دسته‌ها
بئاتریس کولومینا

بئاتریس کولومینا: بیماری آن چیزی است که معماری را مدرن کرد

من همیشه به چیزهایی جذب می‌شوم که مردم راجع به آنها صحبت نمی‌کنند. {ارتباط} بیماری {با معماری} پرسشی از این گونه است. شاید مردم از این که راجع به آن حرف بزنند می‌ترسند. اما در اوائل قرن بیستم معماران و منتقدان راجع به بیماری سل بسیار سخن گفتند. در واقع این موضوع دغدغهٔ واقعی آنها بود. اما، به رغم این واقعیت که این دغدغه همه‌جا وجود داشت -و وقتی شما نگاه کنید و گوش فرادهید خیلی واضح است- مورخان به شکلی کاملاً عجیب آن را نادیده گرفتند. ممکن است این امر همان چیزی باشد که در حقیقت یک نسل کامل را متقاعد کرد که دور شدن از همهٔ آن دیوارپوش‌ها، فرش‌ها و پرده‌های فضاهای داخلی قرن نوزدهمی {و حرکت} به سمت خطوط تمیز و معماری تمیز ایدهٔ خوبی است.

بیماری آن چیزی است که معماری را مدرن کرد، نه فقط ساخت‌مایه‌ها و فناوری‌های تازه. چرا؟ چون از هر هفت نفر یک نفر در دنیا از مرض سل می‌مرد، اما در کلان‌شهری مثل پاریس، این آمار به یک نفر از هر سه نفر می‌رسید. {…} در واقع بسیاری از ایده‌هایی که معماران مدرن عرضه می‌کردند نه از نظریه‌های معماری، بلکه از سوی پزشکان، پرستاران و معماری بیمارستان و به‌ویژه آسایشگاه‌های مسلولان سرچشمه می‌گرفت. در آغاز قرن در جاهایی مثل داووس، پزشکان جوان پیشرو، معماران جوان و مهندسان جوان با هم همکاری می‌کردند. این همان آوانگارد واقعی بود. نخستین بنای ساخته شده از بتن آرمه در سوییس آسایشگاه مسلولان بود. آسایشگاه {بیماران} آزمایشگاه معماری مدرن بود.

تراس‌های رو به آفتاب برای درمان را در نظر بگیرید. این تراس‌ها ایدهٔ ریفورم قرن نوزدهم آلمان در زمینهٔ بیرون رفتن و در معرض آفتاب سلامتی‌بخش قرار گرفتن را قادر ساخت که به داخل ساختمان آورده شود. این همان نفوذ متقابل بیرون و درون است که در کنار دیوارهای سفید، شیشه‌های گران‌قیمت، خطوط تمیز، حذف تزئینات و غیره تبدیل به امضای خاص معماری مدرن شد. همهٔ اینها پروتکل‌های پزشکی‌ای بودند که سال‌ها پیش از معماری مدرن وجود داشتند. (در گفت‌وگو با Drew Zeiba منتشر شده در مجلهٔ PIN-UP، شمارهٔ ۲۸، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
نورمن فاستر

نورمن فاستر: کرونا شهرهای ما را تغییر نداده، بلکه روند تغییری را که پیش از آن آشکار شده بود سرعت بخشیده است

آیا کووید-۱۹ شهرهای ما را تغییر خواهد داد؟ فکر می‌کنم که اکنون اینطور به نظر می‌رسد، اما در یک بازهٔ وسیع تاریخی پاسخ این پرسش منفی است. کرونا به جای این که شهرهای ما را تغییر دهد، صرفاً روند تغییری را که پیش از همه‌گیری آشکار شده بود تعجیل و تسریع کرده است.

تنها چیز پایدار {در شهرهای ما} تغییر است و شهرها همواره در حال تکامل و آموختن از یکدیگر هستند، از این قاره به آن قاره. شهرها را فن‌آوری‌های زمانشان تغییر داده و رهبرانی که بصیرت پذیرفتن آن فن‌آوری‌ها را دارند.

لندن را مثال می‌زنم. آتش‌سوزی مهیب سال ۱۶۶۶م باعث خلق مقررات ساختمانی‌ای شد که به ساخت‌وسازهای آجری مقاوم در برابر حریق منتهی شد. همه‌گیری وبا در میانهٔ قرن نوزدهم رودخانهٔ تیمز را از حالت مسیر فاضلاب روباز درآورد و این ماجرا روز تولد بهداشت مدرن بود. در پی آن وجه سلامت بوستان‌های عمومی روشن شد. سپس مرض سل سررسید و به تولد جنبش مدرن در معماری کمک کرد؛ {بناهایی با} پنجره‌های بزرگ، نور خورشید، تراس، سفید و پاکیزه.

اما تک‌تک این پیامدها -ساخت‌وساز مقاوم در برابر حریق، فاضلاب‌ها، بوستان‌های سبز، مدرنیسم- به هر حال رخ می‌داد، نه فقط در لندن که در شهرهای دورتادور دنیا، چرا که شهرها از یک‌دیگر یادمی‌گیرند؛ هر بحران تغییرات اجتناب‌ناپذیر را سرعت می‌بخشد و بزرگ می‌کند. (در سخنرانی در نشست شهرداران ملل متحد در ژنو، سال ۲۰۲۰)

دسته‌ها
تادائو آندو

تادائو آندو: معماری باید هر دو کیفیت ماده و انتزاع را به صورت همزمان به نمایش بگذارد

معماری به طور طبیعی از ماده تشکیل شده است. کارکرد {برقراری} ارتباط انسانی در معماری ضروری است و معماران نباید از بُعد قابل لمس معماری اجتناب کنند. از سوی دیگر، انتزاع تا پایان قرن نوزدهم در معماری یا هنر به منزلهٔ یک کانسپت توسعه پیدا نکرد؛ انتزاع تجلی قرن بیستم است.

انتزاع به روش مدرن زندگی و روش مدرن اندیشیدن مربوط است. بنابراین، از ابتدای کارم، همیشه اعتقاد داشتم که معماری باید هر دو کیفیت ماده و انتزاع را به صورت همزمان به نمایش بگذارد. این هدفی است که من از ابتدا آن را دنبال کرده‌ام. (در گفت‌وگوی منتشر شده در کتاب Matter in the Floating World، نوشتهٔ Blaine Brownell، سال ۲۰۱۱)