ما ایرانیها اکثراً در ایرادگیری ید طولانی داریم ولی در ارائه راه حل بسیار ناتوان هستیم. همه چیز را سیاه-سفید میبینیم، زیاده در تمام موارد اظهارنظر میکنیم، قضاوتمان شخصی و غیرعلمی است و در خیلی از موارد بیهوده غلو میکنیم. به دلیل بیاطلاعی و یا کماطلاعی از بقیه دنیا، اغلب فکر میکنیم که بسیاری از مسائل را فقط خود ما داریم و دیگران ندارند. در صورتی که خیلی از مسائل، بخصوص در مورد کلانشهرها را بسیاری از ممالک دنیا حتی بیش از ما دارند. انتقاد سازنده بسیار مفید است اما ایراد بیمورد اتلاف وقت و دلسردی ایجاد میکند.
یکی دیگر از ایرادات ما، باز هم به دلیل کماطلاعی، این است که از تجربیات و راهحلهای دیگر ممالک که قبل از ما این گرفتاریها را داشتهاند و برای بیشتر آنها جواب و راهحل مناسب و جوابگویی پیدا کردهاند، استفاده نمیکنیم و با صرف هزینههای گزاف، خودمان میخواهیم دوباره دنبال راهحل بگردیم. برای جبران ناآگاهیمان و دور زدن از عجز حل مشکل، دائم به غلط میگوییم که شرایط ما متفاوت است و باید راهحل «ایرانی»، «اسلامی»، «ایرانی-اسلامی» و یا «بومی» پیدا کنیم. در صورتی که بیشتر گرفتاریهای ما فنی و مدیریتی است و راهحل آنها همانند بقیه دنیا است. البته ما عقبافتادگیهای زیادی نیز از ممالک پیشرفته جهان امروزی داریم که با تلاش مضاعف توأم با طرز تفکر صحیح، سرعت و مدیریت باید سعی کنیم عقبافتادگیهایمان را جبران کنیم. به عنوان مثال، مترو و فاضلاب لندن از ۱۶۰ سال پیش شروع شدند اما ما ظرف چهل سال اخیر به این موضوعات پرداختهایم و هنوز سیستم فاضلاب تهران تکمیل نشده است. مترو تهران پیشرفت نسبتاً خوبی داشته و گسترش آن کمک بزرگی به حل ترافیک خواهد کرد.
بهتر است واژه «جهانیشدن» را جایگزین «غربگرایی» بکنیم تا جلوی حساسیتها و مخالفتهایی که با هر کار خوبی هم که از غرب سررشته گرفته را بگیریم. جهانیشدن بههیچوجه منافاتی با حفظ سنت و فرهنگ ندارد. ما باید از ژاپن این خصلت را بیاموزیم. ملت ژاپن به بهترین نحوی توانسته ضمن حفظ ارزشهای سنتی، اخلاقی و فرهنگی خود، هم جهانی شود و هم در زمره ممالک بسیار پیشرفته جهان قرار بگیرد. ولی ما متأسفانه حفظ ارزشهایمان را مترادف با عقبگرایی، عقبماندگی، پشت کردن به جهانیشدن و عدم پیشرفت گرهزدهایم. (در گفتگو با سمیه باقری، منتشر شده در وبگاه هنرآنلاین، سال ۱۳۹۷)