهری با اتخاذ تصمیمات ناگهانی و غیرعقلایی، وضعیت حاکم بر کلان‌شهرهای کشور ما را رقم زده‌اند. مهمترین و برجسته‌ترین انعکاس فضایی این وضعیت در دهه‌های گذشته عقب ماندن شهرسازی از شهرنشینی است و در دوره کلان‌شهرنشینی ما در ایران، عقب‌ماندگی شهرسازی از کلان شهرنشینی شدت بیشتری یافته است. (در گفت‌وگوی منتشر شده در مجلهٔ کوچه، شمارهٔ ۷، پیاپی ۲۴، سال ۱۴۰۰)

دسته‌ها
ایرج کلانتری

ایرج کلانتری: شهرسازی را از گرایش‌های رشتهٔ معماری می‌دانم

من شهرسازی را از گرایش‌های رشتهٔ معماری می‌دانم؛ البته شهرسازی دانش جدیدی است که آن را به برنامه‌ریزی شهری و طراحی شهری تقسیم می‌کنند. من در این بحث اشاره به طراحی شهری دارم در هر مقیاس، این رشته ابتدا در دانشکدهٔ هنرهای زیبا دانشگاه تهران آغاز شد و تمامی صاحب‌نامان آن فارغ‌التحصیلان رشتهٔ معماری بوده‌اند.

به عبارتی فارغ‌التحصیلان رشتهٔ معماری گروهی به کار معماری مشغول شده‌اند و عده‌ای از طریق استخدام در سازمان‌های دولتی به دنبال شهرسازی رفتند. طبیعی است که گروهی که کارمند سازمان‌های دولتی بوده‌اند به تدریج به بوروکرات‌هایی تبدیل شدند که در حوزهٔ معماری فرصت تمرین معماری خلاقانه نیافتند و در نتیجه توانایی طراحی آنها محدود باقی ماند. این گروه در عرصهٔ رقابت با معماران حرفه‌ای و اظهار وجود آرام‌آرام به سیستم آموزش پناه بردند، چون نظام آموزشی نیز به جهت خالی شدن آن از معماران خلاق و حرفه‌ای نیاز به بسط و توسعه نظریه‌پردازی داشت.

نتیجهٔ این پیوند فربه شدن تئوری و کاهش تدریجی واحدهای طراحی از برنامه‌های آموزشی شد. توصیهٔ من این است که دوستان شهرساز باید از فرصت استفاده کنند و به تمرین معماری بپردازند. (در گفت‌وگو با فریار جواهریان، منتشر شده در مجلهٔ معماری و ساختمان، ش ۳۹، تابستان ۱۳۹۳)

پروفایل ایرج کلانتری در وب‌سایت گفتار معمار

دسته‌ها
سید محسن حبیبی

سید محسن حبیبی: منطقهٔ ۲۲ تهران شهر نیست، همه‌اش ساختمان است

رشد یک مضمون درون‌زایی دارد، توسعه معمولاً برون‌زاست. منطقهٔ بیست و دو {تهران} شهر نیست، همه‌اش ساختمان است. گسست کامل صورت گرفته است. در آن منطقه نیاز به دینامیته کردن و ساخت شهر جدید هست.

گسترش‌هایی که در دههٔ هفتاد صورت گرفته عمدتاً گسترش‌های مسکونی است، خدمات شهری در آن کم‌رنگ است. مدرسه نیست، درمانگاه نیست، پارک نیست و خیابان نیست. شهرهای جدید چقدر محمل نابسامانی‌های اجتماعی و روان‌شناسی شده است، به خاطر این که مردان برای کار از شهر خارج می‌شوند و در تمام روز این شهر خالی است، بدون هیچ فضای عمومی، برای این که زنان در آن سرمایه‌گذاری اجتماعی کنند.

بنابراین یک‌سری کلونی‌هایی تشکیل شده که عجیب و غریب است؛ یعنی گسست عاطفی هم اینجا وارد می‌شود. فقط گسست کالبدی و فیزیکی نیست، گسست روانی هم اتفاق می‌افتد. تازه در سال هزار و سیصد و هفتاد که من اعتراض کردم به مقولهٔ شهرهای جدید در یک کنفرانس بین‌المللی که در اصفهان تشکیل شده بود، که روی صحنه جلوی همه با معاون وزیر وقت آن زمان با هم درگیر شدیم و حال آن چیزی که گفته‌ام را به من برمی‌گردانند! (در گفت‌وگو با پریسا حیدری، منتشر شده در مجلهٔ مطالعات هنرهای زیبا، سال ۱۳۹۹)

دسته‌ها
نسرین فقیه

نسرین فقیه: باغ در مخیلهٔ مسلمانان مکانی است ازلی؛ فلسفۀ شعر، ادبیات، هنرهای زیبا، و نهاد اصلی شهرسازی، همگی از تصویر ازلی و آرمانی باغ منشأ می‌گیرند

در کار تدریس من، که در این سال‌ها ادامه داشته است و بر محور تاریخ معماری اسلامی می‌چرخد، متوجه شدم که در همه فرهنگ‌هایی مثل فرهنگ ایران، ترک، هند، عرب مغرب و عرب خاور میانه -که خود دو مطلب جداست- گفتگویی سازنده و پربار بین فرهنگ ملی و فرهنگ اسلامی وجود دارد. این بود که به فکر افتادم که این دیدگاه‌های مختلف را که در ضمن دارای زمینه‌های مشترک هستند پیرامون ایدهٔ باغ {در قالب انجمن «باغ اسلامی»} گرد آورم.

همان‌طور که می‌دانید، باغ در مخیلهٔ مسلمان مکانی است ازلی؛ فلسفۀ شعر، ادبیات، هنرهای زیبا، و نهاد اصلی شهرسازی، همه و همه از تصویر ازلی و آرمانی باغ منشأ می‌گیرند. هدف انجمن ما این است که بتوانیم در هر کشوری که مایل باشد، باغ‌های تاریخی را مرمت و احیا کنیم. متخصصان گیاه‌شناسی، تاریخ هنر، معماری و غیره را که در نقاط مختلف دنیا در این زمینه کار می‌کنند در اختیار این مراجع بگذاریم.

خوشبختانه توانستم در شهر استانبول که سنت باغ‌سازی عظیم عثمانی را دارد پروژهٔ باغ جدیدی را بگیرم که در شرف اجراست. امیدوارم ایران که بانی تاریخی باغ در این سنت است نیز در این کوشش به ما بپیوندد. (در گفت‌وگو با فریار جواهریان، منتشر شده در مجلهٔ آبادی، ش ۱۵، سال ۱۳۷۳)

دسته‌ها
گیتی اعتماد

گیتی اعتماد: معماری خوب الزاماً معماری لوکس و گران‌قیمت نیست

فکر می‌کنم چه در خانه، چه در مقیاس بزرگ در معماری باید حق انتخاب بگذاریم. فضاها چه در خانه و چه در بیرون از خانه باید آن تنوع را داشته باشند. البته اگر از نظر اقتصادی امکانش باشد، چون بعضی وقت‌ها حرف‌هایی که می‌زنیم خوب‌اند ولی لوکس هستند. اگر امکانش باشد می‌شود این خصوصی بودن و این خلوت داشتن را از طریق معماری حل کرد. یعنی معماری خوب داشتن یا سازهٔ خوب داشتن الزاماً {به معنای داشتن} ساختمان گران‌تر نیست. اگر مقداری تفکر پشت یک معماری خوب باشد، آن معماری می‌تواند ارزان هم باشد.

یادم است ما یک سفر رفتیم هند. چون همکلاسی‌های من در انگلیس آنجا زندگی می‌کردند. من و دانشجوها را بردند برای بازدید خانه‌های ارزان‌قیمتی که برای قشر خیلی پایین درست کرده بودند. یک شهر جدید را رفتیم و با هم دیدیم. این خانه‌ها واقعاً از نظر مصالح ارزان و اغلب آجری بودند و فضاها خیلی کوچک ساخته شده بودند. ولی معماری‌شان فوق‌العاده بود. منظورم این است که معماری خوب {الزاماً} معماری لوکس و گران نیست. همین‌طور فکر می‌کنم معنی فضای شهری خوب داشتن الزاماً این نیست که ما بیشتر هزینه بکنیم، بلکه بیشتر باید اندیشه و برنامه‌ریزی کرد. با یک‌سری چیزهای ارزان‌قیمت، مثلا همان پاپیتال رایگان، می‌شود یک نمای سبز شهری داشت. پس می‌شود اگر معماری خوب داشته باشیم داخل خانه هم فضای خوب و فضای خصوصی و حتی فضای مجزا داشته باشیم.

این را در فضای شهری هم می‌توانیم داشته باشیم. بعضی وقت‌ها خانه‌های بزرگ فضای پرت زیاد دارد ولی فضای دنجی که بشود از آن استفاده کرد در آنها نیست. یا مثلاً از سنگ و مصالح خیلی گران‌قیمت استفاده شده ولی اصلاً معماری در آن وجود ندارد. (در گفتگو با علی کیافر در سال ۱۳۹۲، منتشر شده در کتاب «آتشگهی در خواب آتش‌ها»)

دسته‌ها
دیوید چیپرفیلد

دیوید چیپرفیلد: ما معماران کارایی اجتماعی خود را از دست داده‌ایم

به نظر من معماری دچار نوعی بحران شده است. {…} ما معماران کارایی اجتماعی خود را از دست داده‌ایم. آنچه اکنون شاهدش هستیم ساخت و ساز به منزلهٔ یک محصول سرمایه‌گذاری است. ما بسیار می‌سازیم، اما آنچه می‌سازیم پروژه‌های بزرگ سرمایه‌گذاری است، گویی در حال انجام معماری بدون معماری هستیم. مسئله بیشتر سرمایه و بازگشت آن است تا شهرسازی.

ما در گذشته مشغول طراحی و ساختن شهرها بودیم و به یک معنا جوامع را می‌ساختیم، اما حالا طوری راجع به خانه‌ها صحبت می‌کنیم که گویی خانه محصولی ناآشنا همچون ماشین لباس‌شویی یا چیزی شبیه آن است. اما در واقع خانه‌ها هستند که شما یک مملکت را با آن بنا می‌کنید. (در گفتگو با Jan Dalley منتشر شده در وب‌سایت Financial Times، سال ۲۰۱۸)

دسته‌ها
کامران صفامنش

کامران صفامنش: ما راجع به یک شهر تصمیم نمی‌گیریم شهر خودش تصمیم می‌گیرد

ما راجع به یک شهر تصمیم نمی‌گیریم، شهر خودش تصمیم می‌گیرد. بنابراین اگر ما بتوانیم شهر را درست بفهمیم راه حلی که برای شهر وجود دارد بیشتر از یک راه حل نیست که آن را خود شهر دیکته می‌کند. من فکر می‌کنم که امر شهرسازی امر سلیقه‌ای نیست و یک راه حل برای هر شهری وجود دارد که از برآیند نیروها و تاریخ گذشته‌اش و فعالیت‌ها و نظریهٔ آینده‌اش زاییده می‌شود. من کاری را که روی مرکز شهر تهران انجام دادم با این رویکرد بوده و از این نظر آن کار را هم کارساز و هم آن را مادر پروژه‌های دیگر خودم می‌دانم. (در گفتگو با مهدی عباس‌زاده، منتشر شده در فصلنامهٔ آبادی، ش ۵۶، پاییز ۱۳۸۶)