دسته‌ها
منوچهر مزینی

منوچهر مزینی: تا زمانی که بانکداران، بساز و بفروش‌ها، و دلالان دست‌اندرکارند، رابطهٔ معماری با مردم ضعیف و بی‌اثر باقی می‌ماند

در یک جا معماری به صورت نیاز مبرم مردم درمی‌آید. شاید در همینجا و بیشتر از همه‌جا معماری بتواند رابطه‌ای مسئولانه با مردم ایجاد کند و آن نیاز مردم به مسکن، به سرپناه، به جایی که ادامهٔ زندگی آنها را میسر سازد.

با افزایش روزافزون جمعیت، میلیون‌ها جوانی که به سن ازدواج می‌رسند و در پی تشکیل خانواده‌اند متقاضی داشتن مسکن‌اند. مسکنی که داشتن آن از حقوق طبیعی اجتماعی ایشان است؛ مسکنی که خرید یا اجارهٔ آن با درآمد و بودجهٔ ایشان در انطباق باشد. در این مورد و بیش از همهٔ موارد «اقتصاد» حرف اول را می‌زند و بیش از همه‌جا طبقات کم‌درآمد (محرومان) در فشارند و رابطهٔ معماری با مردم ضعیف است.

در زمان پرزیدنت کارتر که بسیار هم ادعای مردمی بودن داشت، وزیر مسکن و شهرسازی ایالات متحده که اتفاقاً یک بانوی سیاهپوست بود، تمام بودجه‌ای را که اختصاص به وام مسکن برای طبقات کم‌درآمد داشت (چیزی در حدود چهارصد تا پانصد میلیون دلار) صرف ساختن آپارتمان‌های لوکس برای اغنیا کرد و به «دوستان» فروخت. وقتی موضوع برملا شد، تمام پاسخ این بانوی وزیر که ابتدا محاکمه و سپس تبرئه شد این بود که ساختن آپارتمان‌های لوکس برای دولت سود بیشتری دارد!

می‌بینیم که در ساختن مسکن برای طبقات کم‌درآمد و حتی طبقات متوسط، در وضعیت کنونی، جایی برای برای معماری باقی نمی‌ماند. معمولاً آلونک‌هایی تنگ و تاریک و جعبه‌مانند و مشابه و یکنواخت با ارزان‌ترین مصالح ممکن به صورت انبوه ساخته می‌شود تا سر و صدا را قدری بخواباند و به جای مسکن، مسکنی که برای نیازهای مردم باشد و از حدت مسئله بکاهد. به راستی که تا زمانی که بانکداران، بساز و بفروش‌ها، و دلالان دست‌اندرکارند، جایی برای معماری وجود ندارد و رابطهٔ معماری با مردم ضعیف و بی‌اثر باقی می‌ماند. (در مقالهٔ «معماری و مردم»، منتشر شده در مجلهٔ معمار، ش ۱۸، سال ۱۳۸۱)

دسته‌ها
پیروز حناچی

پیروز حناچی: همهٔ طبقات اجتماعی در یک شهر باید کنار یکدیگر زندگی کنند

مسکن مهر در حقیقت حاشیه‌نشینی دولتی تعبیر می‌شود که به معنای دوقطبی کردن شهرها است. در حالی که تجربهٔ دنیا نشان می‌دهد نباید طبقات مختلف اجتماعی را از یکدیگر جدا کرد. در یک شهر همهٔ طبقات باید کنار یکدیگر زندگی کنند. اگر ما شهرک‌هایی بسازیم که استانداردها و خدمات در آن رعایت شده باشد، باید برای تمامی طبقات اجتماعی جامعه طراحی شده باشد نه فقط طبقهٔ خاصی مثل کم‌درآمدها. متأسفانه مسئولان هیچ‌گاه از مقولهٔ شهرسازی به تأمین مسکن جامعه توجه نکردند.

اگر واحدهای مسکونی مهر در جاهایی ساخته می‌شد که به حاشیه‌نشینی دامن نمی‌زد و مکان‌یابی بر اساس استانداردها و اصول تخصصی شهرسازی انجام می‌شد، می‌توانستیم امیدوار باشیم که بخشی از مشکلات مسکن جامعه با اجرای این پروژه حل می‌شود. اما وقتی چندهزار واحد در جایی ساخته شده است که خدمات شهری و مطابقت با استانداردهای شهرسازی وجود ندارند، نمی‌توان انتظار داشت فاجعه‌ای رخ ندهد. (در گفتگو با نویسندهٔ مجلهٔ «بازار و سرمایه»، ش ۳۱ و ۳۲، پاییز سال ۱۳۹۱)