دسته‌ها
گائتانو پشه

گائتانو پشه: تنها یک معمار در جهان وجود دارد که در حال آزمایش کردن است: فرانک گری

کار کردن برای من لذت بخش است، فعالیتی که دائماً غافلگیر می‌کند. این {کاری که ما می‌کنیم} نوعی کار است که در آن تکرار می‌کنید؛ {هرچند که} اصلاً درباره‌ی تکرار –که آدم را کسل می‌کند- نیست، اما ساختن چیزها به طور مداوم به خودی خود نوعی تکرار است. جنبه‌های غیرمنتظره‌ی ساخت چیزها به من انرژی می‌دهد تا به کاوش ادامه دهم.

این {فعالیت مدام برای من} هرگز کافی نیست. دوست دارم به ساحل بروم، کتاب بخوانم و کارهای دیگر انجام دهم، اما بیشتر از همه‌ی اینها دوست دارم اینجا در آتلیه باشم. یک روز داشتیم روی موضوع کار می‌کردیم و وقتی کار داشت به سرانجام می‌رسید، متوجه شدم که اشتباه است و تصمیم گرفتیم آن را دور بریزیم.

کار من درباره‌ی پژوهش، مواد و نحوه‌ی ترکیب آنهاست. من علاقه‌مند به ثبت تجربیات و نشان دادن یافته‌هایم هستم. افراد زیادی در کار خود دست به آزمایش نمی‌زنند، اما همانطور که قبلاً گفتم، تنها یک معمار در جهان وجود دارد که در حال آزمایش کردن است. نمی‌دانم الان چه کار می‌کند، اما وقتی او را می‌شناختم در حال آزمایش بود، دارم در مورد فرانک گهری صحبت می‌کنم. (در گفت‌وگو با Emmanuel Olunkwa، منتشر شده در مجله‌ی PIN-UP، ش ۳۱، سال ۲۰۲۱)

دسته‌ها
اودیل دک

اودیل دک: از کار کردن بر روی پروژه‌ای که شبیهش را هیچ‌وقت تجربه نکرده‌ام بیشترین لذت را می‌برم

هدف من این است که کارفرماهایم استعدادهایی تازه را کشف کنند. امیدوارم که این مسیر به سود اقتصادی هم منجر شود، اما واقعاً هیچ‌چیز معلوم نیست. این همان خطر کردنی است که از آن سخن می‌گویم. این راه و روش من برای کشف معماری است؛ من همیشه به کارفرماهای خود گوش می‌دهم، اما چیز دیگری به آنها پیشنهاد می‌دهم. کارفرماهای من می‌دانند که همیشه غافلگیر خواهند شد. علت این که به سراغ من آمده‌اند نیز همین است.

آنچه من بیشترین لذت را از آن می‌برم کار کردن بر روی نوعی از پروژه است که شبیهش را هیچ‌وقت تجربه نکرده‌ام، آن هم در مکانی که هیچ‌وقت پیش از این در آنجا نبوده‌ام. این که کارفرما برنامه‌ای بسیار معین را به دستم دهد دوست ندارم. ترجیح می‌دهم با امکانات ممکن بازی کنم تا تناقض‌های برنامهٔ طرح را پیدا کنم و از آنها به مثابه نقاط شروع کار بهره ببرم. اگر هیچ درز و رخنه‌ای در دستور اولیهٔ کار وجود نداشته باشد، به سختی می‌توان کار جذابی انجام داد. (در گفتگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
حسین والامنش

حسین والامنش: گاهی وقت‌ها پروسهٔ تولید اثر است که باعث می‌شود هنرمند بداند که به دنبال چیست

من معمولاً کارم را با یک داستان اولیه شروع می‌کنم ولی سعی می‌کنم زیاد به آن فکر نکنم و فقط با تکیه بر ایدهٔ اولیه اجازه بدهم کارم مرا سورپرایز کند. چون یک هنرمند بعضی وقت‌ها خودش هم نمی‌داند که می‌خواهد به چه چیزی فکر ‌کند و این پروسهٔ تولید است که باعث می‌شود او بداند به دنبال چیست. برای من به عنوان یک نقاش خیلی مهم است که بیننده با اثرم یک داستان در ذهن خود بسازد تا بتواند با آن ارتباط برقرار کند. کار فقط در پروسه‌ٔ دیدن اثر زنده است. کار من مثل یک فضای بسته است که من دری باز کرده‌ام تا وارد کار شوید. خلاقیت بیننده برای من مهم است. درست است که بیننده به ظاهر فقط با چشمش با یک نقاشی ارتباط برقرار می‌کند اما در اصل می‌تواند صدای عنصرهای درون نقاشی را بشنود و یا آن‌ها را لمس کند. اما این اتفاق مستلزم این است که هنرمند چقدر به نوع ارتباط مخاطب با اثرش اهمیت می‌دهد. این مربوط به بخش روایی کار من است. (در گفتگو با اکرم احمدی‌توانا، منتشر شده در وب‌سایت هنرآنلاین، سال ۱۳۹۶)