معماری مدرن نمیتواند باشد. معماری {یا} صحیح است یا غلط. انعکاس احتیاجات و افکار مردم جهان در هر دورهای متفاوت بوده است و به طور کلی هنرْ خود نمایشگر اینگونه انعکاسهاست. در هر دورهای آنچه نو به وجود میآید مدرن است. تنها صحیح بودن یا غلط بودن این افکار است که میتواند مطرح باشد. معماری یونان برای مردم گذشته مدرن و نو بوده. رنسانس تحول جدید و مدرن بوده و خلاصه امروز هنر ما موقعی مورد قبول قرار میگیرد که احتیاجات و نیاز واقعی مردم را برآورد.
{…} مدرن بودن فقط غیر عادی بودن نیست. این فکر، یعنی حجمها و طرحهای غیر قراردادی به وجود آوردن مرضی است که اکثر هنرمندان ما بدان دچار شدهاند.
صحیح بودن میتواند یگانه هدف باشد. در ضمن عمل خود به خود از تکنیک نو و عوامل تازهای که قرن ما به وجود آورده استفاده میشود. فکر صحیح و امکانات جدید طبیعتاً معماری نو و تازهای به وجود میآورد. نه {فقط} در این مملکت، بلکه در تمام جهان هدف اصلی راحتی مردم و استفادهٔ مردم است، نه یک معماری غیر معمولی. معماری به خاطر معماری نمیتوان باشد. چون مردمی هم در کار هستند و دیگرانی که طالب زندگی راحت و مطمئن هستند. (در گفتوگوی منتشر شده در مجلهٔ نگین، ش ۱۲، سال ۱۳۴۵)