دسته‌ها
اولی شیرن

اولی شیرن: امروز اثر معماری طوری طراحی می‌شود که به‌راحتی از طریق تصاویر مخابره شود

به نظر من معماری به طور فزاینده‌ای به سوی عینیت‌گرایی رفته است، اما نه به معنای مثبت آن. در واقع اثر معماری بیشتر و بیشتر همچون چیزی طراحی می‌شود که بتوان به راحتی آن را از طریق تصاویر مخابره کرد. زیرا در حال حاضر تصاویر از طریق اینترنت و از طریق رسانه‌های سنتی‌تر بر همه‌چیز حکمرانی می‌کنند. آنگاه که معماری در واقعیت تجربه نمی‌شود، معمولاً از طریق تصاویر مخابره می‌شود. خیلی ساده است که از یک شیء عینی عکس بگیریم، اما بسیار مشکل است که فضا را در تصاویر نشان دهیم.

بنابراین روشن است که این موضوع -در کنار تب معماری تندیس‌گرا و دیگر مسائل موجود- معماری را به یک وضعیت خاص بسیار شیءمحور هدایت کرده است. من خیلی مشتاقم که از این سطح فراتر روم. البته این به این معنا نیست که بناهایی که ما می‌سازیم نمی‌تواند کارکرد یک شیء را داشته باشد، اما این بناها به منزلهٔ چیزهای دیگری نیز می‌توانند کار کنند. شما مجبور نیستید برای دست‌یابی به یک چیز سایر چیزها را فدا کنید. شما در مقام معمار می‌توانید بناهایی چندگانه خلق کنید که به سادگی به کارکردهای مختلف پاسخ دهد. (در گفتگو با Amy Frearson منتشر شده در وب‌گاه dezeen، سال ۲۰۱۴)

دسته‌ها
استیو مک‌کری

استیو مک‌کری: بهتر است مردم خودشان داستان پشت هر عکسی را تصور کنند

من فکر می‌کنم بهتر است مردم خودشان داستان پشت هر عکسی را تصور کنند و معنای خودشان را از آن برداشت کنند. گاهی معنای عکس در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. گاهی اصلا هیچ مفهومی وجود ندارد! اما شما یک معنایی از آن برداشت می‌کنید، یک داستانی برایش می‌سازید که شاید بهتر از حقیقت واقعی باشد. گاهی پیش می‌آید که تصور می‌کنید می‌توانید چیزی را در عکسی ببینید که شاید واقعا وجود نداشته باشد. اما اگر اینطور به نظرتان می‌رسد، اشکالی ندارد. (در گفتگو با Ana Bogdan منتشر شده در وب‌گاه The Talks در سال ۲۰۱۶)

دسته‌ها
کامران عدل

کامران عدل: عکس‌برداری از زن‌های نقاب‌دار ممنوع بود چون جزو بدی‌های مملکت به‌شمار می‌آمد

در آن دوران {دههٔ شصت میلادی} جامعه {ایران} علاقه‌ای به عکس‌هایی که می‌گرفتم، نداشت. من حدود سه سال تلاش کردم تا بتوانم نگاه کردن به عکاسی مدرن را جا بیندازم. البته چون در تلویزیون کار می کردم راحت بودم، اما در جاهای دیگر آدم‌های دیگری بالادست من بودند و مجبور بودم طوری آنها را صیقل بیندازم که چنین نگاهی را وارد اجتماع کنم و بقبولانم عکس‌های اجتماعی باید چگونه باشند. مثلا عکس انداختن از جوی آب ممنوع بود یا یک روز که در میناب از بازار عکاسی می‌کردم، ساواک من را گرفت و گفت شما چه‌کاره هستید؟ گفتم شما اینجا چه‌کاره هستید و کارت‌تان را به من نشان دهید. من هم کارتم را نشان دادم و گفتم خواهش می‌کنم به سایر همکارانتان بگویید من چه کسی هستم تا دیگر مزاحم من نشوند چون برای آنها عکس‌برداری از زن‌های نقاب‌دار ماهی‌فروش ممنوع بود و به نظرشان جزو بدی‌های مملکت به‌شمار می‌آمد. (در گفتگو با سحر آزاد نویسندهٔ روزنامهٔ شرق، سال 1395)

دسته‌ها
نیکول فریدنی

نیکول فریدنی: هر عکس موسیقی خاص خودش را دارد

عکاس وقتی وارد طبیعت می‌شود، نوای موسیقایی طبیعت همراه او است. وقتی عکاس وارد یک چنین فضایی می‌شود باید بتواند این موسیقی را در عکس خود نشان بدهد. متأسفانه برخی هنگام عکاسی در طبیعت توجه به این موسیقی نمی‌کنند، یا اصلاً متوجه نمی‌شوند که تأثیر منفی در کارشان می‌گذارد. می‌توان هنگام عکاسی برای تمرکز بیشتر و خوب دیدن از موسیقی‌های خوب آهنگسازان مشهور استفاده کرد. به هرحال هر عکسی دارای موسیقی خاص خودش است، وقتی که از بازار مسگرها یا کارگاه قالی ‌بافی عکاسی می‌کنیم باید به ‌نوعی این موسیقی را در پس ‌زمینهٔ عکس به مخاطب ارائه دهیم. (در گفتگو با محمود عبدالحسینی نویسندهٔ مجلهٔ هنرهای تجسمی، ش 24، فروردین سال 1385)

دسته‌ها
الیوت ارویت

الیوت ارویت: داشتن مداد به تنهایی برای شاعر شدن کافی نیست

فرقی اساسی وجود دارد بین کسانی که عکس‌های بی‌شماری می‌گیرند به امید اینکه یکی خوب از آب دربیاید و کسانی که تلاش می‌کنند عکس خلق کنند. درست مثل اینکه کسی می‌تواند با مداد هم شعر بنویسد هم لیست خرید، اما داشتن مداد به تنهایی برای شاعر شدن کافی نیست. مهم این است که چطور چیزها را می‌بینی نه اینکه چیزها چطور خودشان را به تو نشان می‌دهند. عکاسی دیجیتال ارزان‌تر و کارامدتر است و می‌توانی درجا نتیجهٔ کار را ببینی اما نوعی کمال و کیفیت هست که با عکاسی آنالوگ همراه می‌شود. و یکی از مشکلاتی که امکان مشاهدهٔ عکس پس از انداختن ایجاد می‌کند این است که آدم‌ها عکسی که گرفته‌اند را چک می‌کنند و صحنهٔ بهتری را که ممکن بود بگیرند از دست می‌دهند. (در گفتگو با  Nigel Farndale نویسندهٔ مجله GUP، سال 2015)

دسته‌ها
کیارنگ علایی

کیارنگ علایی: وقتی عکسی ثبت می‌شود معنایش این است که «شاهد»ی وجود دارد بر رویدادی که اتفاق افتاده است

عکس مجموعه‌ای از نشانگان بصری است که با حافظه مخاطب در ارتباط قرار می‌گیرد و مخاطب عکس با تحلیل و واکاوی آن نشانگان بصری و مطابقت آن با دریافت های واقعی خود از تجربه‌های زندگی روزمره، به معنا و حس و شهودی نائل می‌آید. وقتی عکسی ثبت می‌شود معنایش این است که «شاهد»ی وجود دارد بر رویدادی که اتفاق افتاده است، وقتی عکسی اکسپوز می‌شود حقیقتی را نمایش می‌دهد که متعلق به گذشته است و به این ترتیب خاصیت عکس این است که ما را به گذشته ارجاع می‌دهد، به چیزی که دیگر نیست، یا حداقل به آن شکلی که در چند لحظه قبل بود، نیست و تغییر شکل محسوسی در واقعیت آن رخ داده است. این عقب نگه داشتن ما در زمان حبس شده، فرآیندی ذهنی را برای مخاطب ایجاد می‌کند که همان آوردن گذشته به حال است. این مهم وقتی با ناخودآگاه ما درباره واقعیت زمان‌ها و مکان‌ها در هم می‌آمیزد، برداشتی جدید را از واقعیت ایجاد می‌کند، یعنی انگار یک مومیایی خیلی با ارزش را آورده باشیم و در موزه‌ای در زمان حال به نمایش بگذاریم و از روی ویژگی‌های آن، تاریخ و خصوصیاتش را بازشناسی کنیم. (در گفتگو با وب‌سایت عکسخانه، سال 1394)