هنر فقط {شامل شکلهای} سنتی آن، نظیر نقاشی و مجسمه نیست، بلکه هنر هر آن چیزی است که قادر باشد دربارهٔ واقعیت اظهار عقیده کند. اشیاء روزمره هنوز هم میتوانند چیزی را بیان کنند که نهتنها عملی است، بلکه سیاسی، مذهبی یا فلسفی نیز است.
یک چیز را در نظر بگیرید. در زمانهٔ قدیم هنر همیشه عملی بود، چون آن موقع دوربینی نبود که عکس بگیرد، بنابراین مردم از نقاش درخواست میکردند که یک پرتره بکشد. پرتره عملی بود، آنها درخواست اثر هنری نکرده بودند، آنها یک پرتره خواسته بودند. بنابراین آن پرتره یک کارکرد بسیار عملی را برآورده میکرد.
مثال دیگری که بسیار دوست دارم این است که میکلآنژ وقتی کلیسای سیستین را با صحنهای از روز حساب، یعنی جایی که جهنم را با شعلههای آتش و مردمی که دارند میسوزند میبینید، ساخت. این اثر عملی بود، چرا که به مؤمنان نشان داد که اگر احکام کلیسا را رعایت نکنند، به جهنم میروند. (در گفتوگو با Emma Robertson، منتشر شده در وبسایت The Talks، سال ۲۰۱۷)