دسته‌ها
سید محمد بهشتی

سید محمد بهشتی: چطور می‌شود در سرزمینی که بین سردترین و گرم‌ترین نقطهٔ آن چهل درجه اختلاف حرارت وجود دارد تنها یک آیین‌نامه برای ساخت‌وساز داشته باشیم؟

ما باید بپذیریم در سرزمینی زندگی می‌کنیم که لحاظ تنوع طبیعی یکی از استثنایی‌ترین کشورهای دنیاست. ما به اندازهٔ یک قاره تنوع طبیعی داریم. وقتی اخبار آب‌وهوا را نگاه کنید -فرقی نمی‌کند چه روزی از سال است- چهل درجه اختلاف حرارتی بین سردترین و گرم‌ترین نقطهٔ ایران وجود دارد. من می‌گویم اگر فقط همین یک قلم را در نظر بگیریم، چطور می‌شود که ما تنها یک آیین‌نامه برای ساخت‌و‌ساز داشته باشیم.

در تمام طول این شصت هفتاد سال ساختمان‌هایی که در بندرعباس یا اردبیل ساخته‌ایم فرقی نکرده است. یعنی فقط یکجور ساختمان بلد هستیم بسازیم. آن هم طوری که به تقلید وارد کرده‌ایم. این نشان می‌دهد که یک اشکالی وجود دارد. نشان می‌دهد که ما متوجه نیستیم اندازه‌های سرزمین ما متفاوت است.

معمار مانند یک خیاط است. اگر یک خیاط فقط یک اندازه کت می‌تواند بدوزد، دلیل بر ناشی بودن اوست. کتش مناسب هیچ‌کس نیست ولی می‌خواهد به مشتری قالب کند. اگر چاق‌تر باشد می‌گوید ایراد از پرخوریست و باید رژیم بگیرد. اگر لاغر باشد می‌گوید ایراد از سوء تغذیه است. در کت خودش هیچ اشکالی نمی‌بیند. زیرا آن را غربی‌ها قبلاً دوخته‌اند و آنها کار اشتباه نمی‌کنند. آنها هر کار می‌کنند درست است. بله، درست است، اما برای اندازه‌های خودشان. آنها که برای اندازه‌های این سرزمین کت ندوخته‌اند. حال که این کت به قامت این سرزمین متناسب نیست هرچه اشکال وجود دارد به گردن این سرزمین می‌اندازند. (در گفت‌وگو با علیرضا عظیمی و دیگران، منتشر شده در کتاب اندیشهٔ معماران معاصر ایران، جلد چهارم، سال ۱۳۹۵)

دسته‌ها
هادی ندیمی

هادی ندیمی: یزد همچون حافظ است؛ حافظی به شکل و شمایل معماری

من از بعضی از شماها یزدی‌ترم. و عقیده دارم بروز مسلمانی، بافت یزد است. این ارزش‌های مانا و ماندگار گذشته است. فقط تاریخی نیست؛ که تاریخ هم هست. اما متعلق به همین امروز است.

بازگشت به خانه‌سازی با این روش در بسیاری از کشورها آغاز شده. در دنیا به دو وجه اقتصادی و تاریخی به این بافت توجه می‌کنند. وجه تاریخی یعنی ما در گذشته چنین بوده و اکنون نیستیم. گرچه این حاوی ارزش‌های ماندگاری است که امروز هم معتبر است. اگر کهنه نگاهش کنیم باید بگوییم شعر حافظ هم کهنه شده و باید دور ریخت. یزد، حافظ معماری است. حافظی به شکل و شمایل معماری. اگر او بی‌ارزش است اینها هم. اگر حافظ، حاوی ارزش‌های ماندگار و باورهای دینی است، این بافت هم.

{…} معامله ما با بافت‌های تاریخی از بنیاد، غلط است. نگاه غربی هم نباید باشد. این ذهنیت را که کوچه‌های بافت چند متر گسترش یابد، باید دور ریخت. کدام عاقلی این را تصویب می‌کند؟ امیدوارم تصویب نشود. هر که در خاطرش هم گذشته که بافت خراب شود، باید توبه کند.

اسلام در هزاران سال تمدنی ساخته که درخشان‌ترین جلوه‌اش معماری است. هر تمدنی را با آثارش می‌شناسند. مرکز تمدن اسلام، ایران بوده که معماری‌اش در ایران شکوفا شده و تلألو این معماری، ایرانی است. مسلمانی که در رکوع و سجود خلاصه شود، جفا به اسلام است. اگر مسئولین این مطلب را با وجدان درک کنند و هیچ کاری هم نکنند، دستشان را می‌بوسیم. چرا که مردم، دست تنها همه کارها را خود انجام می‌دهند. مسئولان فقط رفع موانع کنند. (در نشست هم‌اندیشی حامیان بزرگ‌ترین بافت خشتی زنده جهان، به گزارش وب‌سایت یزد فردا، سال ۱۳۹۲)