دسته‌ها
ریچارد راجرز

ریچارد راجرز: مسائل زیست‌محیطی و اجتماعی درهم‌تنیده‌اند؛ بی‌عدالتی اجتماعی ظرفیت یک شهر را برای پایداری زیست‌محیطی تضعیف می‌کند

شهرها در حال ایجاد نوع فجیعی از ناپایداری اجتماعی هستند که موجب زوال بیشتر محیط زیست می‌شود. به رغم افزایش جهانی ثروت که سرعت آن بسیار بیشتر از افزایش جمعیت است، {وضعیت} فقرای دنیا از حیث تعداد آنها و از حیث {شدت} فقر در حال وخیم‌تر شدن است. بسیاری از این مردم فقیر در کثیف‌ترین محیط‌ها زندگی می‌کنند و در معرض منتها درجات فقر محیطی هستند و چرخهٔ فرسایش و آلودگی را تداوم می‌بخشند.

قرار است که شهرها بخش بزرگ و بزرگ‌تری از مردم فقیر دنیا را در خود جا بدهند. نباید تعجب‌آور باشد که جوامع و شهرهایی که فاقد برابری‌های اولیه هستند از محرومیت‌های شدید اجتماعی رنج می‌برند و آسیب‌های زیست‌محیطی بزرگ‌تری ایجاد می‌کنند. مسائل زیست‌محیطی و اجتماعی در هم تنیده‌اند.

فقر، بیکاری، بیماری، تحصیلات ضعیف -به طور خلاصه بی‌عدالتی اجتماعی در هر شکل آن- ظرفیت یک شهر را برای پایداری زیست‌محیطی تضعیف می‌کند. شهرهایی که تجربهٔ جنگ‌های داخلی دارند مثل بیروت، شهرهایی که از فقر شدید رنج می‌برند، مثل بمبئی، شهرهایی که بخش بزرگی از جمعیت‌شان را از زندگی رایج بیگانه کرده‌اند، مثل لس‌آنجلس، یا شهرهایی که سود مادی را به منزلهٔ تنها انگیزه‌شان دنبال کرده‌اند، مثل سائوپائولو، محیط زیست را تا سرحد آسیب به همه تخریب کرده‌اند.

بدون حقوق اولیهٔ انسانی و صلح توازن شهری یا بهبود حقیقی زیست‌محیطی نمی‌تواند وجود داشته باشد. (در کتاب Cities For a small planet، منتشر شده در سال ۱۹۹۷)

دسته‌ها
بالکریشنا دوشی

بالکریشنا دوشی: پایداری اختراع هندی‌هاست؛ فقرا هیچ‌گاه چیزی را هدر نمی‌دهند

من حتی تا به امروز دل‌مشغول ترکیب مدرنیسم با سنت‌های محلی هند هستم. {این که} چگونه می‌توان اندیشه‌های آوانگارد اروپایی و امریکایی را با آنچه وطن مرا ساخته -آفتاب و باران، نمایش نور و سایه، حضور همه‌جایی مذهب و اسطوره، همسازی با طبیعت، پایداری- ادغام کرد؟ پایداری اختراع هندی‌هاست؛ {فرد مبتلا به} فقر هیچ‌گاه چیزی را هدر نمی‌دهد. (در گفت‌وگوی منتشر شده در وب‌سایت 032c، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
مائوریتسیو کاتلان

مائوریتسیو کاتلان: ما بی‌حس شده‌ایم

من از این که هجو نکتهٔ اصلی کارهای من باشد به‌هیچ‌وجه مطمئن نیستم. کمدین‌ها {که کارشان هجو است} واقعیت‌ها را دستکاری و مسخره می‌کنند، در حالی که من در حقیقیت فکر می‌کنم واقعیت بسیار بسیار برانگیزاننده‌تر از آثار هنری من است. شما باید در خیابان قدم بزنید و فقرای واقعی را ببینید، نه مجسمه‌های جعلی من از آنها را. شما باید شاهد تجمع واقعی کله‌پوستی‌ها {گروهی از سفیدپوستان عمدتاً نژادپرست} باشید.

من فقط اینها را برمی‌گیریم؛ من همیشه در حال وام گرفتن قطعات، یا در واقع خرده‌هایی از واقعیت هستم، واقعیت‌های روزمره. اگر فکر می‌کنید آثار من خیلی برانگیزاننده است، این معنی را می‌دهد که دنیای واقعی بی‌نهایت برانگیزاننده است و ما هیچ عکس‌العملی نسبت به آن نشان نمی‌دهیم. شاید ما دیگر به شیوه‌ای که در این جهان زندگی می‌کنیم توجهی نشان نمی‌دهیم. ما به طور فزاینده‌ای، آن طور که شما می‌گویید، «دیگر دردی احساس نمی‌کنیم». ما بی‌حس هستیم. (در گفت‌وگوی منتشر شده در وب‌سایت Artspace، سال ۲۰۱۷)