دسته‌ها
جهانگیر درویش

جهانگیر درویش: خلق معماری و سازه باید همزمان باشد

در طرح ساختمان بندرعباس، معماری سازه بود و سازه نیز معماری. در آنجا شما نمی‌توانید بگویید این سازه است یا معماری. در حقیقت این موضوع برای من همیشه وجود داشته که اگر استخوان‌بندی نباشد، معماری معنایی ندارد. بنابراین خود استخوان‌بندی می‌تواند معماری باشد.

{…} در واقع هر دو باید در عمل با هم دیده شوند. اینگونه نیست که معماری تصمیم بگیرد و بعد از آن مهندس سازه بر روی آن طرحْ سازه‌ای ببیند.

{…} در حال حاضر اکثر طرح‌ها فقط به صورت معماری دیده می‌شوند و بعد پوسته‌های سازه‌ای آن را پوشش می‌دهند. من معتقدم که خلق معماری و سازه باید همزمان باشند. مثال بارز این تفکر ساختمان استادیوم تختی است، {که} سازه‌اش معماری‌اش است. یعنی شِمای سازه شده معماری. از سازه یک معماری می‌سازیم. هیچ وقت معماری را با یک سازه خلق نمی‌کنیم. این همیشه در کارها بوده و باید باشد و فکر می‌کنم جدا کردن اینها اصلاً مفهومی ندارد. (در گفت‌وگوی منتشر شده در جلد چهارم کتاب «اندیشهٔ معماران معاصر ایران»، به کوشش علیرضا عظیمی و همکاران، منتشر شده در سال ۱۳۹۵)

دسته‌ها
لودویگ میس فن در روهه

لودویگ میس فن در روهه: نمی‌خواستم زمان را تغییر دهم، هدفم بیان زمان بود

در همه سال‌های عمرم به معماری علاقه‌مند بودم و تلاش کرده‌ام با نظرات دیگران درباره معماری آشنا شوم. به نظر من، معماری به دورانی خاص تعلق دارد. معماری بیانگر ماهیت واقعی دورهٔ خاص خودش است. همیشه با مسئلهٔ حقیقت روبرو بوده‌ایم. چگونه می‌توانیم حقیقت را پیدا کنیم، با آن آشنا شویم و درکش کنیم؟ همهٔ آنچه که می‌گویم نتیجهٔ یک عمر کار و فعالیت است. وقتی می‌گویم معماری باید تجلی سازه باشد، به ایده‌ای خاص اشاره نمی‌کنم؛ اما مسئله این بود که در آن زمان، روابط متقابل بین این عناصر شفاف نبود. پس همه مطالعاتم درباره چیزهایی بود که بر معماری تأثیر می‌گذاشتند. وقتی دربارهٔ جامعه‌شناسی می‌خواندم به دنبال ایده‌هایی بودم که واقعا در زمان ما تأثیرگذار بودند. نمی‌خواستم زمان را تغییر دهم؛ هدفم بیان زمان بود. کل پروژه‌ام همین بود. قصد تغییر چیزی را نداشتم. واقعا باور دارم که همه این ایده‌ها، ایده‌های جامعه‌شناسانه و حتی ایده‌های فن‌آورانه، بر معماری تأثیر می‌گذارند؛ اما این ایده‌ها به خودی خود معماری نیستند. چیزی که باید یاد بگیریم ساختن با استفاده از همه مواد و مصالح موجود است و این همان عنصر گمشده زمان ما است. (در گفتگو با  Moises Puente در سال ۱۹۵۵، منتشر شده در کتاب «گفتگو با میس وندر روهه» ترجمهٔ مرتضی نیک‌فطرت و فتانه اتباعی)