دسته‌ها
سوچی ردی

سوچی ردی: ما معماران فکر می‌کنیم جامعه می‌داند که به ما نیاز دارد و یاد نمی‌گیریم که این نیاز را اثبات کنیم

یکی از مشکلات راه انداختن دفتر معماری خودت، در کنار این که خودت باید دنبال فرصت‌های کاری بگردی، فهمیدن {چگونگی} توسعه‌ی کسب و کار است؛ و این چیزی است که من فکر می‌کنم آموزش معماری در آن واقعاً لنگ می‌زند.

ما معماران {از دانشکده‌ی معماری} همچون شاعرانِ {خالق} فضا بیرون می‌آییم و فکر می‌کنیم جامعه می‌داند که به ما نیاز دارد؛ اما {در دانشکده‌ها} یاد نمی‌گیریم که چگونه {مردم را از این نیاز} مطلع یا آن را اثبات کنیم. ما ناچاریم که متکفل این نیاز شویم و بفهمیم چگونه می‌توانیم حضورمان را در شبکه‌ی خود به بهترین شکل توسعه دهیم.

من خیلی دیر یاد گرفتم که چقدر مهم است که به سادگی با مردم صحبت کنیم و آنها را از کاری که انجام می دهیم مطلع کنیم. (در گفت‌وگو با Julia Gamolina، منتشر شده در وب‌سایت Madame Architect در سال ۲۰۲۱)

دسته‌ها
سیمون آیوازیان

سیمون آیوازیان: بدترین ضایعه‌ای که در معماری ایران میبینم، تعدد دانشکده‌های معماری و فارغ‌التحصیلان بیشمار آنهاست

بزرگ‌ترین و بدترین ضایعه‌ای که امروزه در معماری میبینم، فارغ‌التحصیلان معماری و تعدد دانشکده‌های معماری در ایران است، مثلاً در دانشگاه آزاد سالی نزدیک به دو هزار نفر فارغ‌التحصیل می‌شوند که محال است از بین‌شان دو معمار خوب پیدا کنید، در صورتی که زمان ما در هر سال هفت، هشت نفر فارغ‌التحصیل بودند که حتماً دو نفرشان از معماران خوبی بودند. معماران خوب دانشگاه آزاد مربوط به سال‌های هفتاد و دو تا هفتاد و پنج هستند، البته نیمی از آنها هم به خارج رفته‌اند، با این وضعیت شما چه آینده‌ای می‌خواهید ببینید.

من همیشه به تمام اطرافیانم توصیه می‌کنم که در هر خانواده یک معمار کافیست. در حال حاضر هم بچه‌های دوره لیسانس بعد از فارغ‌التحصیلی می‌توانند بعد از دو سال پروانهٔ ساخت بگیرند. در انگلیس بعد از فارغ‌التحصیلی باید بین یک تا دو سال در دفاتر کار کنند و گواهینامه واقعی بگیرند و سپس ادامه تحصیل در مقطع ارشد را پی گیرند، ولی در ایران اینچنین نیست.

{…} و در ادامه، مسئله این است که مشکل ما مشکل اقتصادی است، یعنی اگر معماران ما مانند جواد حاتمی با کار و کارفرما برخورد کنند، معماری کشور می‌تواند شکوفا شود، اما زمانی که معمارمان مجبور باشد که برای امرار معاش به تمام خواسته‌های کارفرما پاسخ مثبت دهند، معماری ما شکوفا نخواهد شد و وضع اینچنین می‌شود. (در گفت‌وگوی منتشر شده در کتاب «اندیشهٔ معماران معاصر ایران»، جلد پنجم، تألیف محمد اسدی و الهه مایانی، سال ۱۳۹۹)

دسته‌ها
دنیس اسکات براون

دنیس اسکات براون: معماران زندگی دشواری دارند. معمار نشوید مگر اینکه معمار شدن آرزویتان باشد

دانشجویان معماری در معرض لحظاتی هستند که در آنها احساس گمگشتگی می‌کنند، اما چنین چیزی بسیار رایج است. خودم وقتی که دانشجو بودم چنین احساسی را تجربه کرده‌ام. من همیشه به معماران جوان توصیه می‌کنم که صبور باشند. می‌گویم که سرانجام کار شما دستتان را خواهد گرفت و به مسیر خودتان خواهد برد. شما آنچه دوست دارید انجام دهید را بدون این که متوجه شوید انجام خواهید داد.

چیزی که باب {=رابرت ونتوری} همیشه به جوانان می‌گوید این است که کاملا متوجه آنچه دوستش دارید باشید و به آن احترام بگذارید. تلاش کنید که خود را در موقعیتی قرار دهید که منجر به انجام کاری شود که از آن لذت می‌برید. البته گاه به ناچار مجبور هستید کاری که دوست ندارید را انجام دهید، اما چنین کارهای نامطلوبی باید به مثابه حواشی کاری باشد که شما خواستار انجام آن هستید.

در آخر، من و باب همیشه به افراد یادآوری می‌کنیم که معماران زندگی دشواری دارند. معمار نشوید، مگر این که واقعاً آرزوی معمار شدن داشته باشید. اگر معمار شوید لازم است هرچه به دست آورده‌اید را برای معماری قربانی کنید. (در گفتگوی منتشر شده در وب‌سایت designboom، سال ۲۰۱۴)

دسته‌ها
فیلیپ جانسون

فیلیپ جانسون: هیچ‌وقت معمار حرفه‌ای تمام‌عیار نشوید، مگر آنکه عاشق این کار باشید

هیچ‌وقت یک معمار حرفه‌ای تمام‌عیار نشوید، مگر آنکه نتوانید از آن دوری کنید. مگر آنکه با اشتیاق عاشقانه مجبور به این کار باشید، {چون} هیچ‌وقت پولدار نخواهید شد. به پریشانی خواهید افتاد. واقعا وقت کمی خواهید داشت تا خود را به اشتیاق خلاقیتی که دارید بسپارید. از طرف دیگر پاداش بسیار زیادی دریافت خواهید کرد. هیچ‌وقت از کار خسته نخواهید شد، هیچ‌قت حوصله‌تان سر نمی‌رود. شاید به ندرت از خود بی‌خود و بی‌حواس شوید، ولی بی‌حوصله هرگز. (در بیست و هفتمین سمینار Aica در توکیو، سال 1992، ترجمهٔ علی شهریار زرین، منتشر شده در مجلهٔ معماری و شهرسازی، سال 1376)

دسته‌ها
رم کولهاس

رم کولهاس: ما معماران همچون قهرمانان ستایش می‌شویم، اما تحقیر شدن بخشی از زندگی روزانهٔ ماست

فقط پنج درصد از آنچه طراحی می‌کنیم ساخته می‌شود. این راز سیاه ماست. ما معماران همچون قهرمانان ستایش می‌شویم، اما تحقیر شدن بخشی از زندگی روزانهٔ ماست. بزرگترین بخش کار ما برای مسابقات و پیشنهادات مزایده خودبخود ناپدید می‌شود {و هیچ‌گاه ساخته نخواهد شد}. هیچ حرفهٔ دیگری این اوضاع را قبول نخواهد کرد. اما شما {در مقام معمار} نمی‌توانید به این بخش از زحمات خود به چشم ضایعات بنگرید. اینها ایده‌های ما هستند که در کتاب‌ها به زندگی خود ادامه خواهند داد. (در گفتگو با نویسندهٔ وب‌گاه SPIEGEL، سال 2011)

دسته‌ها
کنت فرامپتون

کنت فرامپتون: مسئله این است که چگونه برای طبقهٔ متوسط خانه‌ای بسازیم که از حیث طراحی مبتذل نباشد

یکی از مشکلات امروز معماران از نظر من تقابل ناخوشایند میان ابتذال، از یک طرف، و نئوآوانگاردیسم از طرف دیگر است. از نظر من هر دوی اینها بد است. نئوآوانگاردیسم شبیه جدالی بی‌پایان به نفع اصالت است که مردم عادی در آن هیچ جایگاهی ندارند. و در طرف مقابل، پایین آوردن اصول زیبایی‌شناسی به وجود یا عدم وجود سقف شیب‌دار باعث ایجاد ابتذال می‌شود، طوری که شما فقط دنبال ایجاد نشانه‌هایی سطحی هستید تا طرحتان را راحت به مردم بفروشید. ابتذال و هنر پیشرو تقریبا دو سر متضاد یک بازه هستند.

در مدارس معماری هیچ‌وقت به این موضوعات پرداخته نمی‌شود. مسئله این است که چگونه بنای مسکونی بسازیم که مثلا در عین حال که برای مردم متعلق به طبقهٔ متوسط معمولی در دسترس باشد، مبتذل نباشد. چرا طبقهٔ متوسط؟ برای این که همهٔ مردم عصر چندفرهنگی در نهایت و به‌صورت برنامه‌ریزی شده، تحت تاثیر جامعهٔ رسانه‌ای ما، مدرنیزاسیون و تلویزیون، جزو طبقهٔ متوسط هستند. (در گفتگو با Ingerid Helsing Almaas نویسندهٔ وب‌سایت architecture Norway، سال 2006)