دسته‌ها
آی. ام. پی

آی. ام. پی: معماری برای این که به هنر تبدیل شود باید بر شالودهٔ نیاز ساخته شده باشد

من معتقدم که معماری هُنری عملگرایانه است. برای این که معماری به هنر تبدیل شود باید بر شالوده‌ای از نیاز ساخته شده باشد. آزادی بیان برای من عبارت است از حرکت در محدودهٔ سنجیده‌ای که برای هر کدام از تعهداتم تعیین می‌کنم. چقدر آموزنده است که این اندرز لئوناردو داوینچی را به خاطر آوریم که «قدرت زادهٔ محدودیت است و در آزادی می‌میرد».

رقابت برای {خلق اثر معماری} تازه، از منظر منحصر به فرد سبک، اغلب صرفاً به خودسریِ خیال و اغتشاش {حاصل از} هوس منجر شده است. ساده است که بگوییم هنر معماری همه‌چیز است، اما چه مشکل است که مداخلهٔ آگاهانه انگاشتی هنری را بدون دور شدن از زمینهٔ زندگی عرضه کنیم.

این شکنندگی و همین گرانبها بودن است که این گونه از هنر را اعتلا می‌بخشد و متمایز می‌کند. همین در هم پیچیدگی زمینه است که ما را برای دگرگونی فرصت‌های طرح‌ریزی و ساخت به قلمرو عالی معماری به چالش می‌کشد. معماران از طریق طراحی، بازی احجام در نور را بررسی می‌کنند، رمز و راز حرکت در فضا را می‌کاوند، اندازه را که همان مقیاس و تناسبات است می‌آزمایند، و بالاتر از همه، به دنبال آن کیفیت مخصوص که روح مکان است می‌گردند، چرا که هیچ بنایی به تنهایی {و فارغ از بسترش} وجود ندارد. (در سخنرانی پذیرش جایزهٔ پریتزکر در سال ۱۹۸۳)

دسته‌ها
انریکه نورتن

انریکه نورتن: معماری مسابقهٔ خلق چیزهای عجیب نیست

اخیراً معماری {خودش} تبدیل به هدف شده است. اما من با این موافق نیستم که عجیب‌ترین بنا بهترین بناست. من فکر نمی‌کنم نیازی باشد تا عجیب‌ترین و غیرمنتظره‌ترین بنا را خلق کنید تا معماری خوب تولید کرده باشید. به آثار رنتسو پیانو و دیوید چیپرفیلد بنگرید. آنها معماران بسیار خوب و وظیفه‌شناسی هستند که کارهایشان را با عناصر شگفتی‌آور تنزل نمی‌دهند.

آیا این پرسش خوبی برای مطرح کردن {در قبال یک مسئلهٔ معماری} است که چگونه کاری انجام دهیم که هیچ‌گاه پیش از آن انجام نشده باشد؟ به نظر من تعدادی از معماران بسیار باهوش در دام تلاش مدام برای افراط در آنچه خودشان پیشتر انجام داده‌اند و آنچه دیگران به انجام رسانده‌اند {یعنی کار تازه کردن} می‌افتند. این کار به چه نتیجه‌ای می‌رسد و به کجا ختم می‌شود؟

در حالی که شما یک ساختمان از رنتسو پیانو می‌بینید و تجربه‌ای بسیار غنی از چیزی که بسیار مهارشده و ساده است کسب می‌کنید؛ مثلا بنای گنجینهٔ منیل در هوستون که توسط او طراحی شده است. بنابراین معماری مسابقهٔ {خلق} چیزهای عجیب نیست. (در گفت‌وگو با Vladimir Belogolovsky، منتشر شده در وب‌سایت archdaily، سال ۲۰۱۶)