همهچیز {در جهان} دارای امکانات بینهایت دانش {برای انسان} است و انسان بودن هم به همین معناست. ما به این باور رسیدهایم که ماشین در زمینهٔ دانستن از ما بهتر است. اکنون همه به این اعتقاد دارند. این مهمل است! ماشینها فقط میدانند که چطور عملیات انجام دهند، آنها نمیتوانند تصور کنند، آنها نمیتوانند آنچه تصور نشده است را تصور کنند. ماشینها نمیتوانند همچون ما فقط از طریق فکر کردن تا انتهای کهکشانها سفر کنند. پس چرا ما اینقدر مشتاقیم که مأموریت خویش به منزلهٔ خالق را انکار کنیم؟ این همان چیزی است که اذیت میکند. (در گفتوگو با Autumn Royal، منتشر شده در وبسایت Cordite، سال ۲۰۱۷)
برچسب: قدرت کامپیوترها
من عمیقاً به نظام آموزشی {مبتنی بر} تفسیر نمونههای تاریخی متعهدم. {…} اما چگونه میتوانیم تاریخ را در فرآیند طراحی به کار ببریم؟ معتقدم از طریق ضمنی کردن و کشف آن در یک فرایند مفصل تفسیر. تو {= پیتر آیزنمن} تاریخ را در آتلیهات با آموزش به روشی مستقیمتر به ابزار تبدیل کردهای. تو یک استثنا هستی.
البته فکر میکنم امروز اتفاق دیگری در حال رخ دادن است که احتمالاً تو را بسیار بیشتر از بیسوادی {دانشجویان} نسبت به دانش تاریخ آزار میدهد. کامپیوتر قدرت بیاندازهای را در اختیار دانشجویان معماری قرار میدهد تا فرمها و ساختارها، و حتی فرمهای مهندسیشده، را {به سادگی} تولید کنند. با این وضعیت آنها آمادهاند که از سال دوم ورودشان به دانشکده وارد حرفهٔ معماری شوند. کدام یک از دانشجویان بیش از این صبر میکند؟ لااقل فیلیپ جانسون تا سال دفاع از پایاننامهاش صبر کرد تا خانهای در کمبریج بسازد. حالا دانشجویان هنوز نیامده میتوانند دست به ساختن بزنند. نیرومندی ابزار {کامپیوتری}ای که دانشجویان با آنها کار میکنند خامدستی آنها را از نظرها پنهان میکند. این ابزار به آنها اجازه میدهد که کار حرفهای بپردازند، در حالی که دانش بسیار کمتری {نسبت به آنچه باید داشته باشند} دارند. قبلترها، دانشجویان مثل اسفنج آمادهٔ جذب دانش بودند، شاید به این خاطر که ابزاری در دست نداشتند. حالا اما از پیش به ابزاری مجهز شدهاند که در خدمتشان است. (در گفتگو با پیتر آیزنمن، منتشر شده در مجلهٔ Log در سال ۲۰۱۳)