دسته‌ها
لویی سالیوان

لویی سالیوان: قوس، در میان همه‌ی فرم‌های ساختمانی، احساسی‌ترین آنهاست

قوس، در میان همه‌ی فرم‌های ساختمانی، احساسی‌ترین آنهاست. قوس مستعد امکان و نوید بالاترین درجه‌ی تحققی است که تصور خلاق می‌تواند پیش‌بینی کند. انعطاف‌پذیری آن بی‌حد و مرز است، همانند خود انسان: او می‌تواند به قوس سخت‌ترین، ظریف‌ترین و خلاقانه‌ترین کاربرد را ببخشد. قوس به هر نیازی پاسخ می‌دهد. در دست انسان، به هر چیزی که او بخواهد تبدیل می‌شود. با همه‌ی قدرتی که دارد، قوس فرمی است ذاتاً نحیف، باوقار، و اثیری که باید همواره قلبی را که با رازهای طبیعت هماهنگ است، لمس کند.

رومیان قوس را همچون چیزی مفید، در بند خود نگه داشتند. چینی‌ها با مهربانی بیشتر از آن همچون چیزی مفید استفاده کردند. اعراب، هندوها، و ایرانیان، واژگانی زیبا را به وسیله‌ی آن و درباره‌ی آن بیان کردند. بخشی از روح آن را شناخته بودند. در دوران بیزانسی، رومانسک، و قرون وسطی، دوباره آن را می‌بینید چنان که نیاز بود و فهمیده شد. با این حال، تمام این استفاده‌ها محلی، محدود و نمونه‌وار بودند. هیچ جایی شاهد درک کامل و عمیقی از قوس آنطور که هست نیستیم. به همین دلیل است که من با شور بیشتری تلاش می‌کنم تا حقیقت ساده‌ی امکان‌های ذهنی چیزهای عینی را که از حیث قدرت بسط حقیقتی بی‌کران است بر شما روشن کنم. به طور خلاصه، برای شما منشأ و قدرت زیبایی را توضیح دهم؛ تا به شما نشان دهم که زیبایی در عملکرد و فرم خانه دارد. (در مجموعه‌مقالاتی با عنوان Kindergarten Chats، منتشر شده در سال ۱۹۰۱، به نقل از کتابی با همین عنوان منتشر شده در سال ۱۹۱۸)

دسته‌ها
علی اکبر صارمی

علی اکبر صارمی: هر تکنیک بعد از مدتی جنبهٔ زیبایی‌شناسانه و هنرمندانه به خود می‌گیرد

طاق و قوس اختراعی بود برای پوشاندن یک دهانهٔ بزرگ، زیرا این کار با سقف صاف امکان‌پذیر نبود. برای مثال در معماری یونان باستان باید یک سری ستون می‌گذاشتند و بالایش هم یک تکه‌سنگ که با این روش بیشتر از دو سه متر را نمی‌شد پوشاند. همچنین در بنای تخت جمشید که قوس به کار نرفته، سقف‌ها همه چوبی بوده، چوب‌های محکم و سفت ولی حداکثر بیش از پنج شش متر را نمی‌توان با این سیستم سقف صاف پوشاند.

به نظر من قوس یک اختراع بسیار ارزشمند است که انسان توانسته با استفاده از آن دهانه‌های وسیع‌تری در حدود بیست سی متر را بپوشاند، مثل طاق کسری که دهانهٔ آن بیست و چند متر است. پس در ابتدا اختراع تکنولوژیک بوده است و طی مرور زمان در معماری ایران و بعد هم در معماری رومی‌ها به کار رفته است. (طبق آنچه مورخین می‌گویند اول در ایران طاق به کار رفته و بعد در روم، البته بهتر است وارد بحث‌های مقایسه‌ای نشویم.)

به هر حال یکی از مکان‌های اولیهٔ به کارگیری طاق و قوس، ایران است و این تنوع در هیچ‌جای دنیا به جز ایران به چشم نمی‌خورد. البته بعد از مدتی حالت تکنولوژیک آن سر جایش ماند و کم‌کم حالت زیبایی‌شناسانه نیز پیدا کرد، مثل هر پدیدهٔ دیگر. چراکه تکنیک، بعد از یک مدت، جنبهٔ زیبایی‌شناسانه و هنرمندانه به خود می‌گیرد.

{…} مثل لباس، اکنون ما صرفاً لباس نمی‌پوشیم تا از باد و باران محفوظ بمانیم، بخشی از پوشیدن لباس برآوردن همین نیاز زیبایی‌شناسانه است. در واقع یک بخش مهمِ لباس، کیفیت، مد، سنت و همهٔ اینها است. قوس در معماری هم بعد از مدتی از حالت تکنولوژیک خارج شده و وارد حوزه‌های هنر انسانی می‌شود. (در گفت‌وگوی منتشر شده در جلد اول کتاب «اندیشهٔ معماران معاصر ایران»، به کوشش اسماعیل آزادی، سال ۱۳۸۹)

دسته‌ها
هلموت یان

هلموت یان: فرمی که از نیرو پیروی کند بر فرمی که از کارکرد پیروی کند رجحان دارد

میس فن در روهه حق داشت که می‌گفت تنها راه دست یافتن به کمالْ کمینه‌گرایی است، نه بیشینه‌گرایی. من این موضوع را وقتی با ورنر سوبک {مهندس سازهٔ اهل آلمان} ملاقات کردم بیشتر فهمیدم. از زمانی که او را دیدم این احساس به من دست داد که به دانشکده برگشته‌ام. قبل از دیدن او، عادت کرده بودم که چیزها را خودم بفهمم یا به آنچه مهندسان سازه به من می‌گفتند اعتماد کنم، اما با حضور او ماجرا متفاوت است. من از او نه فقط راه حل را، بلکه علت پشت آن راه حل را هم یاد می‌گیرم. وقتی ما در حال طراحی هستیم، او کنارم می‌نشیند و وقتی من یک خرپا رسم می‌کنم می‌گوید «این بخش از سازه دوست ندارد آنجا باشد». همین می‌شود که ما نسبت به سازهٔ بنا مسئولیت بیشتری پیدا می‌کنیم. به پایانهٔ شمارهٔ یک یونایتد ایرلاینز در اوهر نگاه کنید که من در سال هزار و نهصد و هشتاد و شش طراحی‌اش کردم. اگر آن زمان سوبک را می‌شناختم به من اجازهٔ چنین کاری را نمی‌داد. حالا من فکر می‌کنم که آن سقف قوسی شکل با آن خط شکست صاف شبیه یک قوس های‌تک مربوط به دوران باروک است.

معماری سر و کارش با نور و فضاست، اما برای من فرمی که از نیرو پیروی می‌کند بر فرمی که از کارکرد پیروی می‌کند رجحان دارد. (در گفتگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌گاه ArchDaily در سال ۲۰۱۸)