دسته‌ها
کریستیان نوربرگ-شولتس

کریستیان نوربرگ-شولتس: ما زبان معماری را از یاد برده‌ایم

در فرهنگ معاصر ما، آموزش معماری در وضعیتی بحرانی قرار دارد. ما امروزه در بیشتر حوزه‌ها دانش بهتری نسبت به قبل داریم، و ابزار فناورانهٔ بهتری در اختیارمان است، اما همچنان، در بیشتر جاها، محیط مصنوع به خاطر ساخت‌وساز بی‌معنی رو به زوال است. پس، می‌توانیم راجع به یک بحران عمومی محیطی و نتیجتاً بحران آموزش معماری سخن بگوییم. در مقام یک معمار و مدرس، در مورد دلایل این وضعیت بسیار اندیشیده‌ام.

استنتاج من ساده است: ما زبان معماری را فراموش کرده‌ایم. {چرا که} اولاً، ما فراموش کرده‌ایم که معماری را به مثابه یک بیان معنادار از زندگی انسان در مکانی خاص تجربه کنیم، و ثانیاً، ما کارکرد زبان معماری به مثابه ابزاری برای برآوردن نیاز انسان به معنا و تعلق را از یاد برده‌ایم. از واژهٔ زبان، برای این منظور، آن چیزی را مراد می‌کنم که طریقهٔ بودن آدمی در جهان را حفظ و مخابره می‌کند. بازیافتن زبان معماری هدف اصلی و اساس آموزش معماری است. (در مقالهٔ The Architecture of Unity، منتشر شده در کتاب Architecture Education in the Islamic World، سال ۱۹۸۶)

دسته‌ها
یوجین تسوی

یوجین تسوی: ساختمان‌ها دارند ما را می‌کشند و معماران از اعتراف به این امر امتناع می‌ورزند؛ این جنایت است

ما معماران با نساختن بناهایی که بتوانند در برابر سونامی، زلزله، سیل، آتش‌سوزی، طوفان و گردباد مقاومت کنند، دررسیدگی به بلایای طبیعی شکست خورده‌ایم. ما در زمینهٔ رسیدگی به آلودگی‌هایی که از طریق مصالح ساختمانی همچون فولاد، بتن، سلول‌های خورشیدی و شیشه ایجاد می‌شود شکست خورده‌ایم، بگذریم از سیستم‌های الکتریکی و مکانیکی گرمایش و سرمایش و تهویهٔ مطبوع. ساختمان‌های ما دارند ما را می‌کشند و ما آن را نمی‌بینیم، و معماران از اعتراف به این امر امتناع می‌ورزند، که این جنایت است.

{…} حقیقت این است که سیارهٔ ما در حال مرگ است، و این تقصیر ماست. معماران مسئول چهل و پنج درصد از کل آلودگی‌های سیارهٔ زمین هستند. ساختمان‌ها تلهٔ مرگ هستند. نه فقط معماران، بلکه مدارس معماری سرتاسر جهان مقصرند. شیوهٔ ساخت بناها از دههٔ ۱۸۶۰ تا به امروز تغییر نکرده و این دسیسه از سوی مدارس معماری ما سرچشمه می‌گیرد.

مدارس معماری این نگرش را رواج می‌دهند که کاری از دست معماران -برای خلق سازه‌هایی که نیروهای مخرب بلایای طبیعی را خنثی کند یا سیستم‌های مکانیکی آلوده‌کننده را بهبود ببخشد یا از بین ببرد- برنمی‌آید. شیوه‌های بهتری برای خلق سازه وجود دارد تا ساختمان‌هایی ایجاد شود که سبک‌تر و مستحکم‌تر باشد. راه ساده‌تری وجود دارد. ما باید آن را بیابیم. ما باید باور داشته باشیم که پاسخی وجود دارد. جایگزین‌هایی وجود دارد. (در گفت‌وگو با Nolan Boomer، منتشر شده در مجلهٔ PIN-UP، شمارهٔ ۳۱، سال ۲۰۲۱)

دسته‌ها
ایرج اعتصام

ایرج اعتصام: اگر هویت را به معنی تقلید از گذشته در نظر بگیریم به هیچ جایی نمی‌رسیم

باید از آن {=جهانی‌شدن} نترسید و با آن و به خصوص با تکنولوژی و مصالح مدرن روبه‌رو شد. به عنوان مثال در شوروی زمان استالین روی مقولهٔ معماری ملی کار می‌کردند. آنها می‌گفتند معماری جهانی که در آلمان و جاهای دیگر مطرح شده است به «سرمایه‌داری» کمک می‌کند در حالی که ما خودمان یک معماری داریم که باید حفظ شود. به همین ترتیب درِ دنیا را به روی خودشان بستند و پردهٔ آهنین معروف را پائین انداختند.

منتها مسئله این بود که آنها زمینهٔ معماری لازم و یا حتی چیزی برای گفتن در این زمینه را نداشتند، (چنانچه اکثر ساختمان‌های خودشان را ایتالیایی‌ها قبل از کاترین بزرگ و با تاثیر از معماری رنسانس ساخته بودند). در نتیجه به معماری کلاسیک یونان پناه آوردند. به همین دلیل وقتی امروز با معماران جوان روسی صحبت می‌کنید می‌گویند ما از چیزی که در آن دوران به وجود آمده شرمنده‌ایم.

البته تعداد معدودی ساختمان‌های خوب مثل دانشگاه مسکو هم وجود دارد که مثال‌های مثبتی هستند ولی کلا روس‌ها در زمان استالین معماری را به طور عجیبی به عقب بردند. مثلاً معماری مسکونی آنها تبدیل به یکی از زشت‌ترین نوع معماری‌های جهان شد. برای اینکه هیچ نمونه‌ای که از معماری خودشان باشد، نداشتند.

حالا اگر ما هم خیلی بخواهیم در قالب ملی‌گرایی فرو برویم و یا هویت را به معنی تقلید از گذشته در نظر بگیریم به هیچ جایی نمی‌رسیم. گرچه معماری گذشتهٔ ما بسیار با ارزش است ولی با تقلید از آن حقیقتاً به هیچ جا نمی‌رسیم.

{…} اگر قدر معماری کهن ایرانی را دانستیم و آن را کپی نکردیم و به آن احترام گذاشتیم، همچنین آن را عمیقاً بررسی و روحش را درک کردیم، در عین حال اگر با مدرن‌ترین تکنیک‌های دنیا هم آشنا باشیم، آنگاه می‌توانیم نوعی معماری به وجود بیاوریم که هم جهان‌شمولی دارد و در دنیا مورد قبول واقع می‌شود و هم روحیهٔ ایرانی را يقيناً در خود خواهد داشت. (در گفت‌وگوی منتشر شده در جلد اول کتاب «اندیشهٔ معماران معاصر ایران»، به کوشش اسماعیل آزادی، سال ۱۳۸۹)

دسته‌ها
بن فن برکل

بن فن برکل: ما در عصر آیفون زندگی می‌کنیم، اما معماری و صنعت ساختمان هنوز در عصر واکمن قرار دارد

ما در عصر آیفون زندگی می‌کنیم، اما معماری و صنعت ساختمان هنوز در مرحلهٔ واکمن قرار دارد. من می‌خواهم با یواِن‌سنس {=استارتاپ فن‌آورانهٔ دفتر فن برکل} فن‌آوری‌های نوآرانه را با محیط مصنوع به طور کامل ترکیب کنم و شیوهٔ زندگی و کار مردم و رسیدن‌شان از نقطهٔ آ به نقطهٔ ب را بهبود دهم. صرفاً خود سخت‌افزار یا نرم‌افزار نیست که مرا جذب می‌کند، بلکه چگونگی کاربرد آن در معماری و طراحی شهری با هدف بهبود زندگی روزمره است {که به آن علاقه‌مندم}.

{…} من فن‌آوری در محیط مصنوع را در مقام یک معمار نظاره می‌کنم و {کار یک معمار} همواره از مردم آغاز می‌شود. به جای تمرکز صرف بر کارآیی یا بهینه‌سازی مصرف انرژی از طریق محیط‌های سازگار حسی، من فرصتی عالی برای خلق بناها و شهرهایی را می‌بینم که نسبت به انسان‌ها حساس، و {برای آنها} محسوس هستند.

من عمیقاً بر این عقیده‌ام که در آینده همهٔ دفاتر معماری تبدیل به دفاتر معماری-فن‌آوری (آرک‌تک) خواهند شد، اما فعلاً ناچاریم که راه را برای امکان‌پذیر کردن گسترش دانش و مهارت‌مان به آن سو هموار کنیم. (در گفت‌وگوی منتشر شده در مجلهٔ CLAD، ش ۲، سال ۲۰۱۸)