هنر، آنگاه که وجود داشته باشد، یک چیز واحد است؛ اما امروز هیچ هنری وجود ندارد. یگانه راه برای وحدت دوبارهٔ گرایشهای مختلف و از هم گسیختهٔ هنری را فقط زیر بالهای یک معماری تازه میتوان یافت، به طوری که هر رشتهٔ مشخص هنری نقش خود را در یک بنا بازی کند. تنها آنگاه است که هیچ مرزی میان هنرهای کاربردی و مجسمه و نقاشی وجود نخواهد داشت. همهچیز به یکچیز تبدیل خواهد شد: معماری. (در اعلامیهٔ منتشر شده در سال ۱۹۱۸، به نقل از کتاب «Programs and manifestoes on 20th century architecture»)
برچسب: عوامل وحدتدهنده
مشکل سیمای شهری ما سلیقه معماران به طور مطلق نیست بلکه وقتی قوانین و ضوابط ضعیف میشوند معماران هر کدام کار خود را انجام میدهند و در حقیقت هرج و مرج پیش میآید و اجزاء قدرتشان بیشتر از عوامل وحدتدهنده میشود. {…} اگر سوداگری، انگیزههای برنده شدن در جایزههای معماری و مد روز پررنگ شود دیگر ساختمانها تابع هیچ قوانینی نیستند و بیشتر تابع امیال معماران و مالکان خواهند بود.
{…} در حقیقت نقصانهای علوم انسانی که در رفتارها و هنجارهای جامعه بروز میکند موجب این هرج و مرج میشود، درمان این مشکل را نباید در معماری جستجو کرد چراکه معماری نتیجه و محصول است و انگیزه نیست بلکه انگیخته است. امروز اگر با شهر مشکلی داریم بیش از هر زمانی دیگری نیازمند رو کردن به علوم انسانی هستیم. (در گفتگوی منتشر شده در وبگاه خبرگزاری ایلنا، سال ۱۳۹۵)