دسته‌ها
هوشنگ سیحون

هوشنگ سیحون: معماری زبان گویای حالات روحی و فکری یک جامعه است

هر تحول و هر انقلاب و هر حرکتی، چه سیاسی، چه اجتماعی، چه اقتصادی بی‌شک در امر معماری تاثیرگذار است. به لحاظ اقتصادی باید گفت اقتصادیات مهم‌ترین نقش را در معماری بازی می‌کنند. باید بودجه کار ساختمانی مهیا باشد تا بتوان آن را اجرا کرد وگرنه بدون تامین کافی مالی، کار معماری لنگ خواهد شد. در فرانسه یک اصطلاح عامیانه وجود دارد که می‌گویند: «وقتی ساختمان‌سازی از دست برود، همه چیز از دست می‌رود.» یعنی شاخص پویایی اقتصاد کشورها در میزان ساختمان‌سازی است که در آن مملکت جریان دارد.

سیاست، البته با این دید و این امید که سیاست کشورها در جهت رفاه جامعه قدم بردارد، بی‌شک روی مقوله معماری تاثیرگذار است. سیاست دولت‌ها با اقتصاد ارتباط پیدا می‌کند. با چه سیاستی چه مسیر اقتصادی‌ای در یک جامعه پیش گرفته شود که ساختمان‌سازی رونق پیدا کند. پس هر نوع تحول سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یک خط مشی خاصی را به معماری دیکته می‌کند. فرض کنید یک وقت جامعه یک جامعه کارگری است و دولت متعهد است که برای گروه‌ها و طبقات وسیع کارگران و زحمتکشان ساختمان‌سازی کند، مثل شوروی سابق. در این حالت نوع ساختمان‌سازی و معماری شکل خاصی به‌خودش می‌گیرد. یک موقع سیاستی هست بر مبنای سیستم سرمایه‌داری که در نتیجه یک سبک معماری دیگری را ایجاب می‌کند که به کلی با آن قبلی فرق دارد، مثل آمریکا و اروپا. یک موقع یک سیاستی براساس دید و سلیقه یک دیکتاتوری خاصی عمل می‌کند که آن نیز شکل به‌خصوصی به‌خودش می‌گیرد؛ نمونه بسیار گویای آن در زمان هیتلر و موسولینی در آلمان و ایتالیا بود که بر پایه ایدئولوژی فاشیسم با زور می‌خواستند یک سبک خاصی از معماری را که اصطلاحا به معماری فاشسیم معروف شد را تجویز کنند که البته به دلیل اینکه این سبک معماری خودجوش نبوده و از بطن جامعه برنخاسته بود، بنابراین پایدار نبود و با سقوط فاشیسم از بین رفت. آنها می‌خواستند معمار طوری طراحی و اجرا کند که مکتب نازیسم و فاشیسم را منعکس کند. پس می‌بینیم که معماری با تمام مسایل و تحولات یک جامعه ارتباط پیدا می‌کند و به عبارت دیگر، زبان گویای حالات روحی و فکری یک جامعه است. (در گفتگو با علی فراستی در سال ۱۳۷۲، منتشر شده در روزنامهٔ شرق، سال ۱۳۹۱)

دسته‌ها
هوشنگ سیحون

هوشنگ سیحون: معماری از دل جامعه می‌جوشد، بالا می‌آید و نمی‌شود آن را تکلیف کرد

در زمان تصدی وزارت مسکن توسط آقای نیک‌پی که افکار و نظریات خاصی داشت، ریاست دانشکده هنرهای زیبا با من بود و در تمامی شوراها و کمیسیون‌های شهرسازی و معماری شرکت داشتم. یک روز بعد از شورا با او تنها ماندم. او گفت: «چرا ما نباید یک فکری کنیم که معماری پهلوی را به وجود بیاوریم، تدوین کنیم، ضوابط و چارچوب‌های آن را روی کاغذ بیاوریم و از مهندسان خود بخواهیم که روی همین چارچوب‌ها و ضوابط ساختمان بسازند؟» ضمن بحث و گفت‌وگوی مفصل، به او گفتم: «این کار صحیح نیست. معماری یک امر دیکته‌شونده یا دستورالعملی نیست و نمی‌تواند باشد که فرضا شما با یک امریه بخواهید یک سبک معماری به وجود بیاورید و چنین فکری قابل حصول نیست. ما نمی‌توانیم چنین مقرراتی را تدوین و به دیگران تکلیف کنیم که طبق این بخشنامه و این قالب، معماری کنید. شما نیز صلاح نیست که این نظر را دنبال کنید.» او قانع نشد و اصرار داشت که این فکر عملی شود و من هم مخالف بودم. مخالفت من جنبه سیاسی نداشت و صرفا جنبه فنی و علمی داشت چون معماری پدیده‌ای است که از دل جامعه می‌جوشد، بالا می‌آید و نمی‌شود آن را تکلیف کرد. من همان‌روز به او گفتم: «ما در تاریخ معاصر دو نمونه داشتیم، هیتلر و موسولینی. هردو خواستند سبک معماری فاشیستی را ابداع کرده و بر دیگران تحمیل کنند ولی دیدیم به محض اینکه این دو حکومت ساقط شدند، معماری‌شان نیز ناپدید شد. معماری فاشیستی محکوم به فنا بود. پس ما باید از این تجربه درس بگیریم. معماری باید خودجوش باشد و از بطن جامعه بیرون بیاید و غیر از این نمی‌تواند باشد.» به علاوه، آن سبکی که آن زمان در ایران اجرا می‌شد همان معماری پهلوی بود و در آینده هرگاه صحبت از معماری آن دوران شود، با همین هویت شناخته خواهد شد و دیگر لزومی به مقررات و بخشنامه ندارد. (در گفتگو با علی فراستی، منتشر شده در روزنامهٔ شرق، سال 1393)

دسته‌ها
کامران دیبا

کامران دیبا: معماری امروز تهران معماری فاشیستی و ارتجاعی است

شهر باید طراحی داشته باشد، نه فقط یک ساختمان، بلکه محله و خیابان هم باید دارای طراحی اصولی باشند تا مثلاً به یک‌باره یک برج در کنار یک ویلای مسکونی ساخته نشود و حق و حریم آن مورد تجاوز قرار نگیرد. این نوع معماری‌ای که اکنون در تهران وجود دارد، نوعی معماری فاشیستی و ارتجاعی است که بر اساس آن پولی داده می‌شود تا برج‌ها بالا بروند.
طراحی و شهرسازی مثل میدان‌ها و پل‌هایی که در قرون گذشته انجام شده‌اند دارای معنویت و احترام خاصی است. آن‌وقت امروز ما در قرن بیست و یکم بلد نیستیم آنگونه طراحی کنیم. متأسفانه مهندسان جوان فاقد تجربه‌اند و کارها عمق ندارد. (در گفتگو با سهیلا نیاکان نویسندهٔ مجلهٔ بخارا، سال 1384)