دسته‌ها
استیون هال

استیون هال: من تلاش نمی‌کنم در مسابقات پیروز شوم و شاید به همین علت است که در تعدادی از آنها پیروز شده‌ام

نافرمانی برای معمار {یک ویژگی} مهم است. من در حال تهیهٔ فهرستی بودم از همهٔ صد و شصت مسابقه‌ای که در آن شرکت کرده‌ایم. ساموئل بکت گفته است که شکست اصلی است که یک هنرمند باید آن را دربکشد و فهم کند. «شکست» یک اصل است.

شکست بخورید، باز هم شکست بخورید، بهتر شکست بخورید. در صد و شصت مسابقه، ما سی و چهار بار پیروز شده‌ایم. تعداد شکست‌ها خیلی بیشتر از پیروزی است. شما باید قادر باشید که خودتان را بلند کنید، گرد و خاک را از خود بتکانید و دوباره تلاش کنید. از آن لذت ببرید.

من واقعاً از مسابقات لذت می‌برم! چرا؟ چون مسابقه جایی است برای تجربه. من تلاش نمی‌کنم در مسابقات پیروز شوم و شاید به همین علت است که {تا کنون} در تعدادی از آنها پیروز شده‌ایم. ما تلاش می‌کنیم که بهترین کار ممکن را انجام دهیم و لزوماً مطیع آنچه آنها از ما می‌خواهند نباشیم. (در گفت‌وگو با Durganand Balsavar، منتشر شده در سایت The Hindu، سال ۲۰۲۱)

دسته‌ها
لویی کان

لویی کان: بدون نور هیچ معماری‌ای نیست

آنچه دربارهٔ اتاق شگفت‌انگیز است این است که نوری که از پنجره‌های آن اتاق می‌تابد متعلق به اتاق است. و خورشید نمی‌فهمد پس از ساخت اتاق، چقدر حیرت‌انگیز شد. بنابراین ساختهٔ انسان، ساختن یک اتاق، دست‌کمی از معجزه ندارد، اندیشیدن به اینکه انسان می‌تواند تکه‌ای از خورشید را از آن خود کند. حال وقتی شما دستورالعملی از مدیریت مدرسه می‌گیرید که می‌گوید: «ما ایده‌ای عالی داریم: در مدرسه نباید پنجره بگذاریم چرا که عزیزان حاضر در کلاس برای نقاشی‌هایشان، بیش از هر چیز، به دیوار نیاز دارند نه پنجره. وانگهی پنجره ممکن است حواس معلم را هم پرت کند.» اما کدام معلمی لایق چنین مراقبتی است؟ می‌خواهم بدانم. افزون بر این، پرندهٔ بیرون، انسانی که دوان‌دوان به دنبال پناهگاهی می‌گردد، [بارش] باران در حالی که شما در داخل ایستاده‌اید، برگ‌هایی که از درختان فرو می‌افتند، ابرهایی که عبور می‌کنند، آفتابی که به داخل رخنه می‌کند، همهٔ این چیزها عالی است. خود اینها درس است. پنجره برای مدرسه الزامی است.

شما از نور ساخته شده‌اید پس باید با این حس زندگی کنید که نور مهم است. فقط دستورالعمل مدیریت مدرسه یا یک معلم نیست که حرفی بزند و به شما بگوید تمام زندگی برای چیست. در برابر آن باید مقاومت کرد. بدون نور هیچ معماری‌ای نیست. (در سخنرانی در دادگاه منطقه‌ای ایالات متحد امریکا در سال ۱۹۷۱، برگرفته از کتاب «لویی کان؛ متون اصلی»، به کوشش رابرت تومبلی، ترجمهٔ محمدرضا رحیم‌زاده، مهنام نجفی، سیده میترا هاشمی)

دسته‌ها
فرامرز شریفی

فرامرز شریفی: باید با فهم مهندسی کارفرما را راضی نگه داشت، نه این که هرچه خواست بگوییم چشم

من همیشه به بچه‌ها توصیه می‌کنم که اگر پروژه‌ای گرفتید حتماً زمان تحویل را در ساعتی که مطمئن هستید کار را به اتمام می‌رسانید به کارفرما اعلام کنید، زیرا اگر بداند بدقول هستید دیگر به سراغ شما نمی‌آید.

پس در معماری پیمان‌ها، راضی نگه‌داشتن کارفرما و با کیفیت خوب کار کردن بسیار مهم است، به شرطی که با فهم مهندسی صاحب کار را راضی نگه دارید، نه این که هرچه از شما خواست چشم بگویید. در آن لحظه ظاهراً کارفرما راضی است ولی نتیجهٔ کار در نهایت مطلوب نیست. اگر او از شما درخواستی برخلاف میل کرد اول آن را بپذیرید اما آن کار خوب‌تر مد نظر خودتان را به او نشان دهید و آن را انجام دهید. (در گفتگوی منتشر شده در کتاب «گفت‌وگو با معماران»، به کوشش جلال حسن‌خانی و رامین جلیله‌وند، سال ۱۳۹۸)

دسته‌ها
عبدالرضا زکایی

عبدالرضا زکایی: معماری نحوهٔ زندگی است؛ وقتی نحوهٔ زندگی تغییر کند معماری هم تغییر می‌کند

معمار تابع سفارش کارفرماست. قصری در اسپانیا ساخته شده به نام قصر الحمرا که به یکی از فرمانداران عرب مربوط بوده است. اسلام حدود هفتصد سال در این کشور حکومت کرد. این حاکم سفارش می‌دهد قصرش شبیه همان تعاریفی باشد که قرآن از بهشت ارائه می‌دهد. قرآن را به زبان اندلس ترجمه می‌کنند و به معمار می‌گویند این را بساز. یعنی آن حاکم سفارش فیزیکی به معمار می‌دهد. در بهشت آب‌ها در جریان و درختان زیبا پر از شکوفه و میوه هستند، حوریان بهشتی در آن می‌چرخند و … . معمار همین ایده را با معماری ایرانی، اسپانیایی و مراکشی تجسم می‌کند. چندین معماری ایرانی هم در آن کار می‌کردند. حاکم چهار زن داشته که برای هرکدام از آنها چهار پاویون پر از گل‌وریحان ساخته‌اند، سالنی برای گردهمایی این چهار همسر، از کنار تمام پله‌ها جوی آب گذر می‌کند، به جای حوریان مجسمه‌های زیبا در قصر گذاشته شده است. کارفرما سفارش را داده و پی کارش رفته است.

معماری، به فضا کشیدن لایف‌استایل فرد، شهر و عملکرد آدم‌هاست. معماری نحوهٔ زندگی است. وقتی نحوهٔ زندگی تغییر می‌کند، معماری هم فرق می‌کند. زمانی که ما دوران پدرسالاری داشتیم و همه بچه‌ها، نوه‌ها و نتیجه‌ها در یک جا زندگی می‌کردند، پس دورتادور خانه اتاق بود و در وسط حیاط و حوض آب و ساختمان اصلی از پدربزرگ که هم خرج خانواده را می‌داد و هم دستورات را صادر می‌کرد. وقتی این شیوهٔ زیست عوض شد، معماری ما هم عوض شد. (در گفتگو با افسانه شفیعی، منتشر شده در روزنامهٔ شرق، سال ۱۳۹۴)

دسته‌ها
لبیوس وودز

لبیوس وودز: معماری باید رویدادهای اجتماعی را رهبری کند

به نظر من کافی نیست که معماری رویدادهای اجتماعی را دنبال کند، بلکه معماری باید رویدادهای اجتماعی را رهبری کند. {…} شما در مقام معمار و از طریق اجرای کنش‌های معماریانه بافت اجتماعی و بافت سیاسی جامعه را متحول می‌کنید. اینجاست که معماری انگیزاننده یا آغازگر یک تحول می‌شود.

این همان چیزی است که من همیشه مبلغش بوده‌ام، و البته این مشکل‌ترین کارها برای انجام دادن است. معماران ممکن است با خودشان بگویند: «خب… این کارفرمای من است و او اجازه نخواهد داد که چنین کاری انجام دهم» یا «من باید همان کاری را انجام دهم که کارفرمایم می‌گوید». برای همین است که من هیچ کارفرمایی ندارم. [می‌خندد] این حقیقت دارد. حداقل من می‌توانم ایده‌هایم را {بدون ترس از موافقت نکردن کارفرما} منتشر کنم و بعد ممکن است به طریقی همین ایده‌ها از صافی‌های مختلف عبور و به مرحلهٔ بعدی رسوخ کند. (در گفتگو با Geoff Manaugh، منتشر شده در وب‌گاه BLDGBLOG در سال ۲۰۰۷)

دسته‌ها
نسرین سراجی

نسرین سراجی: کارفرما می‌تواند کاری کند که یک پروژه نمونه و سرمشق شود یا آن را به کابوس تبدیل کند

معماری و شهرسازی همیشه به کارفرما نیاز داشته‌اند. کارفرما می‌تواند کاری کند که یک پروژه نمونه و سرمشق شود یا آن را به کابوس تبدیل کند. زمانی که پروژه شکست می‌خورد معمار تنها فرد مقصر نیست. داروینیسم نه فقط حذف، بلکه مفهوم تکامل را مطرح می‌کند. طبیعت و نیروهایش با نیروی کارفرما و معمار بسیار تفاوت دارد. معمار اگر نتواند کارفرما را متقاعد کند که منافع عمومی مهم‌تر از منافع فردی است، ممکن است از کار حذف شود. این بهای سنگینی است که باید برای معمار بودن پرداخت.

دوران شاهان و اربابان به سر رسیده، ما در دوران دموکراسی هستیم. به این معنا که همه حق دارند سهمی از آن داشته باشند. در اروپا و به خصوص فرانسه، هنوز پروژه‌هایی هست که عمومی‌اند (هم معماری و هم شهرسازی) و با هزینهٔ عموم ساخته می‌شوند. اگرچه تعداد اندکی از آنها به معماری خلاقانه می‌انجامد. بخش عمدهٔ این پروژه‌ها به «معماری پر زرق و برق» منتهی می‌شود. ما در دوران بسیار ضد و نقیضی زندگی می‌کنیم. همه از ما می‌خواهند با منافع کاملأ متضاد کار کنیم و همه‌چیز هم خوب، ارزان و سریع ساخته شود. معماری امروز صرفاً یک محصول است. فقط در مجله‌ها و دانشکده‌هاست که معماری می‌تواند بدون توجه به منافع تجاری ارائه شود و مورد بحث قرار گیرد. (در گفتگو با محمد محمدزاده، ترجمهٔ آزیتا ایزدی، منتشر شده در مجلهٔ معمار، ش ۷۷، سال ۱۳۹۱)

دسته‌ها
رم کولهاس

رم کولهاس: گفت و شنود با کارفرما یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر پروژه است

همیشه این موضوع مطرح است که که آیا شما در مقام معمار فرمانبردار کارفرما هستید یا نه؟ به نظر من هم بله و هم نه. برای مثال، ما همیشه مسائل کارفرما را جدی می‌گیریم، این که چند متر مربع فضا در نظر دارند، یا چه چیزی را می‌پسند و پرسش‌های دیگری از این دست. در واقع گفت و شنود با کارفرما یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر پروژه است. در عین حال این وظیفهٔ حرفه‌ای ماست که خواسته‌های کارفرما را به بهترین پیشنهادها برای او تبدیل کنیم. پس اصلاً مسئله این نیست که به آنها اجازه دهید تا به شما بگویند که چه کار کنید، بلکه این است که آن کاری را انجام دهید که آنها از شما می‌خواهند و گاهی نیز به آنها نشان دهید که چه گزینه‌های بهتری از آنچه آنها فکر می‌کنند که میخواهند وجود دارد. (در گفتگو با Imelda Akmal منتشر شده در وب‌گاه مجلهٔ ARCHINESIA، سال 2018)