دسته‌ها
توشیکو موری

توشیکو موری: مأموریت یک معمار، به زبان ساده، بهبود کیفیت زندگی انسان‌هاست

معماران به شکلی منحصر به فرد قادر به ایجاد ارتباط بین حوزه‌های مختلف هستند؛ باستان‌شناسی، مردم‌شناسی، علم مواد، مهندسی مکانیک و فیزیک. فیزیک، مطالعه‌ی پدیده‌ها و ترمودینامیک است، اینکه چگونه مواد مختلف می‌توانند گرما را جذب کنند و همچنین نقش عایق را ایفا کنند. فیزیکدانان پدیده‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کنند و مهندسان مکانیک آنها را به عمل می‌گیرند، اما معماران باید محیطی را ایجاد کنند که در آن تمام این فرایندهای مکانیکی و فیزیکی با هم کار کنند. بنابراین، وظیفه‌ی ما معماران این است که جنبه‌های مختلف رشته‌های گوناگون را گرد هم آوریم و آن‌ها را در یک راه‌حل اقتصادی ادغام کنیم. در نتیجه، ما نقشی منحصر به فرد در چیزی که من آن را «دید عرضی» می‌نامم ایفا می‌کنیم، به جای دید طولی یا دیدگاه محدود.

مأموریت یک معمار، به زبان ساده، بهبود کیفیت زندگی انسان‌هاست. برای بهبود کیفیت زندگی، باید به حواس انسان‌ها با زیبایی، راحتی، امنیت و عملکرد مناسب پاسخ داد. وقتی به کیفیت زندگی فکر می‌کنیم، با رشته‌ها و تخصص‌های دیگر درگیر می‌شویم تا در زمان خودمان آن را محقق کنیم. (در گفت‌وگو با Bernard Friedman در کتاب The American Idea of Home، منتشر شده در سال ۲۰۱۷)

دسته‌ها
تام ویسکامب

تام ویسکامب: این برای معماری یک مأموریت است که به سرچشمه‌ها، به مهندسی، به تاریخ و به زمینه تقلیل داده نشود

{در هجده سالگی} علم برای من به اندازهٔ مسئلهٔ علمی – تخیلی جالب نبود. هنوز هم همین طور است. علم پژوهش در دانش است و من فکر نمی‌کنم معماری اساساً دربارهٔ این باشد. معماری واقعاً دربارهٔ تصور و خیال است؛ آفریدن چیزهایی که دور از دسترس‌اند. من فکر می‌کنم هر بار که ما چیزی طراحی می‌کنیم، لحظه‌هایی از یک دنیای جدید و محتمل را نشان می‌دهیم. در واقع فکر می‌کنم درست است که علم تلاش می‌کند حقیقت و تئوری‌های منسجم پیدا کند، اما جالب‌ترین لحظات علم زمانی هستند که آن حقیقت‌ها عجیب بودن دنیا را افزایش می‌دهند؛ برای مثال زمانی که دانشمندان سیاه‌چاله‌ها و مادهٔ سیاه را کشف کردند.

معماری زمانی در بهترین حالت خودش قرار دارد که نتواند به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم شود و در عین حال نتواند به دیدگاه‌های یکپارچه تقلیل داده شود. هر دوی این چیزها در علم وجود دارند. فکر می‌کنم این برای معماری یک مأموریت فوق‌العاده است: اینکه به سرچشمه‌ها، به مهندسی، به تاریخ و به زمینه تقلیل داده نشود و دست‌نیافتنی و مرموز باقی بماند. (در گفت‌وگو با پویان روحی، منتشر شده در کتاب روایت‌های آوانگارد در سال ۱۳۹۴)

دسته‌ها
دنیل لیبسکیند

دنیل لیبسکیند: مأموریت معماری به چالش طلبیدن ادراکات انسان برای ابراز ایده‌های جدید است

هرگاه که آدم کار جدیدی انجام دهد، هرزمان که زمینه‌ای تازه را می‌گشاید، می‌شود گفت که حیرت و شگفت نیز برانگیخته می‌شود. {…} زمانی که برج ایفل ساخته شد همگان آن را محکوم کردند. اما امروزه پاریس بدون برج ایفل چگونه پاریسی می‌بود؟ زمانی که موزهٔ گوگنهایم به دست فرانک لوید رایت در نیویورک ساخته شد همگان آن را به‌خاطر ناهمگونی‌اش با نیویورک محکوم کردند ولی اکنون محبوب‌ترین موزهٔ این شهر است. اما البته هرزمان چیزی جدید انجام می‌گیرد به معنای عقب‌ماندن نیز هست.

اما بار دیگر تأکید می‌کنم که معماری هنری مدنی است. مأموریت آن تأیید هرچیزی نیست که انسان باید آن را از پیش بشناسد، بلکه به چالش طلبیدن ادراکات انسان برای ابراز ایده‌های جدید است و گشودن افقی جدید در شهر، به معنای واقعی کلمه یا نگرش‌های جدید و فضاهای تازه که در آن شکل می‌گیرند. این همان چیزی است که من بدان باور دارم. (در گفتگو با Jordan Timm در سال ۲۰۰۷، ترجمه و منتشر شده در مجلهٔ معماری ایران، دورهٔ ۱۲، ش ۳، سال ۱۳۹۱)