برای من، این که ببینم یک نفر چگونه راه میرود به همان اندازه مهم است که بشنوم او چه میگوید. و شیوهٔ راه رفتن آن شخص چیز بسیار مهمی راجع به چگونگی وجود او در این جهان میگوید. شیوهٔ راه رفتن فروتنی یا غرور شخص را، و همچنین حجب یا تکبرش را برملا میکند. بنابراین حوزههایی از دانش وجود دارد که وابسته به بدن است و فقط از طریق همین نوع از بدنمندی میتواند منتقل شود. میخواهم بگویم که هر معمار خوبی، هر معمار متبحری، به جای آنکه با مغزش کار کند با بدنش کار میکند. چنین معماری با عادتهای ناخودآگاه بدنمند مهارت خود گره خورده است.
{…} اینجا تأکیدم بر بدن معمار از جنبهٔ وجودی آن است. من واقعا فکر میکنم که معماری کامل همیشه بازتابی است از حس وجودی یک شخص، و نه بازتابی از یک ایدهٔ لفظی. (در گفتگو با Scott Wheland Wall، منتشر شده در ژورنال Architectural Education، سال ۲۰۰۹)