دسته‌ها
محمدرضا حائری

محمدرضا حائری: در کشور ما نقض قانون بسیار بیشتر از نقص قانون است

بی‌قانونی و غیر عقلایی بودن، زندگی در کلان‌شهرهای کشور را بسیار مشکل کرده است. مبارزه برای استقرار قانون که از عهد مشروطه صورت نهادی به خود گرفت و به استقرار پارلمان و مشروط کردن قدرت خودکامه منجر شد، تا امروز برای برنشاندن قانون به جای بی‌قانونی ادامه دارد. در کشور ما اگرچه به اندازه کافی قانون وجود ندارد یا قوانین‌مان از دقت و عمق کافی برخوردار نیست، اما رعایت همین مقدار قانون می‌تواند شرایط معقول‌تر و منطقی‌تری را برای زندگی در شهرها و کلان‌شهرهای ما فراهم کند.

از آنجا که نقض قانون در کشور ما بسیار بیشتر از نقص قانون است، توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که سرمایه‌داری تمرکزگرای بی‌قانون و عدم پایبندی مدیریت شهری به قوانین و طرح‌های شهری با اتخاذ تصمیمات ناگهانی و غیرعقلایی، وضعیت حاکم بر کلان‌شهرهای کشور ما را رقم زده‌اند. مهمترین و برجسته‌ترین انعکاس فضایی این وضعیت در دهه‌های گذشته عقب ماندن شهرسازی از شهرنشینی است و در دوره کلان‌شهرنشینی ما در ایران، عقب‌ماندگی شهرسازی از کلان شهرنشینی شدت بیشتری یافته است. (در گفت‌وگوی منتشر شده در مجلهٔ کوچه، شمارهٔ ۷، پیاپی ۲۴، سال ۱۴۰۰)

دسته‌ها
داراب دیبا

داراب دیبا: اگر اخلاق نداشته باشید معماری‌تان به جایی نخواهد رسید

با نگاهی به نوشته‌های بزرگانی چون علی شریعتی، صادق هدایت، آلبر کامو، اورهان پاموک و غیره، درخواهیم یافت انسان‌هایی بودند که از خودشان سوال کردند چه کسی هستند و به چه پایبندند. آیا خداوند وجود دارد یا خیر؟ این سوالی است که در طول تاریخ همگان از خود می‌پرسند و در پس آن یک سری اخلاقیات و ارزش‌های جاویدان وجود دارد که همیشه در  کنار این سوال قرار گرفته و می‌بایست آن را دنبال کرد.

برخی بر این عقیده‌اند که پایبند نوشته‌های ارسطو و افلاطون هستند؛ به هرحال باید در جهان یک ارزش، اخلاقی وجود داشته باشد تا انسان بتواند زندگی کند. با آمدن مدرنیته، ارزش اخلاقی ساکنین غرب که لزوماً شاید خداپرست نبوده و مسائل متافیزیک و ماوراءالطبیعه را کنار گذاشته باشند، اما به دو مطلب دیگر پایبند هستند: یک: پایبند قوانینی هستند و قانون مشخص می‌کند که به عنوان مثال نمی‌توانم به شما تجاوز لفظی یا جسمی و… داشته باشم. دو: از طرف دیگر اخلاقیات است، خصیصه‌ای که خارجی‌ها به آن اصول اخلاق (اتیکس) می گویند.

به دلیل مطالعاتی که در زمینهٔ ادیان دارم، می‌توانم بگویم: وقتی اتیکس را با اخلاقیات، قانون و دین تلفیق می‌کنید، در زندگی به منشی دست خواهید یافت که اگر انسان از آن پیروی کند، فردی سالم خواهد بود.

شاید فکر کنید که چرا این مطالب را را برای شما عنوان می کنم و چه ارتباطی به معماری دارد! اما امروزه شدیداً به این مطالب معتقد هستم که اگر شما اخلاق نداشته باشید، معماری‌تان ثمره‌ای را به همراه نداشته و به جایی نخواهد رسید. که متأسفانه این مسئله برخلاف باورهای غربی‌هاست و دانشگاه‌های غرب معتقد هستند که به کسی اخلاق نمی‌آموزند، چرا که اخلاق مربوط به حریم خصوصی فرد است و تنها تخصص را به اشخاص آموزش می‌دهند.

اما بنده چنین عقیده‌ای ندارم. ما شرقی‌ها معتقد هستیم که ابتدا انسان مطرح است که می‌بایست فردی سالم باشد تا بتواند کار صحیح و قابل قبولی انجام دهد. بنده قبول ندارم که یک انسان ناسالم و نادرست، بتواند کار هنری ارزشمندی انجام دهد. ولی در غرب بر این موضوع عقیده دارند: شخصی که نابغه است، به هرحال می‌تواند کاری متفاوت و ارزشمند انجام دهد، لذا زندگی خصوصی او هر اندازه هم که برجسته باشد حائز اهمیت نیست.

در نهایت به اعتقاد بنده اگر در وجود انسان وحدتی باشد و آن را بدست آورد، مسائل و الگوهای معماری نیز به خودی خود از آن متجلی خواهند شد که این نیز باید جزئی از وجود او شود. (در گفت‌وگوی منتشر شده در کتاب «اندیشهٔ معماران معاصر ایران ۳»، به کوشش علیرضا عظیمی حسن‌آباد و دیگران، سال ۱۳۹۳)

دسته‌ها
اریک اوون ماس

اریک اوون ماس: حقیقت کشمکش میان امکان‌هاست

آنچه من احساس می‌کنم و به آن اطمینان دارم این است که همواره چیزهای بیشتری برای دانستن وجود دارد از آنچه که به طور بالقوه می‌توانیم بفهمیم. شما نمی‌توانید در دم یک شهر را برای سه میلیون نفر بسازید. اینطوری نمی‌شود. ما همهٔ پاسخ‌ها را نمی‌دانیم. اگر شما نویسنده باشید می‌دانید که یک جمله چیست؛ جمله با یک حرف بزرگ شروع می‌شود، باید یک اسم و یک فعل داشته باشد و باید با یک نقطه به پایان برسد.

اما معماری اینطوری کار نمی‌کند. البته که نیاز به ثبات و استمرار و همچنین ارزش‌های محافظه‌کارانه وجود دارد. من مخالف آن نیستم. اما همیشه کسی وجود دارد که خشمگین شود، چرا که دنیا نابسنده، ناقص و ناکافی است. بنا بر همین است که من می‌خواهم چیزی بگویم یا لااقل گفت‌وگویی برقرار کنم یا فرضیهٔ خودم را با دیگران به اشتراک بگذارم. ممکن است اندیشه‌ام حتی درست نباشد، اما شاید هم درست باشد.

به نظر من ما به این کشمکش نیاز داریم. حقیقت کشمکش میان امکان‌هاست. من مخالف آدمی هستم که به سادگی می‌گوید این چیز باید متقارن باشد یا آن چیز باید غیر متقارن باشد. یا این که بگوید شما باید سازه را مخفی کنید یا باید سازه را نمایان کنید. یا آن کسی که به من می‌گوید اگر هیچ {عنصر} سبزی وجود نداشته باشد، طرح شما معماری نیست.

من می‌خواهم همهٔ اینها را به پرسش بکشم. من علاقه‌ای به پیوستن به گروه‌های طرفداری ندارم. خیلی مهم است که جستجوگر باشیم. همین {جستجوگر بودن} است که برای من معنای زنده بودن می‌دهد. این شیوه‌ای برای زندگی کردن است و ربطی به این ندارد که {بر روی یک چیز} توافق یا سازشی وجود دارد. کار من به این چیزها ارتباطی ندارد.

اندیشهٔ من این است که اجازه ندهم به یک قانون یا یک سیستم تبدیل شوم. من مخالف اینم که پیش‌بینی‌پذیر شوم. البته حقیقت این است که جامعهٔ ما به سوی راحتی و پیش‌بینی‌پذیری و توافق سوق میل دارد، چرا که تغییر برای بیشتر مردم آزاردهنده است. (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
گیتی اعتماد

گیتی اعتماد: آن مهندسی که در حریم رودخانه ساختمان می‌سازد بیشتر از شهرداری مقصر است

بی‌قانونی، سودجویی و رانت‌خواری از دلایل مهم بروز این چالش {ساخت‌وساز در حریم رودخانه‌ها و جنگل‌ها} است. از سوی دیگر رشوه دادن به شهرداری‌ها باعث می‌شود که مسئولان شهرداری نیز چشم خود را بر روی خلاف‌هایی که عده‌ای افراد سودجو و نوکیسه انجام می‌دهند ببندند.

{…} ما امروز می‌بینیم که در مناطق اطراف شهر تهران مثل اوشان و فشم و شکراب در بستر کوه‌ها ویلاسازی می‌کنند. بالاخره مسئولان دهیاری و بخشداری آن مناطق این مسائل را می‌بینند؛ اما آیا به جز این است که دم و دود آنها دیده می‌شود و هیچ‌کس صدایش درنمی‌آید؟ اما بعد که یک سیل می‌آید و همه را بیچاره می‌کند تازه به یاد این موضوع می‌افتند که باید به دنبال اقدامات لازم بروند. از طرف دیگر همانطور که ما نمی‌توانیم برای هر فردی یک پلیس قرار دهیم تا ضوابط رانندگی را رعایت کند، در بخش ساخت‌وساز هم به همین ترتیب است. خود مردم باید الزامات و اصول را رعایت کنند و در این زمینه فرهنگ‌سازی شود.

{…} مهندسان هم در این بخش مسئول هستند. یعنی واقعا آن مهندسی که در حریم یک رودخانه ساختمان می‌سازد بیشتر از شهرداری مقصر است. تمام کسانی که در حرفهٔ مهندسی مرتکب خلاف می‌شوند مقصرند. نباید در جاهایی که خطرساز است، ساخت‌وساز انجام شود. در حرایم و جنگل‌ها نباید از طرف شهرداری اجازه و مجوز ساخت‌وساز داده شود و هیچ مهندسی نباید آن نقشه را امضا کند. (در گفتگوی منتشر شده در مجلهٔ ساختمان، ش ۹۷، اردیبهشت ۱۳۹۸)

دسته‌ها
موشه سفدی

موشه سفدی: ما معماران باید دست از بله قربان گفتن برداریم

آنچه ما {معماران} انجام می‌دهیم تاثیر عظیمی بر زندگی مردم می‌گذارد. مسئله سبک یا بیان معماری نیست؛ مسئله کیفیت قابل اندازه‌گیری زندگی است که مسئولیت بزرگی بر دوش معماران می‌گذارد. متاسفانه تاثیر ما بر تصمیمات {کلان} محدود است. تصمیمات اصلی را قانون‌گذاران، کارفرمایان، اقتصاددانان و بازار می‌گیرند، اما ما معماران مسئولیت داریم تا حد ممکن بر این تصمیمات تاثیر بگذاریم {…} خیلی مهم است که ما در مقام معمار دست از بله ‌قربان گفتن برداریم و در عوض موضعی انتقادی اتخاذ کنیم. {درست است که} اگر چنین کنیم در معرض دردسر قرار می‌گیریم، اما لازم است این دردسرها را همچون بخشی از حرفه‌مان بپذیریم. (در گفتگو با Debika Ray منتشر شده در مجله ICON در سال 2014)

دسته‌ها
محمدرضا نیکبخت

محمدرضا نیکبخت: در ایران صاحب سرمایه قانون را تنظیم می‌کند

بزرگترین مسئلهٔ شهرداری‌ها، عدم شفافیت ضوابط از پایه‌ترین رده‌ها تا بالاترین مسئولیت‌هاست. قانون شفاف و مشخصی که قابل اجرا باشد و کسی هم نتواند از آن عدول کند وجود ندارد. مشکلات دیگری چون خرید قانون هم وجود دارد که اینجا درباره‌اش صحبتی نمی‌کنم. تصور می‌کنم مشکل عمده از سیستم‌های بالادستی اقتصاد است، نه فقط در خود شهرداری. درواقع شهرداری هم در تلاطم و موج دیگر نهادها قرار می‌گیرد. خود شهرداری هم اگر بخواهد مقاومت کند، دچار یک‌سری مشکلات جانبی خواهد شد.
در ساختار شهری ما، اصولاً سیستم براساس پول برنامه‌ریزی می‌شود، نه قانون. کسی که سرمایه را در دست دارد، قانون را تنظیم می‌کند. به همین جهت، بیشتر از آنکه به شهردار برگردد به سیستم‌های کلان اقتصادی برمی‌گردد. ارگان‌های زیادی هستند که در ساخت و ساز شهرداری دخالت دارند. وقتی که بازار ساخت و ساز، به گونه‌ای می‌شود که شهرداری قدرت آن را ندارد که مثلاً یک باغ را به پروژه‌ای مسکونی تبدیل نکند، پس خود به خود شهردار هم مدیر خیلی کارآمدی نمی‌تواند باشد. اگر به گونه‌ای شود که مسکن و ساختمان، از سیستم پولی و اقتصادی به شکلی که در حال حاضر است، کمی فاصله بگیرد و سرمایه در ارگان‌های مختلقف بتواند حضور پیدا کند، و خانه از حالت سرمایه‌ایش خارج شود، آن موقع راحت‌تر می‌توان به طرح‌های عام‌المنفعه، طرح‌های اجتماعی، طرح‌های جامع و حتی طرح‌های شهری پرداخت. ولی به جهت اینکه برای هر یک متر زمین، شهرداری باید پاسخ دهد که چرا این قیمت است و چرا باید آنقدر تراکم پرداخت کند، این قدرت را هم خود شهرداری ندارد که بگوید اینجا باید باغ بماند، و تفکیک و تخریب نشود. (در گفتگو با خبرگزاری ایلنا، سال 1396)