آیندهٔ معماری ایران باید با این تعداد معمار خیلی خوب باشد، البته اگر معماران خودشان را بشناسند و قدر خودشان را بدانند. به تازگی از کاخ مروارید به من گفتند نقشههایی را برایشان بفرستم. نقشهها را فرستادم. به من میگویند آنجا را میخواهند مرمت کنند و هفتصد میلیون هم دادهاند. گفتم طراحیاش را چهکار میکنید؟ گفتند پول طراحی را ندادهاند. گفتم خب آهنگر صدا کنید تا برایتان انجام دهد. گفتم این نقشهها که برایتان فرستادم همه با دست کشیده شده است. آنها را باید قاب کنید و به دیوارهای ساختمان یک موزه بزنید.
گفتم شما میدانید که تابلوی سهراب سپهری دو میلیارد و چهار میلیون تومان به فروش رفت؟ گفتند نه! گفتم تابلوی تنهٔ درخت سهراب سپهری به فروش رفت و این اثر هم به همان قیمتهاست. گفتم این نقشههایی که به شما دادهام و اهمیتی هم نمیدهید، اگر قابش کنید اینها هم به همان قیمت هستند ولی من به شما مجانی دادهام.
آیندهٔ معماری ایران هم به همین صورت است، شما باید قدر خودتان را بدانید. شما نباید پشت سر هم حرف بزنید، شما نباید مثل دورانی که ما داشتیم پشت به همدیگر باشید، هر کار خوب و بدی قابل انتقاد است. انتقاد فرق دارد با دشمنی. کارهای افتضاح زیادی هستند که باید گفته شود، ولی باید طوری بگوید که دشمنی نشود.
تعداد دانشجویان معماری و شهرسازی نسل شما بسیار زیاد شده است، فکر کنم حدود چهارصد یا پانصد هزار نفر هستید و این نیرو یک نیروی عظیمی است که میتوانید به کمک یکدیگر به تمام مسائل رسیدگی کنید. (در گفتگو با فاطمه خسروی، مرجان ملاحسینی و اطلس سبحانی، منتشر شده در کتاب اندیشهٔ معماران معاصر ایران، جلد چهارم، سال ۱۳۹۵)