دسته‌ها
موشه سفدی

موشه صفدی: من استاد دانشگاه هاروارد هستم و خود را آدم کتاب‌خوانده‌ای به حساب می‌آورم؛ اما کتاب‌های معماری بسیاری بیرون آمده‌اند که من آنها را نمی‌فهمم

من نمی‌توانم با اندیشه‌های جریان اصلی امروز معماری ارتباط برقرار کنم. صراحتاً بگویم، آنچه در حال حاضر نوشته می‌شود برایم معنا ندارد. لری ریچارد در کنیدین آرت و کسی به نام ترور بادی در کنیدین آرکیتکچر راجع به گالری {ملی کانادا اثر موشه سفدی} نوشته‌اند. می‌دانید، من استاد دانشگاه هاروارد هستم و ادبیات {مربوط به معماری} را دنبال می‌کنم. من خودم را آدم کتاب‌خوانده‌ای به حساب می‌آورم. اما نمی‌توانم بیشتر آنچه آنها دارند می‌گویند را متوجه بشوم.

من حتی جملات را تقطیع می‌کنم و همچنان نمی‌توانم آنها را بفهمم. کتاب‌های بسیاری درباره‌ی معماری در این چند وقت بیرون آمده‌اند که من آنها را نمی‌فهمم. و از مردم می‌پرسم: «آن جمله چه معنایی دارد، یا معنای آن کلمات چیست؟»

بادی چیزی را در جمله‌ی اول ابداع می‌کند و سپس بارها و بارها به آن برمی‌گردد و راجع به آن بحث می‌کند. اما معنای آن چیست؟ یک سخن جعلی از ذهن خودش؟ واقعاً این سخنان برای من هیچ معنایی ندارد. هر بازی‌ای که این دسته از آدم‌ها مشغولش هستند شامل حال من نمی‌شود. (در گفت‌وگو با Dan Turner، منتشر شده در کتابچه‌ی Safdie’s Gallery: An Interview with the Architect در سال ۱۹۸۹)

دسته‌ها
پیتر کوک

پیتر کوک: آموزش معماری در سال‌های اخیر بیش از حد آکادمیک شده است

به نظر من آموزش معماری در سال‌های اخیر بیش از حد آکادمیک شده است، به این معنا که این رشته با هدف برآوردن معیارهای اعتباری دانشگاه برنامه‌ریزی شده است؛ از همین حیث سرشت پیشه‌ورانه، سرشت هنری و به طور کلی، سرشت خلاقانهٔ {معماری} در آن فراموش شده است. خروجی دانشکده‌های امروز نسلی از معماران آموزش‌دیده، کتاب‌خوان، مسلط به اینترنت و با سلیقهٔ متوسط است که برای که برای کار در بازار تجاری بسیار مناسبند. {…}

به نظر من مهم‌ترین چیزی که باید به دانشجویان معماری آموزش داده شود این است که چطور نگاه کنند. باید به آنها آموخت که چطور مشاهده کنند و چطور با اتکاء بر تخیلشان از منابع بهره ببرند. چیزهایی مثل این که یک کابل را تا چه حد می‌توان کشید، یا این که ضخامت یک تکهٔ بتنی چقدر می‌تواند باشد را پیش از آن که خرد شود، منظورم این بخش از ماجراست. در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی کتابی وجود داشت به نام «کاتالوگ همهٔ زمین» که در آن ایده‌های مختلف همراه با تصاویرش گردآوری شده بود. به نظر من این جور چیزها باید آموزش داده شود، این که چطور کاردان باشیم. (در گفتگو با Kingshuk Niyogy، منتشر شده در وب‌سایت livemint، سال ۲۰۱۵)