قوس، در میان همهی فرمهای ساختمانی، احساسیترین آنهاست. قوس مستعد امکان و نوید بالاترین درجهی تحققی است که تصور خلاق میتواند پیشبینی کند. انعطافپذیری آن بیحد و مرز است، همانند خود انسان: او میتواند به قوس سختترین، ظریفترین و خلاقانهترین کاربرد را ببخشد. قوس به هر نیازی پاسخ میدهد. در دست انسان، به هر چیزی که او بخواهد تبدیل میشود. با همهی قدرتی که دارد، قوس فرمی است ذاتاً نحیف، باوقار، و اثیری که باید همواره قلبی را که با رازهای طبیعت هماهنگ است، لمس کند.
رومیان قوس را همچون چیزی مفید، در بند خود نگه داشتند. چینیها با مهربانی بیشتر از آن همچون چیزی مفید استفاده کردند. اعراب، هندوها، و ایرانیان، واژگانی زیبا را به وسیلهی آن و دربارهی آن بیان کردند. بخشی از روح آن را شناخته بودند. در دوران بیزانسی، رومانسک، و قرون وسطی، دوباره آن را میبینید چنان که نیاز بود و فهمیده شد. با این حال، تمام این استفادهها محلی، محدود و نمونهوار بودند. هیچ جایی شاهد درک کامل و عمیقی از قوس آنطور که هست نیستیم. به همین دلیل است که من با شور بیشتری تلاش میکنم تا حقیقت سادهی امکانهای ذهنی چیزهای عینی را که از حیث قدرت بسط حقیقتی بیکران است بر شما روشن کنم. به طور خلاصه، برای شما منشأ و قدرت زیبایی را توضیح دهم؛ تا به شما نشان دهم که زیبایی در عملکرد و فرم خانه دارد. (در مجموعهمقالاتی با عنوان Kindergarten Chats، منتشر شده در سال ۱۹۰۱، به نقل از کتابی با همین عنوان منتشر شده در سال ۱۹۱۸)