دسته‌ها
پرستون اسکات کوهن

پرستون اسکات کوهن: نیرومندیِ ابزارهایی که امروز دانشجویان معماری با آنها کار می‌کنند خام‌دستی آنها را از نظرها پنهان می‌کند

من عمیقاً به نظام آموزشی {مبتنی بر} تفسیر نمونه‌های تاریخی متعهدم. {…} اما چگونه می‌توانیم تاریخ را در فرآیند طراحی به کار ببریم؟ معتقدم از طریق ضمنی کردن و کشف آن در یک فرایند مفصل تفسیر. تو {= پیتر آیزنمن} تاریخ را در آتلیه‌ات با آموزش به روشی مستقیم‌تر به ابزار تبدیل کرده‌ای. تو یک استثنا هستی.

البته فکر می‌کنم امروز اتفاق دیگری در حال رخ دادن است که احتمالاً تو را بسیار بیشتر از بی‌سوادی {دانشجویان} نسبت به دانش تاریخ آزار می‌دهد. کامپیوتر قدرت بی‌اندازه‌ای را در اختیار دانشجویان معماری قرار می‌دهد تا فرم‌ها و ساختارها، و حتی فرم‌های مهندسی‌شده، را {به سادگی} تولید کنند. با این وضعیت آنها آماده‌اند که از سال دوم ورودشان به دانشکده وارد حرفهٔ معماری شوند. کدام یک از دانشجویان بیش از این صبر می‌کند؟ لااقل فیلیپ جانسون تا سال دفاع از پایان‌نامه‌اش صبر کرد تا خانه‌ای در کمبریج بسازد. حالا دانشجویان هنوز نیامده می‌توانند دست به ساختن بزنند. نیرومندی ابزار {کامپیوتری}‌ای که دانشجویان با آنها کار می‌کنند خام‌دستی آنها را از نظرها پنهان می‌کند. این ابزار به آنها اجازه می‌دهد که کار حرفه‌ای بپردازند، در حالی که دانش بسیار کمتری {نسبت به آنچه باید داشته باشند} دارند. قبل‌ترها، دانشجویان مثل اسفنج آمادهٔ جذب دانش بودند، شاید به این خاطر که ابزاری در دست نداشتند. حالا اما از پیش به ابزاری مجهز شده‌اند که در خدمتشان است. (در گفتگو با پیتر آیزنمن، منتشر شده در مجلهٔ Log در سال ۲۰۱۳)

دسته‌ها
استیون هال

استیون هال: معماری نباید مداخلهٔ چندانی در منظر خود کند بلکه باید آن را تشریح کند

ساختمان با ترکیب‌شدن با یک مکان، با گردآوردن معنای یک موقعیت، پا را از نیازهای فیزیکی و عملکردی فراتر می‌گذارد. معماری نباید در منظر خود چندان مداخله‌ای کند، بلکه باید آن را تشریح کند. روشنگری در مورد یک سایت، تکراری ساده‌انگارانه از «زمینه»‌اش نیست؛ آشکارسازی جنبه‌ای از مکان ممکن است حتی «ظاهرش» را تأیید نکند. به این ترتیب روش‌های مرسوم دیدن ممکن است دیگر به کار ما نیایند. معماری و سایت باید ارتباطی تجربی داشته باشند، پیوندی متافیزیکی، پیوندی پوئتیک.

هنگامی که یک اثر معماری با موفقیت یک ساختمان و یک موقعیت را با یکدیگر درمی‌آمیزد، شرایط سومی آشکار می‌شود. در این سومین هستی، دلالت‌های مصداقی و دلالت‌های ضمنی با یکدیگر ترکیب می‌شوند؛ بیان به ایده‌ای پیوند می‌یابد که به سایت مرتبط است. جنبه‌های مختلف یک نیک، تلقین‌کننده و ضمنی هستند. (در مقاله‌ای با عنوان «لنگرانداختن» در سال ۱۹۸۹، منتشر شده در کتاب «نظریه‌ها و مانیفست‌های معماری معاصر»، ترجمهٔ احسان حنیف، انتشارات فکر نو)