دسته‌ها
چارلز جنکس

چارلز جنکس: معماران ناچارند که در رابطه‌شان با قدرت و پول تجدید نظر کنند

به‌طور خلاصه، همانطور که نمودارها و نوشته‌های تحولی من نشان می‌دهد، پست‌مدرنیسم مدام برمی‌خیزد و سقوط می‌کند، مورد توجه قرار می‌گیرد و منسوخ می‌شود. اما شش سُنت آن همچنان و رواج دارد و با سرعت‌های مختلف به پیش می‌رود؛ مثلاً بناهای تندیس‌گونه و اثر بیلبائو {=نقش یک بنای شاخص در احیای اقتصادی یک منطقهٔ درگیر مشکلات} همچنان در حال رشد هستند و اگرچه بحث‌هایی در چگونگی آنها وجود دارد، هیچ اثری از نابودی آنها به چشم نمی‌خورد. هرچند برخی منتقدان ناراضی این سنت‌ها همواره مرگ آنها را اعلام کرده‌اند.

معماران ناچار خواهند شد که در رابطه‌شان با قدرت و پول تجدید نظر کنند و نگاهشان به جامعه را واقع‌گراتر و انتقادی‌تر کنند. با این حال معماران در مقام متخصصان یک حرفه همچنان فقط دو تا هشت درصد از بناهای جهان را می‌سازند، و فقط بناهای افتخارآمیز و معتبر را. بنابراین ادعای آنها مبنی بر رهبری جامعه (که پیشینه‌اش به قبل از ویتروویوس می‌رسد)‌ از طرف قدرتمندانی همچون سیاستمداران، که نبض مدینهٔ فاضلهٔ جامعه در دستشان است، خریداری ندارد. (در گفتگو با Jon Arteta در سال ۲۰۱۶، منتشر شده در رسالهٔ دکتری مصاحبه‌کننده)

دسته‌ها
باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی

باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی: در داوری راجع به معماری مردم یک جامعه معماری یا شهرسازی فرمایشی هیچ‌گاه نمی‌تواند نمونه باشد

وقتی شهرسازی گذشتهٔ خودمان را با سیستم شهرسازی فرمایشی دوران بعد مقایسه کنیم دقیقاً رابطهٔ مسالمت‌آمیز و برادرانه با طبیعت را در برابر رابطه یا برخورد قهرآمیز شهرسازی فرمایشی کاملاً درمی‌یابیم. اصولاً شهرسازی فرمایشی و یا معماری فرمایشی هرگز نمی‌تواند در داوری نسبت به معماری مردم یک جامعه نمونه باشد، چرا که {بیشتر} ردپای فرد یا قدرت در این گونه از معماری مطرح است تا سهم یک ملت. به همین دلیل باید همه‌گاه آن شیوه از معماری را مورد نظر قرار داد که مردم خود به دلخواه به وجود آورده‌اند، خود سازندگی کرده‌اند، هرگز تحمیلی بر آن وارد نشده است. همان معماری که در سایهٔ تفکر و ذوق مردم جامعه و در رابطه با نیازهای اقلیمی و فرهنگی‌شان ساخته و پرداخته شده است. (در گفتگو با نویسندهٔ فصلنامهٔ هنر، ش ۱، پاییز سال ۱۳۶۰)

دسته‌ها
بیارکه اینگلس

بیارکه اینگلس: کاری که یک معمار در طول زندگی حرفه‌ای‌اش انجام می‌دهد غالباً نتیجهٔ فرصت‌های اتفاقی و شانس است

ما اعتقاد داریم چارلز داروین تنها کسی بوده که می‌توانسته به بهترین نحو کار ما را نشان دهد. درخت تکاملی مشهور او می‌توانست دیاگرامی از روش کار دفتر ما باشد؛ ایده‌ها در طول چندین نشست طراحی کامل می‌شوند. اما داروین فقط طرح یک ایدهٔ مفرد را تشریح نمی‌کند. گاهی اوقات زیرگونه‌ها منشعب می‌شوند و ما اغلب ایدهٔ خوبی پیدا می‌کنیم که در موقعیت خاص ما کار نمی‌کند، اما برای یک کارفرمای دیگر، در یک فرهنگ دیگر، می‌تواند پاسخ مناسبی به یک پرسش کاملاً متفاوت باشد.

در نتیجه ما هیچ‌گاه چیزی را دور نمی‌اندازیم. دفتر ما آرشیو راه‌حل‌های معمارانهٔ متنوع است، چون شما هیچ‌وقت نمی‌دانید در آینده ممکن است به چه ایده‌ای نیاز داشته باشید. کاری که یک معمار در طول زندگی حرفه‌ای‌اش انجام می‌دهد {غالباً} نتیجهٔ فرصت‌های اتفاقی و شانس است. معمارها به ندرت می‌توانند زندگی حرفه‌ای‌شان را برنامه‌ریزی کنند، یا تصمیم بگیرند کجا چه چیزی را بسازند. ما منابع مالی یا قدرت سیاسی نداریم تا پروژه‌ها را به تنهایی پیش ببریم. ما باید به وسیلهٔ بداهه‌سازی فرصت‌طلبانه و تغییر ناگهانی و انتقال ایده‌ها، پاسخگوی چالش‌های تصادفی باشیم و اغلب داستانی که ما می‌گوییم محصول توجیه عقلانی یا ادراک چیزی است که واقع شده. چگونگی تحول چیزها از طریق تصادف و سوء تفاهم برای ما بسیار جالب‌تر است. (در گفتگو با محمد محمدزاده، ترجمهٔ آزیتا ایزدی، منتشر شده در مجلهٔ معمار، ش ۷۷، سال ۱۳۹۱)