در توسعه شهر تهران اساساً انسان محوریت نداشته است. بهطورمثال خانه قدیمی بروجردیها در کاشان را نگاه کنید! خانه بروجردیها اتاق، شاهنشین، مطبخ و حیاط دارد؛ در کنار اینها طویله هم دارد. درون طویله وسیله نقلیهشان قرار میگرفته است؛ نقشی که امروز پارکینگها ایفا میکنند همان نقشیاست که طویله در آن دوره داشته است. بیشتر اهالی شهر تهران اکنون در مجموعههایی زندگی میکنند که باید پارکینگ داشته باشد؛ یعنی شهرداری سازندگان ساختمانها را ملزم میکند که به ازای هر واحد، یک پارکینگ بسازند؛ بنابراین در حال حاضر طراح یک مجتمع مسکونی بنا بر سیطره کمیت بر ضوابط و مقررات، ابتدا باید مسئله پارکینگ را حلوفصل کند تا بعد جای ستونها مشخص شود. جای ستونها که مشخص شد ارتباط عمودی مثل پلکان و آسانسور مشخص میشود. بعد از این همه، تازه میتوان وارد طراحی خانه شد. اگر معکوس رفتار کنید و آخر از همه بروید سراغ پارکینگ، نشانه این است که از طراحی، چیزی نمیدانید و ضوابط و مقررات را نمیشناسید؛ مثل این میماند که در خانه بروجردیها ابتدا طویله را ساخته باشند و بر اساس آن بقیه خانه را. {…} معماری امروز ما طویلهمحور است؛ در گذشته انسانمحور بود. طویله در طراحی خانه آخر از همه قرار داشت اما در حال حاضر باید اول باشد.
{…} در دنیا فقط ما نیستیم که از اتومبیل استفاده میکنیم؛ همهجا از اتومبیل استفاده میکنند اما ساختمانهایی که ساخته میشود واجد کیفیت است و بر اساس پارکینگ طراحی نشده. همان حال خراب، ما را به سمتی برده است که تسلیم اتومبیل و اقتضائات آن شویم. اتومبیل در نظر ما تعریف خاصی دارد که بنا به آن تعریف با آن مواجه میشویم. به طور مثال در یک بافت تاریخی میگوییم باید طوری خیابان را طراحی کرد که خودروی آتشنشانی بتواند داخل خیابان شود؛ پس عرض کوچه باید همان اندازه شود؛ در صورتی که همین موضوع آتشنشانی و تکنولوژی جدید خاموشکردن آتش، پدیدهای نیست که فقط به ما اختصاص داشته باشد. بروید ببینید در شهر رم چطور با این موضوع برخورد کردهاند. آیا کوچههای تاریخی را تخریب و تعریض میکنند؟ (در گفتوگو با سمیرا وکیلی، منتشر شده در روزنامهٔ همشهری، سال ۱۳۹۷)